English Version
This Site Is Available In English

کنگره ۶۰ پناهگاه مسافران و همسفران است

کنگره ۶۰ پناهگاه مسافران و همسفران است

در میان این همه غوغا و شر
عشق؛ یعنی کاهش رنج بشر
عشق؛ یعنی گل به جای خار باش
پل به جای این همه دیوار باش
عشق؛ یعنی تشنه‌ای خود نیز اگر
واگذاری آب را بر تشنه‌تر
عشق؛ یعنی دشت گل‌کاری شده
در کویری چشمه‌ای جاری شده
عشق؛ یعنی ترش را شیرین کنی
عشق؛ یعنی عیش را نوشین کنی
هر کجا عشق آید و ساکن شود
هرچه ناممکن بود ممکن شود

هر رودی که از جایی بیرون می‌آید، همه تلاش‌ها را می‌کند و خود را به تخته سنگ‌ها و قلوه سنگ‌ها می‌زند تا راهش را هموار نماید راه سخت است؛ اما امکان‌پذیر است که به بحر ملحق شود. این هفته تجلیل از راهنمایی که با فداکاری، عشق، سخن شیوا و کلام رسای خود عشق و محبت، به رهجویان خود آموخت و درس صبر و فداکاری را با تمام وجود در این جایگاه پر از عشق به تصویر کشید. همسفر مریم و مسافر رضا با آنتی‌ایکس مصرفی قرص B2 وارد کنگره شدند. به مدت ۱۲ ماه و ۳ روز به روش  DST با داروی OT به راهنمایی مسافر امین و همسفر شهره سفر کردند. اکنون ۷ سال و ۲ ماه و ۱۵ روز  است که آزاد و رها هستند. ایشان در جایگاه خدمتی راهنمای تازه‌واردین، دبیر، نگهبان، نگهبان جلسات راهنمایان، لژیون‌سردار، راهنما، ورزشبان والیبال و در حال حاضر در ساختمان ققنوس دستیار اسیستانت سایت در حال خدمت هستند و این راه ادامه دارد، ما هم به مناسبت تجلیل از ایشان در جایگاه راهنمایی مصاحبه‌ای را ترتیب داده‌ایم که نظر شما را جلب می‌کنیم.

آقای مهندس دژاکام در سی‌دی بادبادک‌باز می‌فرمایند: عمر انسان مانند قطره‌ شبنمی است که با طلوع صبح ناپدید می‌شود، این نگاه چه تغییری در نگرش شما به زمان و استفاده از لحظه‌ها ایجاد کرده است؟

ما در طول مدت زندگی‌مان خیلی از مواقع حواسمان به گذر زمان نیست و اصلاً متوجه نمی‌شویم عمرمان به چه صورت می‌گذرد. آقای مهندس در این سی‌دی این موضوع را به ما یادآوری می‌کند که قدر لحظه‌لحظه زندگی‌مان را بیشتر بدانیم و آن را به بطالت نگذرانیم و سعی کنم از این لحظات برای رشد و تکامل خودم استفاده کنم و به فرموده آقای مهندس زندگی را زندگی باید کرد.

آقای مهندس می‌گویند: اگر از بودن در کنگره لذت می‌بریم؛ یعنی در مسیر صراط‌ مستقیم هستیم، شما این حس و آرامش را چگونه تجربه کرده‌اید؟

قبل از ورودم به کنگره تاریکی‌های زیادی را تجربه کرده بودم و به دنبال جایی بودم که بتوانم از دنیای تاریکی خارج شوم به محض ورودم به کنگره آن حس آرامش از طریق راهنمایم به من القاء شد و همیشه دوست داشتم در مسیر کنگره که مسیر ارزش‌هاست خدمت کنم و این خدمت به دیگران، حس آرامش را در من چندین برابر کرد.

آقای مهندس می‌فرمایند: اگر از آموزگار نیاموزیم، روزگار به ما می‌آموزد. این جمله برای شما چه معنایی دارد و چه تجربه‌ای از آن داشته‌اید؟

به نظر هر موضوعی از خروجی آن موضوع پیداست من اگر حس و حال خوبی دارم نتیجه گوش دادن و انجام فرامین است و اگر حس و حال بدی را تجربه می‌کنم نتیجه و خروجی گوش نکردن و عمل نکردن به فرمان‌هاست و منِ مریم باید بدانم که در هر مقطعی از زندگی نیاز به رب و مربی دارم که در مسیر بمانم و گرنه زمانه درس سخت‌تری را به من خواهد آموخت.

با توجه به تجربه‌ شما در کنگره چه توصیه‌ای برای کسانی دارید که می‌خواهند از لحظه‌های زندگی‌شان بهترین استفاده را ببرند؟

من در جایگاهی نیستم که برای عزیزان توصیه‌ای داشته باشم به نظر من بهترین استفاده از لحظه‌های زندگی یعنی حضور واقعی در حال؛ یعنی این که شکرگزار نعمت‌های بیشمار خداوند باشم و آن‌ها را در تمام لحظات زندگی‌ام حس کنم.

با توجه به دستور جلسه وادی هشتم که می‌گوید: «با حرکت راه نمایان می‌شود.» شما به عنوان راهنما، برداشت و تجربه خود از این وادی را چگونه تفسیر می‌کنید و چه تأثیری در مسیر زندگی و خدمت شما داشته است؟

وادی هشتم می‌گوید: با حرکت راه نمایان می‌شود؛ ولی وقتی می‌خواهیم حرکت کنیم ترس‌ها، ناامیدی‌ها و منیت می‌آیند آن‌گاه حرکت کردن سخت می‌شود؛ ولی با همه سختی‌ها وقتی شروع به حرکت می‌کنیم و بر نیروهای منفی غلبه می‌نماییم حس درونی من تغییر می‌کند و  در این مسیر عشق، عقل و ایمان به یاری من می‌آیند و این وادی به من می‌آموزد که برای رسیدن به هر جایگاه خدمتی باید حرکت کنم و قطعاً این سه نیرو به من کمک خواهند کرد تا به نتیجه دلخواهم برسم.

در حرمت کنگره۶۰ آمده که کنگره مکان امنی است. نظر شما در مورد این مطلب چیست؟

امن بودن از ایمان می‌آید در واقع کنگره پناهگاه مسافران و ما همسفران است که در پرتو این امنیت می‌توانیم از قهر به مهر، از تاریکی به روشنایی، از کفر به ایمان، از نفرت به سمت عشق حرکت کنیم و به درمان و حل مسائل و گره‌های زندگی‌مان بپردازیم؛ درواقع منِ مریم در بدو ورود به کنگره بارهای زیادی را در درونم حمل می‌کردم و کنگره جایی بود که به من آموخت بارها را زمین بگذارم و به سمت آرامش و امنیت حرکت کنم.

شما در جایگاه دستیار اسیستانت سایت مشغول به  خدمت هستید، امروزه فضای مجازی و سایت کنگره۶۰ در درمان یک مصرف‌کننده به چه اندازه می‌تواند نقش داشته باشد؟

سایت کنگره در حقیقت ویترین کنگره۶۰ است و همه عزیزانی که دسترسی به شعب کنگره را ندارند، می‌توانند از مطالب آن استفاده کنند و این سایت پیام کنگره را به کسانی که خواستار درمان بیماری اعتیاد هستند، می‌رساند و اطلاعات جامعی را در زمینه اعتیاد به سایر افراد جامعه می‌رساند و نحوه آشنایی من و مسافرم با کنگره نیز از طریق همین سایت بود.

کلام آخر:

از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که اجازه خدمت و بودن در کنگره را به من دادند تا بتوانم زکات رهایی‌ام را بپردازم و به دیگران خدمت کنم از راهنمایانم همسفر شهره و همسفر لیلا تشکر می‌کنم که با آموزش‌های نابشان مسیر را برایم روشن و هموار نمودند.

مسئول مصاحبه: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
طراح سؤالات: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون دوازدهم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .