جلسه نهم از دوره هیجدهم کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران نمایندگی باباطاهر همدان با استادی راهنما همسفر راحله، نگهبانی همسفر کبری و دبیری همسفر هاجر با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰ » در روز دوشنبه 14 مهرماه 1404 ساعت 16:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدایا دستانی به من عطا کن که برایم تو را از تو بخواهد. خدا را سپاسگزارم فرصتی به من داد که در این جایگاه قرار گرفته خدمت کنم و آموزش بگیرم که در بین شما دوستان عزیز باشم. خیلی خوشحالم که دوباره به شعبه آمدم و تکتک شما عزیزان را دیدم، انرژی و حال خوب نصیبم شد خدا را شکرگزارم که لطف و محبتش همیشه در زندگیم ساری و جاری بوده است. از راهنما همسفر کرمی بسیار سپاسگزارم و بهترین انرژیهایم را برایش میفرستم؛ زیرا اگر ایشان نبودند من نیز اینجا نبودم و امکان داشت درعمق تاریکیها بودم و به این آگاهی و نسبتاً دانایی دست پیدا نمیکردم، ایشان وسیلهای بودند روی زمین خداوند را شکرگزارم بابت وجود ایشان.
عزیزانی که شال گرفتند، دریافت شال را تبریک میگویم انشاءالله جایگاه خدمتی جدید برایشان پر از خیر و برکت باشد، هست و خواهد بود این توفیقات را هر روز بیشتر از پیش دریافت بکنند؛ اما راجعبه نظم، انضباط و احترام هر نهادی، سازمانی برای اينکه بقای خودش را حفظ کرده و بتواند جاوید و همیشگی باشد نیاز به رشد و توسعه دارد؛ کنگره۶۰ نیز از این نهادها مستثنا نیست لذا نیازمند یک سری قوانین و حرمتها میباشد که در اینجا حرمت کنگره۶۰ را داریم که تمام مطالب و قوانین درآن آمده که غیبت و سرزنش نکنیم، تلفن ندهیم و تلفن نگیریم، پول قرض ندهیم و قرض نگیریم، تمام اینها جزبهجز در آن آمده است.
اگر دقت بکنیم حرمت کنگره۶۰ دو بار خوانده میشود، چرا یک بار اول جلسه و یک بار آخر جلسه خوانده میشود! به خاطر اینکه این حرمتها و قوانین یادمان نرود و همیشه برایمان یادآوری بشود تا بتواند خودش را حفظ بکند. ما مؤظف هستیم به این قوانین احترام بگذاریم. حال در کنگره۶۰ باشد یا در بیرون از کنگره هیچ فرقی نمیکند وقتی به مکانی میروم حرمت و احترام آنجا را نگه دارم، اگر به کسی احترام میگذارم در ابتدا به خودم احترام گذاشته و ارزش و احترام خود را نشان میدهم و بعد برای طرف مقابل احترام قائل هستم، نه اینکه بخواهم بگویم من کسی هستم، این یک قانون است قانونی که من آن را تعیین میکنم که دیگران با من چگونه رفتار کنند. اگر من حرمت و قوانین را اجرا میکنم در ابتدا برای خود و بعد برای آن شخص یا آن مکان ارزش قائل هستم من تعیین میکنم؛ پس من ارزش خود را تعیین میکنم.
در لژیون سردار هم گفتم در سیدی بادبادکباز آقای مهندس میفرمایند: اگر میخواهید زیر امواج له نشوید باید موج سواری بلد باشید که وقتی بالا میرود بالا بروید و وقتی پایین میرود پایین بروید، یعنی باید موج سواری بلد باشید تا از موجسواری لذت ببرید و انرژی بگیرید. وقتی میآییم به کنگره و به قوانین احترام میگذاریم به حرف راهنمای تازه واردین گوش میدهیم بعد به لژیون وارد میشویم، حرف راهنما را گوش میکنیم، سیدیهایمان را به موقع مینویسیم، کارهایی که کنگره میخواهد، سرمان را با سر راهنما عوض میکنیم و هرچه بگوید: سمعاً و طاعت هستیم آن موقع است که از کنگره لذت میبریم، انرژی میگیریم، درونمان پر از آرامش و بیرون نیز حالمان خوب است.
یک شعری است میگوید: رنگ رخساره خبر میدهد از سرِ درون، تجربهای که من دارم یک ماه تعطیل شدم؛ چون جایگاه ایجنتی را تحویل داده بودم گفتم استراحت کنم یک ماه سیدی ننوشتم و آنقدر حال من بد و سطح انرژیام پایین بود که حد نداشت شروع کردم به سیدی نوشتن دیدم چقدر حالم خوب شده است دقیقاً این موج سواری است. من به کنگره میآیم و به همان سمت و سویی حرکت میکنم که موج حرکت میکند ناخودآگاه حالم خوب میشود؛ ولی وقتی مخالف جهت موج حرکت کنم با یک فشار و با یک زور باید حرکت بکنم و آن انرژی را از من میگیرد؛ پس این احترام گذاشتن در ابتدا برای خود من، حال خوب و آرامش من است.
وقتی که من احترام نگه میدارم ناخودآگاه نظم و انضباط پشت سر آن میآید اینها به هم وصل هستند و آدم منظمی هستم سیدیهایم را به موقع مینویسم، خانهام را تمیز میکنم، غذایم به موقع آماده است، مهمانی رفتن و آمدن، مسافرت رفتن و آمدن روی نظم انجام میگیرد. سیدی نوشتن یک مقدار سخت است؛ ولی اگر با عشق، محبت و انرژی هر کاری صورت بگیرد قطع به یقین درست انجام میشود. استادامین در سیدی قدرت میفرمایند: کاری که با عشق انجام بشود محکوم است به پیروزی، قطعاً پیروز میشود.
انشاالله بتوانیم در کنگره ماندگار باشیم آقای مهندس در صحبت روز چهارشنبه فرمودند: اگر آدم بداند کنگره کجاست فرش زیر پایش را میفروشد اگر من بدانم کنگره کجاست تا آخر عمر تا آنجا که نفس دارم خدمت میکنم، میمانم و تا پای جان برایش مایه میگذارم و از خداوند میخواهم که همیشه در کنگره بمانم و خدمتگزار مخلوق خداوند باشم؛ چون وقتی خدمتگزار مخلوق خداوند باشید آن موقع است که به خداوند میرسید.
تقدیر از دبیر دوره قبل
.jpg)
ورود به سفر دوم جهانبینی


مرزبانان کشیک: همسفر مهتاب و مسافر رضا
تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم)
عکاس: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
97