English Version
This Site Is Available In English

حرکت، کلید عبور از موانع است

حرکت، کلید عبور از موانع است

اولین جلسه از دور یازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی بیرجند، ویژه مسافران با دستور جلسه" وادی هشتم: با حرکت راه نمایان می شود" با استادی مرزبان محترم مسافر ابوالفضل، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر جواد در روز سه شنبه مورخ 22 مهرماه 1404 رأس ساعت 16 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

نخست از لژیون مرزبانی و راهنمای محترم لژیون چهارم، مسافر مرتضی عزیز، که مرا لایق دانستند تا در این جایگاه قرار گیرم و خدمت کنم، سپاسگزاری می‌کنم. تبریک می‌گویم دریافت شال پهلوانی را به راهنمای محترم لژیون اول، آقا قدرت، و همچنین دریافت کلام‌الله مجید از دست آقای مهندس که واقعاً جلوه بسیار خاصی دارد و کاری است که از عهده هر کسی ساخته نیست تشکر می‌نمایم.

در همه وادی‌ها جهان‌بینی نقش دارد؛ یعنی کسی که سفر اول می‌کند و به‌ویژه آن‌هایی که در سفر دوم هستند، باید متوجه جهان‌بینی در هر وادی باشند، از وادی تفکر گرفته تا وادی حرکت. با حرکت اتفاقات خوبی نمایان می‌ شود. در وادی هشتم مهم است که ساختارها و نیروهای منفی را بشناسیم و دریابیم این نیروها چه بلایی ممکن است بر سر ما بیاورند. اگر در این وادی توقف کنیم و آن‌ها را نشناسیم، بعداً در سفر دوم یا ادامه مسیر واقعاً به مشکل برمی‌خوریم، زیرا وقتی نیروهای منفی دست به دست هم دهند، ساختاری ایجاد می‌کنند که می‌تواند ما را از بین ببرد.

حضرت علی (علیه‌السلام) می فرمایند: حرکتش مانند مورچه برروی سنگ می‌ باشد؛ یعنی نیروی منفی این‌گونه وارد می‌شود. این نیرو ممکن است از زاویه هرکس خود را نشان دهد، از زاویه مذهب برای مذهبی‌ها، از زاویه هنر برای هنرمندان، از زاویه تنبلی برای تنبل‌ها و در نهایت از جایی وارد می‌شود که ما را از حرکت بازدارد. وادی هفتم می‌گوید: راه را پیدا کردی و تفکر کردی، حالا در وادی هشتم باید حرکت کنی؛ اما نیروهای بازدارنده‌ای پدیدار می‌شوند که جلو حرکت را می‌گیرند.

برای خودم این‌گونه بود: وقتی وارد پله‌های کاهشی شدم، مقداری ترس داشتم، نگران بودم که اگر به پله بعدی بروم چه اتفاقی می‌افتد. اما آقای مهندس می‌گویند: «تو حرکت کن و به بقیه نگاه کن بقیه توانستند، پس تو هم قطعاً می‌توانی.» باید وارد عمل شوی راه خودنمایان می‌شود، اگر حرکت کنی و شروع کنی. اگر شروع نکنی و راکد بمانی، نیروی بازدارنده اقدام می‌کند و اگرما را از حرکت بازدارد به سکون می‌رسیم و نابودی آغاز می‌شود، همان‌طور که آب راکد فاسد می‌شود، انسان راکد نیز سقوط می‌کند.

وقتی تازه وارد مرزبانی شدم، ایجنت محترم به من گفت: «همیشه مسافر باش.» یعنی همیشه در حرکت باش، اگر این حرکت را نداشته باشی نیروی بازدارنده تو را نگه می‌دارد. ترس از کم کردن یک پله یا اقدام نکردن باعث می‌شود که پیشرفتی حاصل نشود، اما کمی تلاش اضافه می‌تواند منجر به آزادسازی و رهایی شود. مثال‌ها نشان می‌دهد که اگر نیروی بازدارنده را نشناسیم، ما را از پا در می‌آورد.

موضوع دوم، پیمان است که بسیار مقدس است. من در یک موضوع مدتی گیر کرده بودم و دقیقاً نمی‌دانستم چقدر باید بگذرد، با راهنما صحبت کردم، راهنما مرا تشویق کرد که پیمان را ببندم. پیمانم را بستم و به پایان رساندم. این پیمان خصوصیات بسیار خوبی به زندگیم وارد کرد.

اصلا چرا پیمان می‌بندیم؟ برای این‌که خسارت‌هایی را که به خود، خانواده و اجتماع زده‌ایم جبران کنیم. در تجربه قبلی که در گروهی دیگر بود، با راهنما رفتیم تا پیمان ببندم. من هر آن‌چه داشتم و نداشتم را روی کاغذ نوشتم و باید همه گذشته‌هایم را به راهنمای خود می‌گفتم. بعد از آن، در جمع‌هایی ممکن بود افرادی باعث شوند که آبروی ما به ‌خطر بیفتد، اما پیمان در کنگره کمک می‌کند تا دیگر آن خسارت‌ها تکرار نشوند.

آقای مهندس چنین الهامی داشت که در واقع همه جهان‌بینی در تمام وادی‌ها جمع شده و در صدر همه وادی‌ها، پیمان است که مثل تاج طلایی می درخشد. پیمان چنان مقدس است که حتی دیگران لزوماً متوجه حضور تو در پیمان نمی‌شوند؛ وقتی می‌خواهی پیمان ببندی، خودت و خدایت این را می‌دانید، حتی راهنمایت شاید نداند که تو رفته‌ای پیمان بسته‌ای و تمام صحبت‌هایی که در آن رد و بدل می‌شود میان تو و خدای توست. آقای مهندس می‌گویند: از آن پس دیگر خسارت وارد نکنید.

بسیاری از ترس‌ها موجب می‌شود که از ادامه مسیر جا بمانیم. اما اگر پیمان ببندی، آن خسارت ها به آسانی جبران می‌شوند و نور و برکتی وارد زندگی‌ات می‌گردد. دوستان من در سفر دوم واقعاً اگر پیمان ببندند، هیچ اتفاق بدی نخواهد افتاد؛ بلکه اتفاقات خوب و روشن رخ می‌دهد و دست و پای ما بسته نخواهد شد.

موضوع آخر این‌که در انتخابات مرزبانی شرکت کنیم، هر کس شرایط لازم را دارد فرم پر کند و وارد میدان شود. این مجموعه متعلق به شماست و جز من و شما کس دیگری نمی‌تواند آن را اداره کند. فکر نکنید این کار سخت است؛ اگر می‌خواهید کاری طاقت‌فرسا انجام دهید، بیایید و تجربه کنید. ما این‌جا هستیم تا از آزمون و خطا یاد بگیریم و آموزش ببینیم. ان‌شاءالله امسال مرزبانی بهتر برگزار شود و افراد بیشتری شرکت کنند تا مرزبانی بعدی قوی‌ترگردد. از این که سکوت کردید و به حرفهای من گوش کردید، از همه شما سپاسگزارم.

عکاس: مسافر محمد حسن لژیون یکم

تایپ و ارسال خبر: مسافر مهدی لژیون سوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .