تمام هستی بر اساس نظم و انضباط برقرار می‌باشد

چهاردهمين جلسه از دور بیست و یکم کارگاه‌های آموزش خصوصی ویژه مسافران آقا کنگره۶۰ شعبه باباطاهر همدان به استادی ایجنت محترم مسافر صابر و نگهبانی مسافر بهمن و دبیری مسافر عمران با دستور جلسه (نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰) یكشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد. 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان صابر هستم مسافر، ابتدا خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه داد من در این جایگاه قرار گرفته و از همه شما عزیزان آموزش بگیرم، از جناب دانشمند عالیقدر آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تقدیر و تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند تا من صابر با حال خراب به اینجا بیایم و به درمان و حال خوش برسم.

تشکر می‌کنم از راهنمای ویلیامم آقای نوروزی که زحمات زیادی را برای من کشیدند و همچنین تشکر ویژه می‌کنم از استاد عزیزم آقا عبدالله راهنمای موادم که زندگیم را به ایشان مدیون هستم و تا زمانی که نفس می‌کشم و در این دنیا هستم همه زندگیم را به ایشان مدیون بوده و امیدوارم برکات زحمات ایشان در زندگیشان ساری و جاری باشد.

از نگهبان عزیز و دبیر محترم جلسه تشکر می‌کنم که به من اجازه دادن در این جایگاه قرار بگیرم و از دبیر اول ایشان نیز تشکر می‌کنم بابت ۱۴ جلسه پربار که برقرار کردند و این جلسه، جلسه آخر ایشان می‌باشد.

دستور جلسه در مورد نظم و انضباط می‌باشد، در واقع کل هستی بر اساس نظم و انضباط برقرار می‌باشد و اگر این نظم و انضباط نباشد هستی به این زیبایی نمی‌گردد نمونه‌اش مثلاً غروب و طلوع آفتاب می‌باشد، و یا همین کهکشان راه شیری، اگر به اندازه یک ارزن روی نظم نباشد و نظم آن به هم بریزد، ببینید چه اتفاقی برای جهان هستی می‌افتد؟ ما هم جزئی از این هستی هستیم و چون هستی بر اساس نظم و انضباط می‌باشد ما نیز باید با نظم و انضباط باشیم و این نظم می‌تواند در جامعه، خانواده و یا جاهای دیگر باشد یا در همین کنگره خودمان باشد، در کنگره ما باید نظم و انضباط را رعایت کنیم. 

من اگر در سفر اولم روی نظم نباشم به عنوان‌ نمونه سر وقت در جلسات حضور پیدا نکنم یا سر وقت و به اندازه شربت نخورم یا خواب شبم را تنظیم نکنم، به موقع نخوابم و به موقع بیدار نشوم قطعاً به آن درمانی که مد نظر کنگره است نخواهم رسید، این نظم و انضباط است که یک ساختار را رو به جلو و مستحکم پیش می‌برد.

در کنگره۶۰ هم پایه و اساس آن بر نظم است یعنی مبنای کنگره۶۰ بر اصول نظم و انضباط می‌باشد، حالا در کنگره۶۰ برای چه من باید نظم و انضباط را یاد بگیرم؟

من صابر به علت مصرف مواد مخدر و فرو رفتن در تاریکی آن نظم و انضباط لازم در زندگیم را از دست داده بودم، هرجور که دوست داشتم زندگی می‌کردم، با هر کس هرجور که دوست داشتم رفتار می‌کردم.

من وارد کنگره شدم و این نظم و انضباط را به من آموختند و آموزش دادند و به من گفتند سر وقت باید در کارگاه آموزشی باشم، سر وقت باید در لژیون حضور داشته باشم، سرم را با سر راهنما عوض کنم، آموزش‌هایی که می‌دهد را با جان و دل بپذیرم و آن‌را تحویل دهم یعنی نظم و انضباطی که در کنگره به من آموزش می‌دهند را بتوانم در جامعه و در زندگیم پیاده کنم و به آن عمل کنم. من مصرف کننده وقتی در اینجا به رهایی رسیدم و آموزش دیدم تا بتوانم آنها را در زندگیم استفاده کرده و در جامعه نیز کاربردی کنم و بتوانم الگویی باشم که اگر فامیلی، آشنایی و دوستی مرا دید و فهمید که من به کنگره۶۰ می‌روم او نیز راغب به آمدن به اینجا شود و بتواند از آن منجلابی که در آن گیر افتاده خود را بیرون بیاورد و این مستلزم آن است که آموزش‌هایی که در کنگره هست بتوانم دریافت کنم و این نظم و انضباط را بتوانم در زندگیم کاربردی کنم تا بچه من هم بتواند از من یاد بگیرد.

مسئله بعدی که احترام هست، احترام در بیرون از کنگره و جامعه یک جور و یک نوع است و در داخل کنگره یک جور دیگر است. در بیرون از کنگره بر مبنای کاری که دارم به بالادستی‌ام احترام می‌گذارم، در اینجا حالا شاید سوء برداشت شود ولی احترام، احترام می‌آورد. من جلوی بزرگترم پای خودم را دراز نکنم، حرف‌های خارج از عرف و نامربوط نزنم و یا می‌روم به اداره‌ای جهت انجام کار تا اجازه ندادند نباید بنشینم، به این می‌گویند احترام بیرون از کنگره ولی داخل کنگره همانطور که در نوشتارهایمان داریم به پیشکسوت‌هایمان احترام می‌گذاریم و این احترام به پیشکسوتان، من عذرخواهی می‌کنم از عزیزانی که سن‌شان بالا است، پیشکسوت در داخل کنگره به آن‌هایی می‌گویند که سابقه حضورش در کنگره بالاتر از بقیه است یعنی خدمت‌های مختلفی انجام داده است، شاید عزیزی است که ۵ یا ۶ یا ۷ سال در کنگره حضور دارد و سن وی ۳۵ یا ۳۰ سال است ولی کسی که امروز می‌آید و سنش هم ۵۰ یا ۶۰ و یا بالاتر است، باید به او احترام بگذارد معنی پیشکسوت توی کنگره این است. 

یک سری جایگاه‌ها هم هست که از احترام و یژه‌ای برخوردار است و اینکه من به شخص احترام نمی‌گذارم من به آن جایگاه احترام می‌گذارم، حالا چه راهنمایان عزیز، راهنمای تازه واردین عزیز، مرزبانان یا ایجنت، من به جایگاه ایجنت احترام می‌گذارم، شاید شخصیت، رفتار ایجنت به شخصیت من نخورد و از وی خوشم نیاید ولی آن جایگاهی که دارد من باید به آن جایگاه احترام بگذارم. ممنون هستم که به صحبت‌های من گوش کردید.

عکس: مسافر سعید (لژیون مرزبانی) مرزبان خبری 

تایپ: مسافر یوسف (لژیون ششم) خدمتگزار سایت 

ویرایش: مسافر مهدی(لژیون هشتم) خدمتگزار سایت 

تنظیم و ارسال: مسافر محمدرضا(لژیون هشتم) نگهبان سایت باباطاهر همدان