نهمین جلسه از دوره پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صفادشت با استادی همسفر سمیرا، نگهبانی همسفر ساره و دبیری همسفر زینب با دستور جلسه «وادی هشتم (با حرکت راه نمایان میشود.) و تاثیر آن روی من» روز سهشنبه ۲۲ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم و در خدمت شما عزیزان هستم. اول از خدای خودم سپاسگزاری میکنم، از همه کسانی که از بدو تولد تا امروز به هر گونهای به من کمک کردند. از خودم تشکر میکنم به خاطر اینکه در این مسیر توانستم روی خودم کار کنم و به این جایگاه برسم. از راهنما همسفر ژیلا صمیمانه تشکر میکنم. در مورد دستور جلسه وادی هشتم با حرکت راه نمایان میشود باید بگویم از زمانی که خلقت انسان آغاز شد، خداوند به انسان اختیار کامل داد و این اختیار باعث شد که سر دوراهی قرار بگیرد؛ چون به انسانها عقل، فهم و شعور داده شد که بتواند با اختیاری که دارد یا مسیر فسق و فجور یا مسیر ارزشها را تشخیص دهد. چه زمانی میتوانیم این مسیرها را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ زمانی که به درک آموزشها رسیده باشم و بتوانم تشخیص دهم که مسیری که انتخاب کردهام انتهایش به کجا ختم میشود. اگر به سمت مسیر ارزشها بروم قطعا به حال خوش، آرامش و آسایش، صبر، استقامت و شجاعت میرسم؛ ولی اگر به سمت فسق و فجور بروم سر از ناکجا آباد در میآوردم.
وقتی که من حرکت میکنم بستگی به خود من دارد که به کدام راه بها بدهم. قبل از کنگره حرکت بود؛ ولی تفکر و دانایی نبود. مثلث دانایی که آقای مهندس میفرمایند: آموزش، تجربه و تفکر میباشد. برای من ضلع تجربهام خیلی بلندتر از ضلعهای دیگر بود و این مثلث همیشه نامتقارن بود و باعث میشد که من همیشه با حال بد به زندگیام ادامه بدهم؛ ولی خدا را شکر از زمانی که وارد کنگره شدم و به تعادل نسبی رسیدم، توانستم که ضلع تجربه را کوتاه و ضلع تفکر را بلندتر کنم و بعد حرکت کنم. در حرکتی که باید انجام دهم، طبق تفکری که میکنم باید تحقیق کنم، اطلاعات کافی داشته باشم مسیری که میروم آیا حال مرا خوب میکند یا خیر؟ قبل از کنگره به جاهای مختلفی مراجعه کردم فقط به خاطر اینکه به آرامش و آسایش برسم؛ ولی متاسفانه همیشه با حال خراب برگشت میخوردم.
وقتی با کنگره آشنا شدم وادی اول مرا با تفکر صحیح آشنا کرد. هر روز که جلوتر میرفتم با حال خوب با حسهای خوب مواجه میشدم و همیشه فکر میکردم که وقتی حال من خوب است قطعاً این مسیر، مسیر خیلی بهتری است. همینطور الان اضافه وزن دارم و مسیر را پیدا کردهام، تحقیق کردهام اطلاعات کافی بهدست آوردهام؛ ولی باید حرکت انجام گیرد تا به چیزی که میخواهم و مد نظرم است برسم. آقای مهندس هم قبل از اینکه کنگره و ساختارش را به وجود بیاورند تفکر داشتند و بعد حرکت کردند که توانستند این ساختار به این محکمی را به وجود بیارورند.
در این مسیری که هستم باید بدانم که مبدا و مقصد من مشخص است؛ فقط باید خواسته داشته باشم که به تعادل، صلح و آرامش برسم. بتوانم خودم را از بندهایی که درونم گره خورده بود رها کنم. چه زمانی میتوانم از این بندها خلاصی پیدا کنم؛ زمانی که واقعاً حرکت داشته باشم؛ چون همه چیز در حرکت آفریده شده است هیچ چیز در سکون نیست. انسان بقا دارد و همه چیز در حرکت و چرخش است. مثلاً افرادی که دست به خودکشی میزنند، ناامید هستند؛ شاید بخواهند از این بعد خلاص شوند؛ ولی یک زندگی جدید را در بعد بعدی برای خود به وجود میآورند.
در مسیر که قرار گرفتیم وقتی شروع به حرکت میکنیم، مسائل و مشکلاتی سر راه ما قرار میگیرد و ما باید بتوانیم این مسائل را برطرف کنیم. من با هفت وادی قبل از وادی هشتم ابزارهایی دارم و تجهیزاتی را در کولهپشتی دارم که میخواهم در مسیر کنگره حرکت کنم؛ اگر بتوانم از آن ابزارها استفاده کنم و بتوانم این مسیر را با حال خوب طی کنم، در آخر من به تعادل میرسم و آن زمانی است که من به عشق و محبت، صلح و آرامش رسیدم و باید جبران خسارت کنم، جبران خسارت از خودم، جسم و روان خودم، از خانواده و جامعه و از همه کسانی که به آنها خسارت زدم. با خدمت کردن به دیگران میتوانم تا حدود زیادی جبران خسارت داشته باشم.

مرزبانان کشیک: همسفر فاطمه و مسافر محسن
عکاس: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر ژیلا (لژیون اول)
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر حدیث (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صفادشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
278