English Version
This Site Is Available In English

با حرکت راه نمایان میگردد

با حرکت راه نمایان میگردد

دومین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره 60 نمایندگی خیام نیشابوری در روزهایی سه شنبه، با استادی مسافرآرمان و نگهبانی مسافرمجید و دبیری مسافرحسین با دستورجلسه وادی هشتم در تاریخ 22 مهرماه 1404 راس ساعت17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:سلام دوستان آرمان هستم مسافر. خداوند را شکرگذار هستم که این جایگاه را توانستم تجربه کنم،خیلی انرژی دارد. تشکر میکنم از استاد راهنما و تمام خدمتگذاران که در این مدت به من آموختند، و خدمتگذار بودن را آموختند، من نمی‌دانم را به من آموختند، که بتوانم گوش جان را باز کنم و گوش شنوا را و چیزی یاد بگیرم. زمانی که من آمدم به کنگره،از در و دیوار برایم مشکلات ریخته بود،که کلا درمانده شده بودم، و در باورم نبود که جایی را پیدا کنم که انسان‌ها یی این‌قدر مهربان،دلسوز،و بدون هیچ چشم داشتی برای من وقت بگذارند. در چند ماه اول با خودم میگفتم این آدمها نقش بازی می‌کنند؟لژیون برگذار می‌کنند، صندلی می‌چینند، وبعد می‌گویند بفرما بشین چطور این‌ها این‌قدر وسعت دل پیدا می‌کنند، واین مرا بهت زده کرده بود. و گمان نمی‌کردم در جایی همچین انسان‌ها یی مهربان با عشق باشند که از وقت خودشون،زندگی‌شان بزنند و در اینجا باشند. وهمین برای من کافی بود تا من بپذیرم که جای خوب آمده‌ام، من اینجا می‌توانم آرام بگیرم ،که فردی ۱۰ سال در کنگره هست،هفته‌ای سه بار چند ساعت در اینجا حضور دارد بدون هیچ چشم داشتی تا یکی را به درمان برسانند. و این خیلی وسعت دل میخواهد،خداوند خیرشان بدهد. و من از همان ابتدا این‌ها را که دیدم،گوش به فرمان بودم ،و هرانچه که راهنما به من گفت فقط گفتم چشم ،من قبلا خجالت می‌کشیدم بگویم کنگره میروم،چون دانشگاه میرفتم و استاد موسیقی بودم. ولی الان با افتخار می‌گویم بچه کنگره‌ای هستم،و فهمیدم که هیچی نمی‌دانم، و هیچی بلد نبودم. من صبر را فقط شنیده بودم،کمک به دیگران را فقط به حرف یاد گرفته بودم،ودر کنگره این مفاهیم را به خوبی آموختم. کجا یک نفر را پیدا می‌کنید یک ساعت به رایگان به شما آموزش بدهد. من در کنگره آموختم با حرکت راه نمایان می‌شود. که من با خودم میگفتم چه طوری قراره اعتیاد من درمان شود. که با ورود به کنگره، وگوش به فرمان بودن و حرف راهنما را گوش دادن راه آسان می‌شود و هرچه به جلو حرکت کنیم راه نمایان‌تر می‌شود. وزمانی که قدرت مطلق خداوند بخواهد یک آگاهی را به ما بدهد هرگز کل مسیر را برای ما مشخص نمی‌کند. باید اون قسمت که راه را برای ما نمایان کرده برادری خودمان را ثابت کنیم تا قسمت دیگر را برای ما نمایان کند. اول می‌گوید بیا کنگره،باید بیاییم ،بعد استاد انتخاب کن،بنشین،سی‌دی اول را بنویس،سی‌دی اول را بنویسیم سی‌دی دوم را به ما می‌گوید. با حرکت راه نمایان می‌شود، همین است.
گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده سرنگون باید رفت
تو گام درراه بنه و هیچ مپرس
خودراه بگویدت که چون باید رفت
خود مسیر به ما می‌گوید که چگونه باید برویم. که تو کنگره دقیقآ همین اتفاق برای من افتاد. هرچه به جلوتر میرفتم مسیر مشخص و خیلی برام راحت تر بود. که وقتی به عقب نگاه میکنم میبینم چه مشکلاتی را پشت سر گذاشتم، واین بدون کمک راهنما امکان‌پذیر نیست. و چیز جالبی که من یاد گرفتم این بود که چطور حرکت کنم. ما باید در هر موضوعی از کم شروع کنیم به آن توجه کنیم تا بزرگ وبزرگتر شود. مثلا من می‌خواهم پس‌انداز کردن را یاد بگیرم،و پس انداز کردن برای افراد پولدار نیست. من باید یاد بگیرم اول یک مقدار را پس‌انداز کنم،هر چند کم باشد،همان کم را انجام بدهیم ،بعد اون خودش وسعت پیدا می‌کند. ذره ذره واین را در هر کاری می‌توانیم انجام بدهیم. در ورزش،کار ،درس....فقط باید شروع کنیم راه خودش نمایان می‌شود. از این که سکوت کردید به حرفهای من گوش کردید ممنون.


تایپ: مسافر حسین ( لژیون چهارم)
عکاس: مسافرعلی ( لژیون یکم)
بارگذاری : گروه خبری و سایت شعبه خیام نیشابوری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .