English Version
This Site Is Available In English

من قبل از ورود به کنگره نظم و انضباط نداشتم

من قبل از ورود به کنگره نظم و انضباط نداشتم

جلسه دوازدهم از دوره چهل‌ و سوم جلسات آموزشی‌ خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی مسافر بهمن، نگهبانی مسافر عباس و دبیری موقت مسافر میلاد با دستور جلسه "نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰" در روز یک‌شنبه ۱۳ مهر‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان بهمن هستم مسافر؛ سپاسگزار خداوند هستم و از راهنمای لژیون هفتم تشکر می‌کنم که اجازه دادند خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰ است. من قبل از ورود به کنگره نظم و انضباط نداشتم، از قدیم چیزهایی بلد بودم ولی نمی‌توانستم انجام بدهم، زمان مصرف موقعی که همه خواب بودند من بیدار بودم و موقعی که من بیدار می‌شدم همه مردم خواب بودند و از انجام کارهای روزمره عاجز شده بودم تا روزی که اجازه ورود من به کنگره داده شد و من فقط برای داشتن کارت به کنگره آمده بودم و نیامده بودم که بمانم و زمانی که آمدم دیدم چقدر محیط اینجا دوستانه است؛ همه می‌گویند و می‌خندند و به قیافه افراد اینجا نمی‌آید که روزی معتاد بوده‌اند. اوایل ورودم همیشه دیر می‌آمدم و مرزبان‌ها جلوی من را می‌گرفتند که چرا دیر آمدی یواش یواش سر وقت آمدم و این نظم و انضباط را به من یاد داد. سی دی وظایف رهجو روی من خیلی تأثیر گذاشت یواش یواش یاد گرفتم که سر وقت بیایم و سر وقت بروم، لباس سفید بپوشم، به مرزبان‌ها احترام بگذارم، به راهنمای خودم احترام بگذارم، اگر شال راهنمایی را بیندازند دور چوب خشک من باید به آن احترام بگذارم، به شال مرزبان احترام بگذارم، مرزبانی که ساعت ۱ می‌آید، کنگره را آماده می‌کند باید بدانم که به خاطر من آمده است، همچنین راهنماها با کلی مشغله‌ایی که دارند سر وقت کنگره می‌آیند که به من آموزش بدهند. همین زحمتی که راهنماها برای ما می‌کشند اگر یک ساعت بیرون یک مشاوره انجام بدهد کلی پول می‌گیرد، راهنماها و کلیه خدمتگزاران اینجا حال من را درک می‌کنند و کم کردن دارو را درک می‌کنند، ولی مشاوره بیرون که این دردها را نمی‌فهمد، در کنگره ۶۰ همه درد مرا می‌فهمند، من قبل از ورود به کنگره ۶۰ در خانه انضباط نداشتم و به خانواده احترام نمی‌گذاشتم از روزی که وارد کنگره شدم یک آدم دیگر شدم. در اوایل پسر من درکی از کنگره نداشت ولی الان می‌گوید من باید سپاسگزار آقای مهندس باشم و سپاسگزار راهنمای شما باشم. قبلاً من از همه اشخاص انتظار سلام کردن داشتم ولی الان من به همه سلام می‌کنم و احترام می‌گذارم، من احترام را اینجا یاد گرفتم و یاد گرفتم که میان صحبت‌های استاد حرف نزنم و گوش کنم. آقای مهندس می‌گوید وقتی رفتی کوه یک راهنمای کوه بلد اگر بی‌سواد هم بود می‌تواند راه را به تو نشان دهد، حتی اگر شما پروفسور هم باشی و اگر گوش نکنی از کوه به پایین می‌افتی. چون آن راه را راهنما هزاران بار رفته است و راه را بلد است و سواد آنجا به درد تو نمی‌خورد و باید جای پای راهنما بگذاریم که از کوه نیفتیم. کسانی که نظم، انضباط و احترام را اینجا انجام نمی‌دهند گردباد آنها را به بیرون پرت می‌کند. کسانی که در آگاهی به دنبال مواد می‌روند بیچاره می‌شوند و به آنها سخت می‌گذرد.

متشکرم که به حرفام گوش کردید.

پیاده‌سازی مطلب: مسافر مهدی 

ویراستار: مسافر حمید 

عکس، تنظیم و بارگذاری: مسافر حجت 

مرزبان خبری: مسافر محمد 

گروه سایت مسافران نمایندگی خمین 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .