معجزات لژیون سردار

جلسه سیزدهم از دوره اول جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی آزادشهر به استادی راهنمای تازه واردین همسفر مهناز، نگهبانی راهنمای تازه واردین همسفر فاطمه و دبیری راهنمای تازه واردین همسفر فاطمه با دستور جلسه: (نظم،انضباط و احترام در کنگره۶۰) روز دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۴:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

ممنونم از خانم زینب عزیز و همین‌طورنگهبان لژیون سردار که این فرصت خدمت و آموزش را در اختیار من قرار دادند دستور جلسه نظم، انضباط و احترام است خیلی کوتاه در موردش صحبت می‌کنم بیشتر راجع به لژیون سردارصحبت می‌کنم چون گلریزان را در پیش داریم همین‌طور که می‌دانیم جهان هستی بر مبنای نظم استوار شده و بزرگترین الگوی ما طبق فرموده آقای مهندس طبیعت است و ما هم‌ این نظم را می‌توانیم در تمام ابعاد زندگی‌مان جایگزین بکنیم و یکی از آن ابعاد مهم در زندگی نظم مالی است اینکه من چطور می‌توانم نظم مالی برای خودم ایجاد کنم خب قطعاً یک زمینه ساز دیگر هم دارد من باید بخش‌های دیگر زندگی را انجام بدهم تا بتوانم نظم مالی را هم قوی عمل بکنم؛ وقتی تک تک افراد در لژیون سردارشرکت کنند قطعاً می‌توانند نظم مالی را برای خودشان رقم بزنند از هر مبلغی هر کس به اندازه توان خودش شروع می‌کند در لژیون سردار عضو می‌شود و کمترین مبلغ را که آقای مهندس اعلام کردند مبلغ ۶ میلیون تومان است خب من امروز وقتی عضو لژیون سردارمی‌شوم و ۶ میلیون تومان را پرداخت می‌کنم برای همان مبلغ قطعاً باید یک نظم را کنار هم بچینم من اگر نتوانم نظم بخشهای دیگر زندگیم را اجرا کنم نمی‌توانم نظم مالی اجرا بکنم پس خیلی مهم است که الان اینجا نشستیم خوب عمل بکنیم که نظم مالی را برقرار بکنیم که بتوانیم تعهد ۶ میلیون تومان که دادیم پرداخت کنیم؛ وقتی یک سال می‌گذرد از لژیون سردار سال بعد که می‌آید من که سال گذشته ۶ میلیون تومان دادم امسال اگر بخوام همان ۶ میلیون تومن را بدهم درجا زدم و همان نقطه‌ای که بودم ایستادم 

نظر شخصی من این است که وقتی سال بعد شد؛ شاید واقعا نتوانم توان من بیشتر از این نباشد ولی تکانی بدهیم چون تو کنگره یاد گرفتیم که اولین قدم برای انجام هر کاری خواست است وقتی من خواسته داشته باشم؛ یعنی می توانم و فرمان الهی صادر می‌شود من سال بعد۶ میلیون تومن ندهم حداقلش بکنم ۵۰۰ ۷ تومان این مرحله به مرحله یا روش دی اس تی فقط برای مسافرها نیست سفر توی لژیون سردار با روش دی اس تی یعنی کم کم ظرفیت مالی‌مان را می‌بریم بالا و این خیلی اتفاق قشنگی است من همیشه می‌گویم که حضور در لژیون سردار مثل این می‌ماند که ما بخواهیم از طبقات یک ساختمان بالا برویم آسانسور دارد پله هم هست انتخاب من کدام است؟ حالا من می‌توانم انتخاب کنم که در لژیون سردار عضو باشم یا نه یک رهجوی ساده باشم؛ وقتی من در لژیون سردار باشم حکم این را دارد که من انتخابم اینجا برای بالا رفتن هر طبقه‌ای که می‌خواهم بروم آسانسور باشد وقتی من با آسانسور بروم خب خیلی زودتر می‌رسم تا اینکه بخواهم با پله بروم این انرژی از من می‌گیرد با کمک آسانسور خیلی زودتر به هدفم می‌رسم ما هر مبلغی که ۱۰ تومان ۲۰ تومان به کنگره می‌دهیم تو زندگیمان خیلی جاها نیاز داریم می خواهیم الان با این ۱۰ تومن یک کاری بکنیم یک چیزی بخریم ولی وقتی می‌بخشیم و آن نیازهای خودمان را کنار می‌گذاریم آن انرژی دیگرنیاز نیست هدر برود و من از پله بالا بروم خدا خودش به شکل عجیب و غریبی درست می‌کند 

یک حساب کتاب عجیب غریبی درجهان هستی و کائنات وجود دارد و من فکر می‌کنم تک تک آنهایی که عضو لژیون سردار شدند حتماً این تجربه را به دست آوردند و اگر به دست نیاوردند در ادامه حتماً به دست می‌آورند و بی حساب کتاب خدا می بخشد؛ ولی مهم است که آن لحظه‌ای که شما می‌خواهی کارت بکشی چه جوری بخواهی بکشی آیا چرتکه می‌اندازی؟ اگر بخواهی عقل را بیاری وسط باید حساب کتاب کند بچه‌ام مدرسه میرود پول سرویسش هست مثلاً یخچالمان خرابه باید یخچال بخریم اما وقتی همه را بگذاری کنارو هیچ حساب کتابی نکنی به شکل عجیب غریبی نیازها تامین می‌شود؛ یعنی باید با خودتان صادق باشید؛ اصلاً من همیشه می‌گویم که به من درونیمان دروغ نگوییم و صادق باشیم، من تمام توانم چقدر است آیا تمام توانم همان ۶ تومان است آیا نمی‌توانم ۷ تومن یا بیشتربدهم؟ کافی است که شما یک چیزی را بخواهید تمام جهان‌های هستی دست به دست می‌دهند شما را در مسیر حرکت بدهند من اصلاً تصور این که بخواهم ۵۰ میلیون پول بدهم برای خودم نمی‌دیدم ولی می‌خواستم، واقعا می‌خواستم دوست داشتم که این کاررا بکنم خیلی از نیازها را کنار زدم خیلی جاها را نرفتم خیلی فروشگاه‌ها نرفتم تا بتوانم آن مبلغ را بدهم من سال گذشته باید می رفتم دندانپزشکی حتماً به بهداشت دندان نیاز داشتم اما گفتم که نه دیگه من امسال می‌خواهم دنور بشوم ده تومن دستم آمد باید بروم قسط اول دنوری پرداخت کنم و به خدا گفتم حواست به دندانم باشد به طرز معجزه واری یک رابطه دوستی با یک دندان پزشک شکل گرفت از طریق یک موضوعی و من رفتم پیش ایشان دندانپزشکی وقتی رفتم حساب کنم گفتند مهمان من هستید و من نمی‌خواهم از شما پول بگیرم وقتی آمدم بیرون به آسمون نگاه کردم و گفتم تو چقدر بزرگی همان‌طور که من آن لحظه که می‌خواستم کارت بکشم همه چی را گذاشتم و گفتم تو فقط به نیت درونی من نگاه کن و بی حساب کتاب کارت کشیدم تو هم بدون حساب کتاب و از جایی که فکرش را نمی‌کردم برام جبران کردی.

و البته در ادامه من کارهای دندانپزشکی داشتم شاید بالای مبلغ ۳۰ میلیون تومان هزینه دندانپزشکی من شد و در سه مرحله روکش و عصب کشی کرد و ایشان هیچ هزینه‌ای را از من نگرفت و یکی از معجزات بزرگی بود که قسمت سردار قسمت دنوری بود و خیلی قشنگ بود به نظرمن باید همه اعضا درلژیون سردار عضو باشند تا این فرصت آموزش را از دست ندهند انگار سردار یک دفعه جهش می‌دهد و یک دریچه‌ای باز می‌کند که آموزش‌ها قشنگ‌تر می‌شود و شیرین‌تر می‌شود و اصلاً شکلش فرق می‌کند من وقتی سال اول بود توی لژیون سردار عضو بودم استاد سردار که صحبت می‌کرد می‌گفتم یعنی میشه که یک روزی من هم بتوانم صحبت کنم و حرفی برای گفتن داشته باشم و الان بعد پنج سال خیلی معجزات بیشتر از این داشتم حالا یک نمونه اش بود ولی واقعا ممنون خداوند هستم و دوست دارم که جایگاه پهلوانی را تجربه کنم مطمئنم که هر کسی این خواسته را داشته باشد برایش اتفاق می‌افتد و مطمئن باشیم که خداوند بدون حساب و کتاب می‌بخشد ما توی کنگره این جمله را همیشه داریم تکرار می‌کنیم که وعده خداوند دروغ نیست در نثر صریح قرآن خداوند می‌گوید آیا کسی هست به من وام قرض الحسنه بدهد و من مضاعف می‌کنم مضاعف نمیگه یک برابر دو برابر یعنی چندین برابر این خیلی قشنگ است و یک جای دیگر هم می‌گوید از جایی که شما گمان نمی برید من به شما روزی می‌دهم هر جوری که شما خدا را نگاه کنید خداوند هم به شما نگاه می کند نگاهمان را اگر عوض کنیم تک تک ما می‌توانیم بیشتر از آن چیزی که امروز بخشیدیم ببخشیم یعنی با همان روش دی اس تی توانمان را بالا ببریم قدرت بخشیدنمان را زیاد کنیم و این قدرت و بخشش مالی در تمام بخش‌های زندگیمان قدرت می‌دهد شاید کسی بزرگترین بدی را در حق شما بکند ولی خیلی راحت می‌توانی ببخشی چون بخشش مالی اتفاق افتاده قلبتان وسیع شده بزرگ شده وبقیه بخشش‌ها خیلی عادی و پیش پا افتاده می‌شود این هم یکی دیگر از معجزات لژیون سرداراست امیدوارم که گلریزان امسال گلریزان خیلی خوبی باشد مخصوصاً برای شعبه آزادشهر که بتواند هر روز پررونق‌تر و بزرگتر باشد درس پس دادن در خدمت اساتید یک خورده سخت بود خیلی ممنونم از اینکه با سکوتتان به حرفهایم گوش دادید ممنون و متشکرم.

تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم) دنور و عضو لژیون سردار

عکس: همسفر سعیده مرزبان خبری( عضو لژیون سردار)

ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ملیحه(عضو لژیون سردار)نگهبان سایت

همسفران نمایندگی آزادشهر