English Version
This Site Is Available In English

کنگره مدرسه نظم، انضباط و احترام

کنگره مدرسه نظم، انضباط و احترام

چهارمین جلسه از دوره چهل و چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ارتش با استادی راهنما همسفر فلورا، نگهبانی همسفر اشرف، دبیری همسفر شیرین با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰» روز دوشنبه ۱۴ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از نگهبان عزیز و دبیر ایشان، همچنین از مرزبان‌ها و خانم حشمت بانوی عزیز که لطف کردند و اجازه دادند در خدمت شما باشم، سپاسگزارم.

دستور جلسه‌ی امروز «نظم، انضباط و احترام» است. من این هفته درگیر کلاس کمک‌های اولیه بودم و امروز هم امتحان داشتم؛ به همین دلیل نتوانستم اصلاً به دستور جلسه فکر کنم. به همسرم گفتم: «من درباره‌ی این دستور جلسه چه بگویم؟» همسرم گفت: «بگو من از کنگره نظم را یاد گرفتم.»

در ابتدا فکر می‌کردم من ذاتاً آدم منظمی هستم؛ اما دیشب که بیشتر فکر کردم، فهمیدم که در واقع نظم را از کنگره یاد گرفتم. هیچ‌وقت نمی‌توانستم ساعت چهار صبح از خواب بیدار شوم. در دوران دانشگاه، همیشه کلاس‌هایم را برای ساعت هشت صبح برمی‌داشتم؛ اما امروز ساعت چهار صبح بیدار شدم تا به ساختمان ققنوس بروم، تا دوازده آن‌جا بودم، بعد رفتم دنبال پسرم، به خانه برگشتیم و سپس خودم را به این‌جا رساندم.
مطمئناً این نظم، انضباط و تعهدی که در من به‌وجود آمده، به خاطر کنگره است. هیچ‌کس نمی‌توانست من را وادار به این کارها کند، اما امروز با عشق و علاقه انجامشان می‌دهم، بدون آن‌که هیچ اجباری در کار باشد.

واقعاً فراز و نشیب‌هایی که در زندگی داشتم، من را بی‌نظم کرده بود و نظم فکری‌ام را از من گرفته بود؛ اما وقتی به وادی اول فکر می‌کنم، می‌بینم از همان‌جا به من گفته شد: با تفکر، ساختارها آغاز می‌شوند. اگر تفکر من درست می‌شد، می‌توانستم با همان تفکر، زندگیم را بسازم.
در کنگره، تفکرم درست شد؛ راهنمایم به من کمک کرد تا نظم و انضباط را یاد بگیرم. وقتی فکرم منظم شد، توانستم زندگی‌ام را هم منظم کنم.

اما این احترامی که امروز در کنگره دارم، از کجاست؟ از همان نظم و انضباطی است که یاد گرفتم. اگر بی‌نظم و شلوغ‌کار بودم، قطعاً دیگران به من آن‌گونه که امروز احترام می‌گذارند، رفتار نمی‌کردند. این موضوع در زندگی خانوادگی‌ام هم تأثیر گذاشته است. یاد گرفتم که صمیمی بودن با همسرم به معنی دخالت در کار او نیست، و در تربیت فرزندم هم نباید با دخالت بی‌جا مانع رشد او شوم. نظم و انضباط به من کمک کرد تا احترامی بین خودم و همسرم، و بین خودم و فرزندم به‌وجود بیاورم تا بتوانیم در کنار هم با آرامش زندگی کنیم.

قبل از آشنایی با کنگره ۶۰، آدم جست‌وجوگری نبودم. همیشه برایم سؤال است که چطور ظرف OT را می‌دیدم اما هیچ‌وقت درش را باز نکردم تا ببینم داخلش چیست! همیشه به همسرم می‌گویم: «تو شانس آوردی که من در OT را باز نکردم!» و او می‌گوید: «حواسم بود، حتی برایت تله گذاشته بودم تا ببینم نگاه می‌کنی یا نه!» از همه‌ی این‌ها که بگذریم، کنگره ۶۰ همان احترامی را که دنبالش بودم به من داد؛ همان نظم و انضباطی را که سال‌ها گم کرده بودم، به من بازگرداند.
من این‌ها را مدیون آقای مهندس هستم.
همه‌ی ما می‌دانیم که شروع کنگره ۶۰ از نظم بود؛ وقتی آقای مهندس تصمیم گرفتند به مصرف خود نظم بدهند، کنگره ۶۰ آغاز شد.

به‌نظر من، دستور جلسه‌ی «نظم، انضباط و احترام» یکی از مهم‌ترین دستور جلسات کنگره ۶۰ است. شاید در ظاهر ساده به نظر برسد، طوری که حتی مسافرم گفت:« برو یک چیزی در موردش بگو! از این راحت‌تر مگه داریم؟!» اما واقعاً این ساده‌ترین و در عین حال مهم‌ترین دستور جلسه‌ی کنگره ۶۰ است؛ چون تمام کنگره بر همین پایه بنا شده است.

آقای مهندس در یکی از برنامه‌ها گفتند:
«من کاری می‌کنم که همه به من احترام بگذارند.» چرا باید به ایشان احترام گذاشت؟ چون نظم و انضباط دارند. چون به ما یاد دادند اگر جایی قرار داریم،نباید پنج دقیقه دیر برسیم. باید طوری برنامه‌ریزی کنیم که پنج یا ده دقیقه زودتر در محل حاضر شویم. همین خودش احترام ایجاد می‌کند.

هرچقدر این دستور جلسه را بررسی می‌کنم، باز به همان نقطه برمی‌گردم: نظم، انضباط و احترام. چه زیبا آقای مهندس این سه واژه را کنار هم قرار داده‌اند؛ چون اگر این‌جا نبودم، هرگز نمی‌فهمیدم که نظم و انضباط چطور می‌تواند در زندگی انسان، احترام به‌وجود بیاورد.


مرزبان کشیک: همسفر هانیه
عکاس: همسفر نگار رهجوی راهنما همسفر اعظم(لژیون پنجم)
تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر آتنا( لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .