English Version
This Site Is Available In English

در حرکت است که تغییر رخ می‌دهد

در حرکت است که تغییر رخ می‌دهد

هشتمین جلسه از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدی پور قم، با استادی راهنمای محترم مسافر مهران، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر رضا، با دستور جلسه  "وادی هشتم و تاثیر آن روی من (با حرکت راه نمایان می شود) " روز سه‌شنبه بیست و دوم مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، مهران هستم، یک مسافر. به لطف ایجنت محترم، گروه مرزبانی و دعوت راهنمای لژیون هفتم، آقای احد عزیز، این جایگاه خدمت و آموزش در شعبهٔ محمدی‌پور روزیِ من شد و بسیار سپاس‌گزارم که در جمع شما خوبان حضور دارم.

امروز دستور جلسه در مورد وادی هشتم است. جا دارد از جناب مهندس تشکر کنم، چراکه سپاس از ایشان واجب است؛ زیرا همانند یک پدر دلسوز، قوانین زندگی را به ما می‌آموزند، مانند پدری که به فرزندش می‌گوید شیر فاسد نخور، زیرا اگر شیر فاسد بخوری، دچار بیماری می‌شوی. اگر فرزند آن را بنوشد، قطعاً مشکلاتی برای خود به وجود می‌آورد. جناب مهندس نیز دائماً تأکید می‌کنند که سفر اول بسیار مهم است، سفر سیگار بسیار مهم است، تنظیم خواب شب بسیار مهم است، تناسب اندام و اضافه‌وزن نیز بسیار مهم است. حال اجرای این‌ها دیگر با خود ماست.

تمامی وادی‌ها برگرفته از قوانین الهی هستند، قوانینی که از کلام‌الله آمده‌اند. دقیقاً مانند همین وادی هشتم که من در ابتدا در همین کنگره ۶۰ معنای آن را درک کردم؛ اینکه «با حرکت راه نمایان می‌شود». اگر بخواهم ساده بگویم، فرض کنید در ابتدای یک جاده ایستاده‌اید. اگر این جاده هیچ‌گونه پستی و بلندی نداشته باشد و انتهای آن قابل دیدن باشد، دید چشم ما تا چه اندازه است؟ آیا می‌توانیم انتهای مسیر را ببینیم؟ خیر، قطعاً باید حرکت کنیم تا مسیر برایمان نمایان شود.

مشکلات، چه خوب و چه بد، در طول حرکت پدیدار می‌شوند؛ اما در کل، باید حرکت کرد تا راه آشکار شود. زندگی من نیز همین‌گونه است؛ تمام کارهایی که می‌خواهیم انجام دهیم، برگرفته از همین قانون است. مثلاً من فارغ‌التحصیل رشته‌ای هستم و قصد دارم تحصیلاتم را تا مقطع دکتری ادامه دهم و به خارج از کشور بروم؛ قطعاً مشکلاتی مانند هزینه‌ها، گرفتن مسکن و مسائل دیگر پیش می‌آید، اما در کنار آن لذت‌هایی هم وجود دارد که شاید با کشور خودم ایران متفاوت باشد. نیک و بد در مسیر حرکت آشکار می‌شود.

در وادی هشتم به بخشی از قوانین حرکت اشاره شده است. حال تصور کنید من در کشور غریبی هستم و دچار خماری، بدون پول و بدون مواد مصرفی. آیا باید در اتاق بنشینم یا حرکت کنم؟ وقتی بیرون می‌روم و مثلاً مکانی توریستی در آن کشور غریب پیدا می‌کنم، آدرس می‌پرسم، از کوچه‌پس‌کوچه‌ها می‌گذرم و بالاخره جایی را می‌یابم. این‌گونه نیست که در اتاق بنشینم و هیچ کاری نکنم.

زندگی ما نیز دقیقاً همین‌گونه است. ممکن است در هتل بنشینم و ذهنم را پر از طرح و نقشه کنم، اما حساب خانه تا بازار دو تاست. زمانی که حرکت می‌کنیم، تمام تصویرهای ذهنی گذشته تغییر می‌کنند و مشکلات تازه‌ای در مسیر نمایان می‌شوند. در کنگره نیز همین روند برقرار است. برای حرکت کردن نیازمند نقشه‌ی راه هستیم و داشتن راهنما در این مسیر، که بلد راه است، از اهمیت بالایی برخوردار است.

ما برخی کلیات را می‌دانیم؛ مثلاً باید ده ماه سفر کنیم تا به رهایی برسیم، اما آنچه بسیار مهم است، جزئیات است که تنها در طول سفر مشخص می‌شود. جزئیات در ابتدای سفر معلوم نیست؛ همه دردها، مشکلات و پله‌کم کردن، جزئیات سفر به شمار می‌آیند.

برای هر کاری که قصد انجام آن را داریم و برای هر نتیجه‌ای که می‌خواهیم به آن برسیم، چاره‌ای جز حرکت کردن نداریم. فرض کنیم هیچ حرکتی وجود نداشت! در آن صورت، قانون “صفتِ گذشته در انسان صادق نیست چون جاری‌ست” از بین می‌رفت. بنابراین، سیستم بر پایه‌ی حرکت طراحی شده است.

با حرکت کردن است که مشکلات ما حل می‌شود، نه با جادو، وردخوانی، پارتی‌بازی و امثال آن. سیستم، اختیار را به خود انسان داده است تا حرکت کند؛ چراکه در حرکت است که تغییر رخ می‌دهد و وقتی تغییر رخ دهد، تبدیل انجام می‌شود؛ و زمانی که تبدیلات تداوم یابند، ترخیص اتفاق می‌افتد. پس، تغییر به این سادگی‌ها رخ نمی‌دهد. تغییر، تبدیل و ترخیص همگی به حرکت کردن ما بستگی دارند.

همه‌چیز با حرکت کردن آشکار می‌شود. نخست، باید شخص هدف و خواسته‌اش را مشخص کند، مسیر درست را با بررسی دقیق و درست بیابد و خواسته‌اش آن‌قدر قوی و استوار باشد که هیچ مشکلی در مسیر، او را از حرکت باز ندارد تا به هدف و خواسته‌اش برسد.

من راهنمای لژیون “جونز” (کاهش وزن) نیز هستم. اکنون، به لطف آقای مهندس، همه‌چیز مهیاست. کسی که بخواهد حرکت کند، باید دست به کار شود و سختی مسیر را به تن خود بخرد. کاهش وزن با دو روز پیاده‌روی و سالاد خوردن حاصل نمی‌شود. سفر “جونز” به تجربه من، سفری است هم سخت و هم آسان: سخت برای آن‌هایی که تسلیم نیستند و کار خود را به‌طور منظم انجام نمی‌دهند؛ و آسان برای کسانی که دستور جلسه هفته پیش (نظم و انضباط) را به‌خوبی درک کرده‌اند، یعنی کسانی که منظم عمل می‌کنند و به نتیجه دلخواه می‌رسند.

مهم نیست در کجای مسیر قرار داریم؛ تنها چیزی که اهمیت دارد، این است که از سمت تاریکی بازگردیم و به سوی نور حرکت کنیم. بی‌تردید خداوند نیز ما را یاری خواهد کرد.

بسیار سپاس‌گزارم که با سکوت زیبا و توجه خود به سخنان من گوش دادید.

عکس: مسافر هاشم (لژیون پنجم)
تایپ: مسافر محمد علی (لژیون سوم) مسافر علی (لژیون یکم)
تنظیم: مسافر هاشم (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: مسافر سینا (لژیون یکم)
مسافران نمایندگی محمدی پور قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .