خلاصه سیدی بادبادکباز
جهان مملو از امواج است همه چیز در جهان عمر دارد و هیچ چیز در جهان پایدار نیست مهندس میفرمایند همه چیز در جهان یک روزی عمرش تمام میشود خورشید یک روزی تابیدنش تمام میشود.
ما مانند یک برگ روی امواج هستیم که روی آب معلق است ما همیشه در سختیها هستیم، ما وقتی در طول روز کار میکنیم شب را خدا برای ما برای استراحت گذاشته است. مهندس همچنین میفرمایند ما همیشه در حال تعلیم هستیم و همیشه باید آموزش بگیریم تا بتوانیم در کارهایمان موفق شویم ما وقتی به یک مشکل دچار میشویم سعی و تلاش میکنیم تا این مشکل تمام شود؛ ولی دوباره یک مشکل دیگر پیدا میشود بنابراین آدمی که بادبادکباز است باید بداند چگونه بادبادکها را هوا کند باید شرایط هم برای بادبادک بازی فراهم باشد؛ اگر باد نباشد بادبادکباز هرچه تلاش کند نمیتواند بادبادکها را هوا کند مانند مسافرانی که مصرف کننده بودند و راهی پیدا نکردند که مصرف مواد خود را قطع کنند تا اینکه راه کنگره را پیدا کردند و راه حل پیدا شد پس در این دنیا هر چیزی راه و روشی دارد برای اینکه مشکل را حل کنیم باید راه حل آن را پیدا کنیم.
آقای مهندس میفرمایند مثلاً وقتی بیمار هستیم باید تلاش کنیم که راه نجات را پیدا کنیم ما انسانها مانند یک برگی روی امواج هستیم اگر تلاش کنیم میتوانیم بر امواج مسلط شویم و اگر تلاش نکنیم غرق میشویم؛ اگر ما موج سواری یاد نداشته باشیم در برابر امواج نمیتوانیم مقاومت کنیم و غرق میشویم انسان هرجا که کار میکند باید قوانین آنجا را رعایت کند؛ مثلاً افرادی که به کنگره میآیند؛ اگر از کنگره لذت نبرند یکجای کار میلنگد وقتی کسی مسیر مناسب باد را میداند یک بادبادک باز ماهری میباشد.
نویسنده: همسفر مدینه رهجوی راهنما همسفر زهرا ( لژیون سوم)
رابط خبری: مرزبان همسفر سهیلا
ویراستاری و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر نسرین لژیون (دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیروان
- تعداد بازدید از این مطلب :
12