در سکون، هیچ چیز بهوجود نمیآید و زایشی نیست! من عادت داشتم که وقتی میخواهم کاری را شروع کنم باید با جزئیات برنامهریزیاش کنم، حتی ساعت و دقیقهاش را هم مشخص میکردم. خیال میکردم این یعنی برنامهریزی دقیق و درست؛ اما وقتی یک دقیقه از ساعتی که برنامهریزی کرده بودم رد میشد دیگر کل برنامه را رها میکردم. وادی هشتم به ما میگوید، وقتی میخواهی حرکت کنی دانستن یک فضای کلی از مسیر کافی است و نیازی نیست ریزبهریز مسیر را بدانی.
من فکر میکنم این یکی از حقههای نفسم بود، چرا که اولاً باعث میشد، زمان زیادی را برای کشیدن نقشه و برنامهریزی کردن سپری کنم و به این صورت زمانم را از دست بدهم. دوم اینکه بعضی وقتها چون دقیقاً نمیدانستم چه اتفاقی خواهد افتاد که برنامهریزیاش کنم، فکر میکردم انجام این کار ممکن نیست و رهایش میکردم. سوم اینکه به محض بروز یک مشکل در روند انجام برنامه، کل آن را کنار میگذاشتم و دیگر انجام نمیدادم.
ویرایش
اما این وادی به من یاد داد، وقتی خواستهای دارم که حسابی رویش تفکر کردهام و میدانم خواستهی معقولی است، بررسیهای اولیه لازم را هم کاملا انجام دهم و به راه بیوفتم؛ مسیر خودش خواهد گفت جزئیات را چگونه باید پشت سر بگذارم. استفاده از این وادی باعث شد تا کارهای زیادی را که سالها انجام نداده بودم یکی یکی به انجام برسانم.
نویسنده: مسافر تغذیه سالم همسفر زهرا رهجوی راهنمای تغذیه همسفر سعیده
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
32