English Version
This Site Is Available In English

صبور بودن راز نظم و انضباط است

صبور بودن راز نظم و انضباط است

به نام قدرت مطلق الله
خلاصه سخنان استاد:


شاکر خداوندم که در خدمت شما هستم، از همه خدمتگزارانی که در روزهایی که ما اینجا نیستیم در شعبه حضور دارند و خیلی از چیزها را ما نمی‌بینیم، ولی یک عده هستند که در کمال نظم، انضباط و احترام به ما خدمت می‌کنند. در مورد دستور جلسه تجربه خودم را می‌گویم همه ما در روز با یکسری کلمات سر و کار داریم، زمانی که من وارد کنگره شدم دیدم که کنگره تاکید زیادی روی معانی لغات و واژگان دارد، اصلا آن چیزی که در پس ذهن من بود در مورد یک واژه مثل کفر، شرک، نظم و انضباط همه اینها برای من یک معنی جدید پیدا کرد یعنی تا قبل از ورود به کنگره واقعاً در موردشان اشتباه فکر می‌کردم و کنگره معنی جدید و حقیقی را برای من باز کرد.


هر موقع کسی یا چیزی در زمان و مکان خودش قرار می‌گیرد، می‌گوییم آن نظم دارد. زمانی که به عنوان یک تازه وارد به کنگره آمدم دیدم که همه سر یک ساعت مشخص با پیراهن سفید و مرتب نشسته اند و در مورد یک دستور جلسه صحبت می‌کنند. من با نظم کلینیک انتخاب کردم و هر هفته سر یک ساعت مشخص رفتم دارو گرفتم، انگار وارد یک دنیای جدید شدم که با همه جا فرق داشت، هیچ جایی تا به حال نبوده‌ام که اینقدر نظم داشته باشد و روی اصول و قوانین خودش باشد، این بود که به کنگره علاقه‌مند شدم.
انضباط چیست؟ وقتی من انجام دادن کارهای به موقع را به طور مستمر انجام می‌دهم وارد انضباط می‌شوم. من خیلی‌ها را دیده‌ام که نظم دارند خیلی هم تلاش می‌کنند ولی استمرار ندارند و بعد از یکی دو ماه خسته می‌شوند و تکالیفشان را انجام نمی‌دهند و صبور نیستند، در انضباط صبوری حرف اول را می‌زند.


چیزی که کنگره به من یاد داد اگر یک مشکلی دارم اگر حالم بده، اگر یه جایی جور نمی‌شود یا اگر کارهایم را درست انجام نمی‌دهم‌ باید صبور باشم و فکر می‌کنم این صبور بودن راز نظم و انضباط است. حالا احترام یعنی دیدن یک جایگاه، برای مثال احترام به پدر یعنی دیدن جایگاه پدر که باعث می‌شود من وظایفم را نسبت به پدر بشناسم و در کنگره هم به این صورت است که باعث احترام به هم می‌شود و اگر من به جایگاهی در کنگره احترام می‌گذارم بابت خدمتها و خدماتی است که در اختیار من قرار می‌دهند و چیزی که این مثلث( نظم، انضباط و احترام) را مستحکم می‌کند، بخشش است. برای مثال راهنمایی که برای رهایی من مشتاق تر بود و از زمان، کار و زندگی اش بخشید تا من به رهایی برسم، که اگر من بخواهم وارد رشد و تکامل بشوم، باید وارد بخشش شوم. 

 

تهیه متن: مسافر محمد علی لژیون 15

عکاس: مسافر سعید لژیون 1

مرزبان خبری: مسافر مجید

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .