English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار

لژیون سردار

با قدرت مطلق الله

پنجمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار کنگره ۶۰  نمایندگی هاتف روز یکشنبه 20 مهر ماه 1404 ساعت 19:00 با نگهبانی مسافر حمید و استادی پهلوان مسافر مجتبی و  دبیری مسافر حسن با دستور جلسه" وادی هشتم، با حرکت راه نمایان می شود" برگزار می گردد.

خداوند را شکر می‌کنم که به من اجازه داده از این جایگاه لذت ببرم و بتوانم خدمت کنم، از همه شما سپاسگزارم.


دستور جلسه وادی هشتم با حرکت راه نمایان می‌شود، خداوند دری را برای ما باز کرد به نام لژیون سردار که هیچ قدرتی توان بستن این در را ندارد، مطمئن باشید مالی که ما می‌بخشیم از سهم کسانی است که توان بخشیدن دارند ولی نمی‌بخشند و خداوند آن قدرت بخشیدن را می گیرد و به افرادی که توان بخشیدن دارند می‌دهد.
من زمانی که به کنگره آمدم ۸۰۰ میلیون بدهکاری داشتم حتی هزار تومان هم برای قانون ۱۱ نداشتم و تمام شرکت کنندگان لژیون سردار اگر در جلسات قانون ۱۱ را حمایت نمی‌کردند هرگز اینجا در لژیون سردار نبودند و مطمئن باشید که تمام کسانی که می‌آیند و اعلام می‌کنند تا مبلغی را ببخشند خداوند این قدرت را به آنها داده است،خود من زمانی که یک ماه سفر بودم همسفرم گفت برای عید بیا تا به دیدار پدرت برویم،من قصد رفتن نداشتم ولی دیدم اگر نروم به معنای این است که هیچ آموزشی نگرفتم، بعد از رفتن من ۴۰ هزار تومان که از خانه پدرم عیدی گرفته بودم را تبدیل به ۴۰ تا تک هزاری کردم و ۴۰ جلسه را پشت سر گذاشتم، بعداً هم با اینکه پولی در جیب نداشتم در گلریزان اعلام لژیون سردار کردم که همه می‌پرسیدند این پول را از کجا می‌خواهی بیاوری، و من این پول را زودتر از کسانی که پول داشتند پرداخت کردم و در ادامه یک روز وارد لژیون سردار شدم و دیدم در قسمت همسفرها یک صندلی خالی است و گفتم این جای همسفر من است و چیزی نگذشت که فردی که از او پول طلب داشتم سر جلسه بودم که تماس گرفت و برای من ۱۰ میلیون تومان واریز کرد و به نشریات رفتم و ۶ میلیون تومان کارت کشیدم و بعد رفتم سر جلسه و ورود همسفرم را اعلام کردم، همیشه قدرت بخشیدن در بیان کردن آن است، روزی حضرت موسی به نیایش خداوند می‌رفت که دید یک پیرمرد و پیرزن عریان در بیابان هستند، آنها به موسی گفتند به خدا بگو تو که ما را خلق کردی نباید نگاهی به ما بکنی، خداوند به موسی گفت به آنها بگو که از الان ۳۰ سال پیش من عمر دارید که ۱۵ سال در ناز و نعمت و ۱۵ سال در خشکسالی و قحطی که هر کدام را اول انتخاب کردند عملی می‌شود، آنها توافق کردند که ۱۵ سال اول را در ناز و نعمت باشد و روز به روز ه وضع آنها خوب می‌شد این خانواده بخشش می‌کردند تا اینکه ۱۵ سال تمام شد و موسی پیش خداوند رفت و گفت زمان اول تمام شد، خداوند هم در جواب به موسی گفت بنده ای که هم خودش استفاده کرد و هم بخشید چطوری این مال را از آنها بگیرم، در آخر هم انشاالله که بتوانیم در سراسر کشور شعبه‌های زیادی بسازیم و دانشگاه کنگره ۶۰ را تکمیل کنیم تا جناب مهندس هم به آرزویشان برسند، از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

ارسال؛مرزبان خبری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .