ما در کنگره۶۰ به این درک رسیدهایم که درمان اعتیاد در سه مؤلفه جسم، روان و جهانبینی صورت میگیرد. شخصی که مصرفکننده مواد مخدر است، برای دستیابی به درمان باید این سه ضلع در وجودش به تعادل برسد. طبق آموزههای کنگره، درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است؛ این اصل نشان میدهد که مسئله جهانبینی فوقالعاده مهم و گسترده است. نوع دیدگاه و تفکرات یک فرد درمانشده نقش حیاتی در زندگیاش ایفا میکند؛ زیرا پس از کنار رفتن مواد مصرفی، فرد باید با تکیه بر آموزشها به یک انسان متعادل تبدیل شود؛ از این رو، آموزشهای جهانبینی همچنان ادامه مییابد.
شاید بسیاری از ما پیش از این تصور میکردیم که زندگی محدود به همین جهان است و با مرگ به پایان میرسد. با چنین دیدگاهی، به ادامه زندگی خود میپرداختیم؛ اما در کنگره آموختیم که انسان در طول مسیر تکامل خود، همواره یک «مسافر» است؛ حتی اگر خودش به این آگاهی نرسیده باشد. سفر ما از روز اَلَست آغاز شده و با مرگ نابود نمیشویم؛ بلکه این سفر در ابعاد دیگری نیز ادامه خواهد داشت؛ بنابراین ضرورت دارد که راه صحیح زندگی کردن را فرا بگیریم و این امر قطعاً نیازمند آموزش و افزایش دانایی است. برای قرار گرفتن در مسیر درست زندگی، به مجموعهای از قوانین نیاز داریم.
در کنگره۶۰، آموزشهای جهانبینی از طریق کتابها، جزوات و سیدیها ارائه میشود. یکی از مهمترین این منابع، کتاب عشق نام دارد که شامل چهارده وادی یا چهارده قانون برای رسیدن به خویشتن و بهبود زندگی است.
وادیهای اول تا چهارم به موضوع تفکر میپردازند و به ما گوشزد میکنند که دیدگاهها و تفکراتی که پیش از ورود به کنگره داشتیم، زندگی ما را به سوی زوال کشانده بود. برای بازگرداندن حال خوش و آرامش به زندگی، لازم است که دیدگاه و تفکرات خود را متحول کنیم. در ادامه، وادیهای پنجم تا هفتم نیز مجموعهای از اصول را متذکر میشوند که باید در مسیر زندگی به کار گرفته شوند تا فرد از راه مستقیم منحرف نشود.
اما وادی هشتم، قانونی جدید به ما میآموزد که میگوید: «با حرکت، راه نمایان میشود.» این وادی تأکید میکند که هر نوع تغییری، نیازمند حرکت و اقدام عملی است. ما سه نوع حرکت داریم: حرکت بیرونی، حرکت درونی و حرکت خنثی.
حرکت بیرونی، مانند جابهجایی از مبدأ به مقصد یا تغییر فصول سال، مشخص و قابل مشاهده است. حرکت درونی، همچون حرکت از تاریکیها به سمت روشناییها و خودشناسی است. حرکت خنثی، حرکتی است که هیچ منفعتی ندارد و فرد را درجا نگه میدارد. اگر حرکت از هستی گرفته شود، هستی معنای خود را از دست داده و سقوط میکند؛ از این رو، رکود برای هیچ موجودی جایز نیست.
این وادی بیان میکند که هر تغییری تنها به واسطه حرکت میسر میشود و اگر تن به تغییر ندهیم، قطعاً از سیستم کائنات حذف خواهیم شد. با این حال، هنگام آغاز حرکت باید به چند نکته مهم توجه کنیم:
اول، باید هدف یا خواسته خود را مشخص کنیم. همانطور که آقای مهندس دژاکام میگویند، اگر انسان هدف و خواستهاش مشخص باشد، قطعاً به آن خواهد رسید. اگر خواستههای متعددی داریم؛ باید آنها را اولویتبندی کنیم تا مهمترینشان مشخص شود. گاهی با رسیدن به هدف اصلی، اهداف کوچکتر بهطور خودکار محقق میشوند، درست مانند گرهها؛ وقتی گره اصلی را باز میکنید، احتمال دارد گرههای بعدی نیز باز شوند.
دوم، باید روی هدف یا خواسته خود متمرکز شویم. باید تشنه رسیدن به هدف باشیم، مانند کسی که واقعاً تشنه آب است. برای رسیدن به هدف باید تلاش کرد و بایدها و نبایدها را رعایت نمود. لازم است که افکار پراکنده را از ذهن حذف کنیم تا بتوانیم تمرکز لازم را روی خواسته خود حفظ کنیم، وگرنه این افکار در ادامه راه، ما را از مسیر اصلی منحرف خواهند ساخت.
سوم، در مسیر حرکت، با دو راه عمده الهی و شیطانی مواجه میشویم و هر فرد بر اساس میزان خردمندی یا کمخردی خود، یکی از آنها را انتخاب میکند. همیشه باید هدفمان را در نظر داشته باشیم و از خود بپرسیم که مقصود نهایی چیست.
اگر هدف ما صلح، آرامش، عشق و محبت باشد، ابتدا باید حسابمان را با خودمان تسویه کنیم؛ یعنی جبران خسارت نماییم. این جبران خسارت به دو بخش تقسیم میشود: جبران خسارت از جسم و جبران خسارت از شخصیت. گاهی نسبت به تغذیه، تحرک و ظاهر خود بیاهمیت بودهایم و از سوی دیگر، با افکار منفی و عقاید پوسیده به شخصیت خود آسیب وارد کردهایم. با بهرهگیری از آموزشهای کنگره میتوانیم هر دو بخش را اصلاح کنیم.
مورد بعدی جبران خسارت از خانواده است. خانواده به معنای این است که تکتک افراد نسبت به یکدیگر وظایفی دارند. اگر هر کس وظایف خود را به درستی انجام ندهد، حرمت و احترام بین اعضای خانواده از بین میرود. ما میتوانیم با تغییر در اندیشه، گفتار و کردارمان از اعضای خانواده خود جبران خسارت کنیم.
در ادامه، باید از خداوند طلب بخشش کنیم و سعی نماییم دیگر مرتکب کار ضد ارزشی نشویم.
مورد آخر نیز جبران خسارت از جامعه است. بیشتر ما از جامعه انتظاراتی داریم؛ اما هرگز به این فکر نکردهایم که جامعه از ما چه انتظاراتی دارد. شاید به واسطه جهل و ناآگاهی، در طبیعت زبالهای ریختهایم یا به جنگلها و درختان آسیب رساندهایم و خود را توجیه کردهایم. زمانی که داناییمان افزایش مییابد؛ باید تلاش کنیم که از این پس خسارتی وارد نکنیم و مراقب باشیم که اشتباهات دیگران، سند یا مجوزی برای تکرار اشتباهات ما نشود.
در پایان، این نکته را فراموش نکنیم که بسیاری حرکت میکنند؛ اما در میانه راه متوقف میشوند. یک رودخانه در مسیر خود وقتی به درختی یا سنگی برخورد میکند، از وجود آن لذت میبرد اما متوقف نمیشود و به راهش ادامه میدهد تا به اقیانوس برسد. پس در مسیر زندگیمان، باید حواسمان باشد که وقتی به اولین درخت رسیدیم، به آن وابسته نشویم و به حرکتمان ادامه دهیم تا به مقصد نهایی برسیم.
نویسنده: راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا شهرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
92