English Version
This Site Is Available In English

کسب علم باعث وسعت دید می‌شود

کسب علم باعث وسعت دید می‌شود

چهارمین جلسه از دوره پنجاه ‌و سوم کارگاه‌های صبحگاهی کنگره ۶۰، نمایندگی پارک لاله، با استادی راهنمای محترم مسافر امیر، نگهبانی مسافر مسلم و دبیری مسافر بهزاد، با دستور جلسه « وادی هشتم و تاثیر آن روی من » در روز یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۶ صبح آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان امیر هستم یک مسافر 

در ابتدا از نگهبان، دبیر، ایجنت و گروه مرزبانی پارک لاله تشکر می کنم واقعاً کار سختی را انجام می دهند. از استاد بزرگ جناب مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان تشکر می کنم که ما هرچیزی که داریم به خاطر بستری است که ایشان و خانواده ایشان فراهم کردند.در مورد دستور جلسه وادی هشتم با حرکت راه نمایان می شود، می خواهم بگویم این وادی فقط برای مسیر روشنایی ها نیست. همانطور که همه می دانیم زمانی که ما وارد این بُعد  از حیات شدیم به واسطه اختیاری که خداوند به ما داد، همیشه در یک دو راهی قرار می گیریم. می توانیم در راه ارزش ها حرکت کنیم و یا می توانیم در راه ضدارزش ها حرکت کنیم. در هر مسیری که حرکت کنیم با حرکت ما جلوترمان را می بینیم و راه برایمان روشن تر می شود.

در گذشته که مصرف کننده بودم و مصرف  بنده حرویین بود،  با توجه به اینکه حرویینی ها مواد خودشان را روزانه تهیه می کنند، همیشه وقتی که از خواب بیدار می شدم خمار بودم. به هر نحوی که شده بود از خانه بیرون می زدم. از این ساقی به آن مواد ساقی تا خلاصه به آن خواسته ای که داشتم می رسیدم و برایم مهم نبود زمستان بود، تابستان بود، تاریک بود، روشن بود، سرد بود، گرم بود، در هرصورت برایم فرقی نمی کرد فقط خواسته من مصرف مواد بود و من به خواسته خود می‌رسیدم و همیشه نیروهایی که در آن مسیر بودند هم به من کمک می کردند.

وقتی وارد کنگره ۶۰ شدم و شروع کردم درصراط مستقیم حرکت کردن برای رسیدن به هدف خود باید یک سری سختی ها را تحمل می کردم. من که همیشه تا صبح بیداربودم ،باید ۱۱ شب می خوابیدم، ۶ صبح بیدار می شدم و دارویم را سر ساعت مشخص مصرف می کردم. با لباس سفید و سر ساعت می آمدم. باید خیلی چیزها را رعایت می کردم که به هدف خود برسم . وقتی در تاریکی بودم برای رسیدن به هدفم از همه چیز می زدم آیا در راه رسیدن به ارزش ها هم از همه چیزم می زنم؟ که بخواهم راه برای من روشن شود.

فرض کنید میخواهم از جاده چالوس بروم شمال. جاده هزار تا پیچ دارد من لحظه ای که می پیچم پیچ بعدی را می بینم. جاده هزار تا مشکل دارد، خرابی ماشین دارد، در وادی هشتم می گوید باید با خواست قوی حرکت کنید و با تمام توان خودتان حرکت کنید، اگر خواست شما قوی باشد نیروی القا، احیا تحرک و می آیند به شما کمک می کنند نیروهایی هستند که در این مسیر به شما کمک می کنند.

من هم وارد کنگره ۶۰ شدم با یک دنیا تخریب، ناامیدی و تاریکی هایی که تک تک ما آن ها را تجربه کرده‌ایم و در کنگره ۶۰ باید یکسری چیزها را قبول می کردم، یکسری فرمانبرداری ها را انجام می‌دادم و در ابتدا واقعاً  سخت بود. اما ذره ذره شروع کردم و انجام دادم و بعد اتفاقی که برای من افتاد این بود که توانایی هایم رشد کرد، وسعت دید من بیشتر شد. در مسائل ضد ارزشی دید ما کوتاه است، اما در صراط مستقیم به ما وسعت دید داده می‌شود. مثل اینکه اگر در جاده با چراغ کوچک حرکت کنید ۵ متر  جلوتر را می‌بینید ، اما اگر چراغ های بزرگ را روشن کنید ۲۰ متر جلوتر می‌بنید، با نوربالا ۵۰ متر جلوتر  را می بینم، این مثال را زدم که بگویم کسب علم به ما وسعت دید میدهد برای دیدن بهتر راه.

همه این اتفاق ها افتاد تا من تبدیل شدم به یک انسان سالم که صبح ها زود بیدار می شدم، به ورزش و کار و سلامتی ام می رسیدم تمام این ها بابت این بود که من داشتم از خودم جبران خسارت می کردم. من با مصرف مواد مخدرهیچ وقت زندگی نکرده بودم. شاید آن ابتدا و یکسال اول خوش گذشت ولی بعد از آن فقط سختی بود. وقتی از خودم جبران خسارت کردم دیگر توانستم برای خانواده ام هم وقت بگذارم و آنها را هم می دیدم و بخشی از وقتم را برای آنها صرف کردم و آنها هم نسبت به من استرس نداشتند.

خب اینها اسمش جز جبران خسارت چی می تواند باشد؟ یعنی ناخواسته یا خواسته شروع کردم از خانواده ام جبران خسارت کردن. دوباره به من یک وسعت دیدی داده شد.ما در پیام لژیون سردار داریم که چه دختران و پسرانی در حال خاکستر شدن بودند خب شروع کردم از خانواده خودم جبران خسارت کردن. در ساختمانی که زندگی می کردم آزار اذیت گذشته را ندارم. روابط اجتماعی ام با دیگران بهتر شده و این شد جبران خسارت.

حالا این مابین افرادی وسعت دیدشان خیلی بیشتر می‌شود با توجه به اطلاعات و آگاهی که گرفتد، می آیند پهلوان می شوند می آیند خدمت مالی می کنند مرزبان می شوند ایجنت می شوند، هر کدام از این پازل ها را که سر جایش بگذارم این شکل بهتر کامل می‌شود و تابلو به وجود می آید و در آخر همه این کارهایی که می کنم برای خودم هست کیفیت زندگی ام بالاتر می‌رود و بعد کیفیت زندگی خانواده‌ام بالاتر می‌رود و کیفیت جامعه بالاتر می‌رود. مثل کنگره ۶۰ که جناب مهندس اول ازخودشان جبران خسارت کردند بعد خانواده‌ و الان دارند از کل جامعه جبران خسارت می کنند و وسعت دید بیشتر می شود.

تایپ/ عکس: مسافر امین

تنظیم و انتشار: مسافر محمد جواد 

مرزبان کشیک: مسافر سعید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .