English Version
This Site Is Available In English

در بی نظمی هم یک نو نظم وجود دارد

در بی نظمی هم یک نو نظم وجود دارد

جلسه پنجم از دوره‌ بیست و نهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰؛ نمایندگی شعبه اروند آبادان، با استادی مسافر رضا، نگهبانی مسافر امین و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام درکنگره ۶٠» یک‌شنبه ١٣ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ١۶:۰۰ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان، رضا هستم، یک مسافر.

 

دستور جلسه: نظم، انضباط و احترام

 

شروع روش DST نشئت گرفته از نظم بود؛ چون آقای مهندس می‌خواستند روزه بگیرند و در ماه رمضان به مصرف مواد خودشان یک نظمی بدهند. ایشان آمدند و پنج وعده را تعیین کردند و به مصرف خودشان نظم دادند، و در ادامه همین امر باعث شد روش DST کشف شود. در ادامه نیز کنگره را با همین روش، با نظم و انضباط پیش بردند. 

من خودم را مثال می‌زنم، قبل از آمدن به کنگره وقتی سه نفر با هم جمع می‌شدیم، حتماً دو نفرمان با هم بحث می‌کردیم و دچار مشکل می‌شدیم)، اکنون در سراسر ایران، در همه شعب، مسافرها و همسفرها کارهای خود را در کنار هم پیش می‌برند؛ و این‌ها همه نشئت گرفته از نظم و انضباط و در نهایت، احترام است. این احترام، میوه‌ی آن نظم و انضباط است.

 

وقتی من لحظه‌ی اول به کنگره می‌آیم و در سفر اول به من یاد می‌دهند که نیم ساعت قبل از جلسه حضور داشته باشم، دارو را سر ساعت – نه یک دقیقه زودتر و نه یک دقیقه دیرتر – مصرف کنم، و لباس سفید چه داخل شعبه و چه داخل کلینیک بپوشم، منِ مصرف‌کننده کم‌کم نظم پیدا می‌کنم. وقتی می‌بینم چطور به کسانی که شال دارند و به مرزبان‌ها احترام می‌گذارند و حرمت نگه می‌دارند (حرمتی که داخل کنگره خوانده می‌شود)، این‌ها برای من آموزش است.

 

من قبل از مصرف مواد یک نظمی داشتم، ولی یواش‌یواش وقتی مصرف موادم بیشتر شد، آن‌قدر بی‌نظم شده بودم که حتی یک توجیهی هم برای خودم داشتم که «در بی‌نظمی هم یک نوع نظم وجود دارد» و با همین فرضیه پیش می‌رفتم. هر وقت قراری داشتم، دیر می‌رسیدم. یک استادی داشتیم که می‌گفت: «وقتی سر یک قرار دیر برسی، اول از همه به خودت بی‌احترامی کرده‌ای و دوم به شخص مقابل.»

 

جناب مهندس یک مثلثی ترسیم کردند که شامل نظم و انضباط و احترام است و همه‌ی این‌ها به هم ربط دارند. منِ مصرف‌کننده چون جسمم مشکل داشت، نمی‌توانستم نظم داشته باشم؛ ولی وقتی آمدم و جسم و روان و جهان‌بینی من درمان شد و آموزش گرفتم، توانستم ذره‌ذره آن نظم را به زندگی خودم برگردانم.

 

«نیاز ما در دل دیگران و نیاز دیگران در دل ماست.» ما وقتی نظم و انضباط را رعایت کنیم، دیگران هم به ما احترام می‌گذارند و آن شخصیت جمعی و انفرادی شکل می‌گیرد.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .