چهارمین جلسه از سی و هفتمین دوره کارگاههای آموزش عمومی کنگره ۶۰ شعبه نیما یوشیج بهشهر به استادی مسافر محسن، نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر منوچهر با دستور جلسه (نظم،انضباط واحترام در کنگره 60) در روز پنجشنبه مورخ 1404/07/17رأس ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر. خیلی خوشحالم در این نمایندگی در خدمت شما هستم، خداوند به هم لطف داشته که توانستم در کنگره خدمتهای متعددی انجام بدهم. ولی اولین بار است که به شهر دیگری میآیم برای صحبت کردن، احساس فوقالعادهای دارم.
در مسیری که از تهران به این نمایندگی داشتم در حال فکر کردن به این موضوع بودم که در دوران مصرف بهندرت و خیلی کم میتوانستم برای خودم قدمی بردارم. و اطرافیانم را بههمریخته کردم ولی اینکه اکنون در مسیری قدم برداشتم که با عشق و بااحساس خوب برای من همراه است با این هدف که محبت را پخشکنم و با بقیه تقسیم کنم یک موهبتی از جانب خداوند که او را شکر میکنم واژ آقای مهندس بابت این اتفاق سپاسگزارم.
از همهی کسانی که کنگره را پایهگذاری کردند و گسترش دادند ممنون و متشکرم. امیدوارم این امکان وجود داشته باشد تا بتوانم این خدمت را ادامه بدهم.
در رابطه با دستور جلسه در کنگره نظم یک موضوع بنیادی و اساس است، چراکه در دنیای مصرف و اعتیاد ازجمله مسائلی که نمیشود از یک مصرفکننده انتظار داشت مصرفش را سروقت انجام دهد. تقریباً و البته تحقیقاً، اولین چیزی که سیاهی اعتیاد از مصرفکننده سلب میکند نظم است.
اگر در کنگره فردی که برای درمان وارد شود میگویند ابتدا شما باید اوتی را سروقتش استفاده کنی البته در سه زمان. یکباره وارد دنیای دیگری میشود و همین نظم یک تغییر اساسی و روبهجلو برای شخص ایجاد میکند و تمامی آیتمهایی که شخص لازم دارد تا وارد شود بر اساس مؤلفهی نظم است و بخشی از پازل درمان است.

بالباسی مشخص و سفید و در زمان مشخص به کلینیک مراجعه کنید یا در نمایندگی حاضر شوید. آداب مشخص است و حرکت صورت میگیرد. همهی اینها بخشی از نظم و پازل آن است. در همهی اینها ذکرشده است. یعنی خود حرکت یکبخشی از پازل درمان است چون یک شخص مصرفکننده در حالتی است که فشرده و سرمای 60 درجه زیر صفر، دوست دارد همیشه در یک جای ثابتی نشسته باشد، ولی تکتک چیزهایی که اینجا برای نظم اصرار میکنیم دقیقاً چیزهایی است که یک شخص برای بیرون آمدن از سیاهی نیاز دارد.
همانطور که میدانید بهزودی ما گلریزان راداریم. در کنگره یاد میگیریم بخشش است. بخشش به این صورت است که در لژیونها اغلب در مورد آن صحبت میشود. در طول سال باید در موردش حرفهایی زده شود.
من ابتدا برای سردار اقدام کردم و در ادامه با دنوری احساس خوبی را تجربه کردم. میخواستم شیرینیهای بیشتری از ظرفی که جلوی من گذاشتند بردارم. بنابراین برای پهلوانی اقدام کردم و احساس فوقالعادهتری برایم به وجود آمد.
من در سیاهیهای عجیبی بودم بهواسطهی مصرف مواد مخدر والان به این فکر میکنم با بخشیدن قسمتی از مال خودم کمکی در این راستا صورت میدهم. با این عملم رنج آدمها را کمتر میکنم و این کار بزرگی است. من وقتی به این نمایندگی آمدم و این ساختاری که ایجاد شد را دیدم کمی حسادت کردم. واقعاً دستمریزاد. واقعاً لذت بردم ما در تهران اینقدر فضا نداریم. امیدوارم قدر این شرایط را بدانیم.
امیدوارم در خدمت مالی برای هرکسی که قرار میگیرد به حال خویی برسد. دوستان ان شالله برای گلریزان امسال برنامهریزی کنند. آماده باشند تابهحال شگفتانگیز این خدمتهای مالی برسند. خیلی ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
بارگذاری:مسافر محمد جواد لژیون هشتم و مسافر علی لژیون پانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
313