استاد: جهان مملو از امواج است؛ موجهای بسیار با طول کم و امواج سهمگین و خطرناک، بین این دو سکوتی است نسبتا کم عمر. ما هم مانند برگی بر روی این امواج سواریم، بعضی وقتها با خشم به زیر میرویم و گاهی چون پر مرغی به سطح میآییم. باید تعلیم بگیریم که هر لحظه آن را با چه نحوی کنترل کنیم؛ اگر لحظهها را با اراده و عزم راسخ بتوانیم با صبر طی نماییم و طریق بالا آمدن از زیر چرخههای امواج را فرا بگیریم آنوقت میتوانیم بگوییم که ما با مبارزه و جنگ با طبیعت آموختیم که آماده و حاضر به انجام بسیاری از آنچه تو میخواهی هستیم؛ یعنی تسلیم به قدرت مطلق.
زندگی و هستی بر روی امواج در این جهان که خود یک حلقه است اینطوری طراحی میشود و به قول شما، شما مانند پرکاهی بیش نیستید؛ اما میتوانید سیر و سفری چون امواج داشته باشید بدون اینکه در دستهای امواج فشرده شوید، اگر هم این چنین شد قدرت و توانایی تحمل را تعلیم دیدهاید. مگر رسول خداوند نبود که هر لحظه میخواست پرواز کند و از قید تن آزاد شود؛ اما قدرت مطلق در آن لحظات چنان قدرت و تحملی به ایشان اعطا مینمود که روزی چندین مرتبه از شهر به کوه میرفتند و باز میگشتند.
باید به قدرت خداوند هر لحظه ایمان آورده شود.

وقت را در این بعد هستی خود، به قطره ارج بگذارید و از آن استفاده مفیدی ببرید و برای لحظههای دیگر غیر زمانی، آمادگی بیشتری بیابید. در حلقههای دیگر حیات به علت اضافه شدن به سرعت، زندگی به نوع دیگری است.
بادبادکها در باد مناسب و بازیکن خوب، خوب هدایت میشود؛ اگر باد نباشد و یا بازیکننده ماهر به هر دو حال بادبادک پایین میآید.
وقت و زمان به جهتی کوتاه و به جهت دیگر بسیار طولانی و از هر حلقه که عبور مینمایید همچنان که نوع زیست از هر نظر تغییر مییابد به زمان بیزمانی هم به ظاهر چیزی افزوده و یا کاسته میشود؛ به همین جهت در بعد دیگر انتقال در اندیشهها به محض فکر و احساس انجام میپذیرد. شما در زمین همه تبدیلها هستید، همانطوری که از یک منبع انرژی به گونههای مختلف انرژی تولید میشود و هیچ نیرویی از بین نمیرود تا به منبع تامین خویش ملحق شود.
در زمین حیات طولانی است؛ اما اگر زمان را حذف نماییم خواهید دید که بسیار کوتاه میباشد، پس قدر زمان خود را بیابید. به علت سرعت در غیر از بعد زمین، زمان از آنچه ما داشتیم سرش میشکند و به عبارتی ناپیدا میگردد، هرقدر جلوتر بروید؛ یعنی از حلقهای به حلقه دیگر این موضوع با تغییر وضعیت کالبدی که قابل رویت در طبقات زیرین نیست تغییر مییابد؛ اما حسی که در گذشته در جسمیت هر کدام وجود داشته باقی است و از آن طریق به انجام آنچه میداریم رغبت مییابیم.
مثلا ما میگوییم وقت نماز و عبادت با حس میدانیم و یا خواب که به صورتی دیگر است؛ در واقع هر یک از ما خودمان زمان خویش میشویم و همین سبب با انجام هر یک از کارها ضمن ادامه، موضوع ضبط و یا شاید همان چیزی که از ما میماند، انجام میشود. در بعد دیگر لازم نیست که برای خود تعیین زمان دیگری نماییم؛ زیرا مقیاس مسئله دیگر است به جهت عبادت یا هر کار خوبی که باید به طریقی انجام شود؛ میخواهم بگویم زمان مانند حس دیدن به چشم دیگر است و این با قسمت اول کالبد کار ندارد، فقط باید قبل از انجام هر کاری با دقت صورت پذیرد.
ما برای زمان در قید حیات فیزیکی ارزش چندانی نمیگذاریم؛ ولی بعضی از کارهای الهی ما را بر آن میدارد که زمان را خوب بفهمیم و امروز ممکن است برای حتی کوچکترین لحظه مقیاسی برای اندازه آن وسیله درست کرده باشند؛ اما به علت اینکه به کاراندازی آنها یک جهتی است چندان مورد توجه نیاید؛ اما هیچوقت، وقت را برای اینکه به هیچ به کار ببرید اندازه نکنید.
ما ارتباط حس را با دقت برایتان قدری توضیح دادیم، با پیمودن حلقههای آفرینش و دیدن خلقت به صور مختلف خواهید دید که وقت چندان نقشی ندارد به مقیاس بسیار کم به نظر میآید؛ اما مطلبی را که از وقت در بعد حیات انسان میآموزند بسیار مهم میباشد و در آن انضباط است که وقت ضمیمه آن میکند؛
به همین سبب در آنچه شما را هدایت میکند دخالت سازندهای دارد مانند ظرف غذایی که اکنون استفاده مینمایید؛ اما در بعد دیگر نیازی به آن ندارید؛ زیرا ظرف را در ذهن خود ساختهاید هرگاه بخواهید مهیا مینمایید.
ما برای اینکه شما و سایرین بدانند چگونه در به کار گرفتن آن مسائل تجربه مفیدی به دست میآوردید، به این مسئله شما را تشویق مینماییم که از وقت موجود بهرهبرداری نمایید، همان طوری که در گذشته به شما گفتهایم زمان در بعد زمین از نظر انجام وظایف محوله، نقش مهمی دارد.
تهیه و تنظیم: همسفر سوده رهجوی راهنما همسفر عذری
ارسال: همسفر سارا دبیر سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
44