جلسه هفتم از دوره ی سیزدهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی طارم،با استادی مسافر راهنما محمد باقر نگهبانی راهنما مسافر مهدی و دبیری مسافرفرشید با دستور جلسه<وادی هشتم و تاثیر آن روی من> در تاریخ بیست و دوم مهر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد باقر هستم یک مسافر، از نگهبان محترم و گروه مرزبانی که من را به عنوان استاد جلسه انتخاب نمودند تشکر میکنم. خدا را شکر میکنم که فرصتی به من عطا فرمود که بتوانم در کنگرهی ۶۰ حضور داشته باشم و آموزش بگیرم. بسیاری از بزرگان فرمودهاند حضور در کنگره۶۰ یک سعادتی هست که نصیب هر کسی نمیشود،

من فردی را میشناسم که مصرف کنندهی مواد مخدر می باشد و با این شعبه کلا بیست متر فاصله دارد و با این که سه سال است شعبه اینجا افتتاح شده، هنوز قسمت نشده تا در کنگره حضور یابد، چون هنوز مجوز حضور در کنگره برای ایشان صادر نشده. پس برای من هم امروز اجازه صادر شده که بتوانم این جایگاه را تجربه کنم و خدمت شما دوستان باشم. دستور جلسهی این هفته وادی هشتم و تاثیر آن بر روی من می باشد.
در واقع میتوان گفت که وادی هشتم ابتدای حرکت می تواند باشد. از وادی اول که وادی تفکر بوده تا وادی هفتم ما در حال سکون هستیم و هیچ حرکتی نکرده ایم و فقط در حال برنامهریزی هستیم که از کجا و چگونه برویم ،چه کاری را انجام بدهیم و چه کاری را انجام ندهیم. حال در وادی هفتم راه را پیدا کردیم و میدانیم که به کدام سمت حرکت کنیم. وادی هشتم میگوید حالا که راه پیدا کردی باید حرکت کنی، برای مثال من میخواهم تا شهر منجیل بروم.
من تا حرکت نکنم و این راه را نروم نمیتوانم پیشبینی کنم که در آن مسیر چه اتفاقاتی برای من خواهد افتاد. شاید اصلا کوه ریزش کرده و راه بسته است. پس باید حرکت کنم تا بعد از حرکت، راه برای من نمایان شود. یعنی آن راه خودش را به من نشان دهد. شخص سفر اولی خودش این راه را نرفته است برای همین نمیداند در این مسیر چه اتفاقی خواهد افتاد، ولی راهنما این راه را رفته ، یکبار خودش و چندین بار هم با رهجوهای خودش این مسیر را طی کرده، و میداند که این مسیر چگونه می باشد.
رهجوی سفر اولی باید پله پله حرکت کند تا ادامهی آن سفر برایش آشکار شود. حضور ما در کنگرهی ۶۰ نشان میدهد که ما حرکت کردیم و در طول حرکت باید گذشتهی خودمان و این هفت وادی را نگاه کنیم و ببینیم که چه چیزی یاد گرفته ایم. آیا یاد گرفتم که اگر در این مسیر اتفاقی برای من افتاد کسی را مقصر ندانم یا خیر؟ و رفتار من در این مواقع نشان میدهد که من تاکنون چه چیزی برداشت کردهام. اگر برداشت من خوب باشد مطمئنا به طرف مثبت و صراط مستقیم حرکت میکنم.
هدف از آموزش این وادیها این می باشد که ما هنر زندگی کردن را بیاموزیم و باید روی ما تاثیر بگذارد. من اگر میخواهم کاری انجام بدهم با تنها تفکر کردن هیچ اتفاقی نمیافتد. چون ما سالها مصرف کننده بودیم و میدانستیم مواد مخدر چیز خوبی نیست و تا قبل از حضور در کنگره و حرکت کردن این افکار هیچ آوردهای برای ما نداشت. پس باید حرکت کرد. از این که به حرفهای من توجه کردید ممنون و سپاسگزارم.
گروه خبری نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
84