جلسه سوم از دوره سیوسوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان با استادی همسفر فرنگیس، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر مهسا با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» روز دوشنبه ۱۴ مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز بهکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را بسیار شاکر و سپاسگزارم که امروز اجازه دادند من در کنگره حضور داشته باشم. از ایجنت محترم خانم شهرزاد، مرزبانان محترم، نگهبان جلسه خانم زهرا و راهنمای عزیزم خانم شهناز صمیمانه تشکر میکنم که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. عرض خیر مقدم دارم خدمت اسیستانت محترم خانم مرجان عزیز و خداقوت و خسته نباشید خدمت مرزبانان دوره قبل و تبریک ویژه خدمت مرزبانان دوره جدید.
دستورجلسه امروز همانطورکه با آن آشنا هستیم "نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰" میباشد.
در ابتدا برای اینکه این دستورجلسه برای خود من باز شود معنی کلماتش را بیان میکنم؛ نظم از هماهنگی و قانون و مقررات میآید؛ احترام از محترم شمردن جایگاهها، اشخاص و همچنین از حریم و حرمت میآید. پایهها و ستونهای کنگره روی این مثلث بنا شده است؛ مثلث نظم، انضباط و احترام. اگر این مثلث نبود مسلماً مسافران ما به این راحتی به درمان نمیرسیدند، درمان مسافر یک طرف، درمان نیکوتین و درمان اضافه وزن مسافر یا همسفر نیز هست. رعایت کردن نظم و انضباط در کنگره پیرو یکسری قوانین و مقررات و حرمتهایی که من تازهوارد وقتی در اولین جلسات حضورم به کنگره میآیم در طول سه جلسه به من آموزش داده میشود و این نکات آنقدر مهم و کلیدی هستند که توسط نگهبان محترم جلسه دو بار در هر جلسه کارگاهی خوانده میشود. مثالی که برای نظم و انضباط میتوان بیان کرد روش Dst است که مسافر با حال ناخوش میآید، یک داروی مشخص، زمان مشخص و یک متد مشخص به مسافر میدهند و او را به رهایی میرسانند، اگر در طول سفر ذرهای از قوانین را رعایت نکند مسلماً نتیجه خوبی هم نخواهد داشت.
ما باید در تمام سطوح از طبیعت الگوبرداری کنیم. همانطور که طلوع و غروب خورشید، سرما و گرما براساس نظام خودشان پیش میروند، پس من همسفر، من مادر یا من همسر، باید طبق نظم و قوانینی که برایم تعریف شده است پیش بروم که در کار بقیه ایجاد گره و مشکل نکنم. نظم و انضباط فقط مخصوص کنگره نیست که فقط در کنگره اجرا کنم؛ بلکه آموزشهایی که میگیرم، به قول آقای مهندس میفرمایند: «کنگره هدف نیست، کنگره برای من وسیلهای است تا بتوانم از زندگی بهتری برخوردار بشوم و قوانین زندگی را یاد بگیرم.» هر چیزی دارای دو صور است صورپنهان و صورآشکار، اگر صورپنهان من که میشود افکار و اندیشهام به هم ریخته و بینظم باشد، مسلماً در صورآشکار من هم تأثیرگذار است و هماهنگی بین صورآشکار و پنهانکاری بسیار سخت است، ولی با آموزشهای کنگره آسان خواهد بود. در "سیدی دیپلماسی" آقای مهندس میفرمایند: « در هر جایی ما باید دیپلماسی خاص خودش را به کار ببریم و با یک لحن خاصی صحبت کنیم؛ کنگره نظم، نظام، انضباط و احترام خودش را دارد، خانواده و جامعه هم همینطور.» من با لحنی که در خانه صحبت میکنم نمیتوانم با همان لحن در جامعه یا در کنگره صحبت کنم. نمیتوانم به یک آقا بگویم جانم یا عزیزم، ولی در خانه میتوانم خیلی راحت به مسافرم، برادرم و بچهام این را بگویم، پس من باید این حد و حدودها را رعایت کنم و این حد و حدودها از احترام میآید، اگر من بتوانم احترام دیگران را حفظ کنم و وارد حریمشان نشوم مسلماً میتوانم حد و حدود را رعایت کنم. در هر کاری چه در شعبه باشد چه در خانه باشد ما به دنبال تعادل میگردیم؛ یعنی در هر مسئلهای، باید تعادل را رعایت کنیم. مثلاً تعادل در احترام، اگر زیاد احترام بگذارم میشود یک وظیفه برای من و اگر هم کم احترام بگذارم مشکل بهوجود میآید. آقای مهندس همیشه گفتهاند: «تنها چیزی که توانسته است تا الآن کنگره را سر پا نگه دارد و ما بتوانیم حدود دویست شعبه داشته باشیم این بود که ما فاصلهها را حفظ کردیم و با افراد قاطی نشدیم.» حالا اگر من هم بخواهم در زندگی حریمها را حفظ کنم و احترام خودم را نگه دارم، باید فاصلهها را حفظ کنم. در جمعبندی مطالب چیزی که من خودم از این دستورجلسه یاد گرفتم، آقای امین در "سیدی احترام" میفرمایند: « تمام آموزشهایی که ما میگیریم برای این نیست که بخواهیم در کار دیگران تجسس کنیم و سرک بکشیم، برای این است که ما بتوانیم جریان زندگی خودمان را نگاه کنیم.» جریان زندگی من به کدام طرف پیش میرود؟ اگر من بخواهم وارد حاشیه شوم که خواهرم چه کار کرد، مادرم چه کار کرد، مادرشوهر یا خواهرشوهر و... این باعث میشود که من مشکلات خودم را نبینم؛ وقتیکه من مشکلات خودم را ببینم میتوانم مشکلات خودم را حل کنم، در آسایش و آرامش باشم و میتوانم وارد حریم دیگران هم نشوم. همیشه گفتهاند چیزی که خودتان یاد گرفتید را ارائه بدهید و موضوعی که در کنگره همیشه برای من جالب بود این بود که توانستم کلمه چرا را از زندگیام حذف کنم. وقتی که من در برخورد با یکسری مشکلات و مسائل میگویم چرا؟ یا چرا اینطور شد؟ اینجا است که ذهن من ناخودآگاه مسائل منفی مثل کینه، حسادت نفرت و اینها را جلوی راه من باز میکند، ولی اگر بهجای چرا، چگونه یا چطور را جایگزین کنم اینجا است که راهحلها برای من باز میشود و میتوانم خیلی راحتتر مسائل و مشکلاتم را حل کنم. کلماتی که آقای مهندس همیشه میگویند کاربردی کنیم "لطفاً، ببخشید و معذرت میخواهم" هستند. امیدوارم که بتوانم این آموزشها را از نقطه سخن به عمل در بیاورم.
.jpg)
تقدیر از مرزبان سایت انگلیسی همسفر مرجان
.jpg)

پیمان و اهدای شال مرزبانان
.jpg)






تقدیر از اعضای سردار

مرزبانان کشیک: همسفر فرشته و مسافر مجید
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
عکاس خبری: همسفر مائده (مرزبان خبری سایت)
ارسال: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
140