در مسیر زندگی گاهی دو انسان در میان تاریکیها و رنجها نوری مییابند که هر دو را به یک راه میخواند. راهی که از دل سختیها میگذرد و به سوی عشق، آرامش و شناخت خویشتن میرسد. رنج و عشق، دو چهره از یک حقیقتاند. آنچه تفاوت میآفریند میزان درک، معرفت و آگاهی انسان است؛ وقتی دو نفر با هم در مسیر آموزش و تغییر گام برمیدارند، نه تنها زندگیشان دگرگون میشود؛ بلکه معنای واقعی عشق را درمییابند. در این گفتوگو همراه میشویم با زوجی خدمتگزار از اعضای کنگره۶۰ که در کنار هم سفر کردند و رنج را شناختند و عشق را آموختند و امروز در روشنایی دانایی در کنار هم میدرخشند. مسافر داود با تخریب در سیستمایکس و با مصرف موادمخدر تریاک و شیره وارد کنگره۶۰ شدند. ایشان به مدت ۱۱ ماه و ۲۹ روز با روش DST و داروی درمان OT به راهنمایی مسافر غلامعلي و همسفر مریم سفر کردند. در حال حاضر ۱ سال و ۵ ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس دژاکام آزاد و رها هستند و جایگاه خدمتی از جمله: لژیون سردار، دبیری و در حال حاضر در جایگاه راهنمای تازهواردین خدمت میکنند و رشته ورزشیشان والیبال است و همسفر معصومه رابطخبری سایت، مسئول حضور و غیاب و در حال حاضر در قسمت ورزشبانی و مصاحبه خدمت میکنند.

نظم و انضباط در کنگره۶۰ از مهمترین اصول است. شما این قوانین را چهطور به تازهواردین منتقل میکنید؟
راهنمای تازهواردین مسافر داود:
برای اینکه بتوانم گفتههایم را منتقل کنم مانند آقای مهندس سعی میکنم از مثالهای کنگرهای استفاده کنم برای نظم، انضباط و رعایت قوانین، من مثال حرمت و رودخانه را میزنم که اگر شخصی حریم رودخانه را رعایت نکند، امکان دارد سیل خودش و خانوادهاش را از بین ببرد یا اینکه مثال داروی آنتیبیوتیک را برایشان میزنم که اگر سر ساعت مصرف نشود اثرگذاری خوبی ندارد و اینکه خودم سعی میکنم که به تمام قوانین کنگره پایبند باشم. مثل حضور به موقع در شعبه قبل از شروع ساعتهای کارگاه و حتی حضور در پارک و فعالیت ورزشی که یکی از قوانین کنگره است را حتماً رعایت میکنم.
در مسیر کنگره قدمها استوار است. شما موفق به کسب جایگاه راهنمای تازهواردین شدهاید از حس و حال این جایگاه بگویید؟
راهنمای تازهواردین مسافر داود:
خب بله. در مسیر کنگره باید قدمها استوار باشد. من در سفر اولم و حتی همین سفر دومم خیلی بهندرت و کم پیش آمده که به جلسات نرسم من یادم میآید در سفر اول فقط به خاطر فوت مادربزرگم یک جلسه غیبت کردم و سعی کردم همیشه در جلسات حضور پیدا کنم و میدانستم آن حال خوش فقط با آموزشهای کنگره است که من میتوانم به آن دست پیدا کنم در خصوص کسب جایگاه راهنمای تازهواردین این توفیقی از جانب خداوند بود که منت بر سر من نهاده تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم و حس و حال قشنگی است که بتوانی به بندگان خدا که در بدترین شرایط زندگی به سر میبرند کمک کنیم. این جایگاه برای من جایگاه بسیار مقدس است، که میتوانم به انسانهایی که در قهر تاریکی و ظلمت افیون و موادمخدر هستند، خدمت کنم و خدا را بهخاطر این لطف و منتی که بر سر من گذاشته و این جایگاه را به من عطا کرده شاکر و سپاسگزارم و انشاالله که بتوانم در این راه به خوبی خدمت کنم.
شما در کنار سفر DST سفر ویلیام و حضور در لژیون سلامت داشتهاید، چه چیزی باعث شد که به فکر درمان سیگار و اضافه وزن هم باشید و ادامه بدهید؟
راهنمای تازهواردین مسافر داود:
من هم بعد از دو ماه به گفته راهنمای خودم در لژیون ویلیام وایت شرکت کردم من هم در طول زندگی چندین بار اقدام به ترک سیگار کرده بودم؛ ولی هر بار با شکست روبهرو میشدم شیوههای ترک من شیوههای درستی نبود به اصطلاح از شیوههای جایگزین بد و سقوط آزاد استفاده میکردم از آنجایی که آقای مهندس در صحبتهایشان فرمودند: که مصرف سیگار بعد از درمان مواد میتواند موجب برگشت به مصرف شود و من هم از مصرف سیگار خسته و آزرده بودم شروع به سفر سیگار کردم؛ چون من مصرف سیگارم خیلی زیاد بود روزی دو پاکت یعنی ۴۰ نخ سیگار میکشیدم و باز به خاطر این درمان هم از مجموعه کنگره۶۰ خصوصاً بنیان کنگره و تمام افراد که در این راه خدمت بیمنت میکنند، سپاسگزارم و از راهنمای درمان سیگارم هم سپاسگزارم و امیدوارم بازتاب این خدمتشان در زندگیشان جاری و ساری گردد.
به گفته آقای مهندس عبادت به جز خدمت خلق نیست، به تسبیح و سجاده و دلق نیست. شما خدمت در کنگره را چگونه توصیف میکنید؟
راهنمای تازهواردین مسافر داود:
واقعا هم عبادت به جز خدمت خلق نیست، به تسبیح و سجاده و دلق نیست. بالاترین خدمت، خدمت بیمنت به خلق خداست، مخصوصاً در مکانی که تخریب زیاد و آسیبهای فراوانی به مصرفکننده و یا اطرافیان مصرفکننده موادمخدر وارد میشود. به نظر من خدمت در کنگره خدمت به خلق خداست، خدمت به تمام کائنات است و از هر عبادتی بالاتر و چه عبادتی بالاتر از خدمت به خلق خداست.
از نقش همسفر برایمان بگوئید که در این مسیر وجود همسفر شما چه کمکی به شما کرده است؟
راهنمای تازهواردین مسافر داود:
نقش همسفر بسیار مهم است من اول که همسفرم را ترغیب کردم به این راه بیشتر به خاطر این بود که دوست داشتم بهشت را با همسفرم تجربه کنم و در این راه هم کمکهای بسیاری توسط همسفرم به من شد روزایی که من غرق در افکار افیونی خود بودم این همسفرم بود که پروتکلها و آموزشهای کنگره را به من انتقال میداد و به من یادآوری میکرد که چگونه بهتر سفر کنم و در سفر اول من، بسیار تاثیرگذار و یار و یاور من بود و خیلی به من کمک کرد تا این سفر را به خوبی به پایان برسانم.
وقتی وارد کنگره شدید، چه حسی داشتید؟ آن روز برایتان چه معنایی داشت؟
همسفر معصومه:
بعد از دو ماه که مسافرم به کنگره آمده بود از من درخواست کردند که من هم بیایم از آنجایی که تمایلی به آمدن نداشتم؛ ولی فقط برای نجات زندگی خودم وارد کنگره شدم و بعد از ورود به لژیون و انتخاب راهنما فقط تصمیم داشتم تا زمان رهایی مسافرم بمانم و فکر میکردم دیگر کاری در کنگره ندارم؛ اما زمان میگذشت و من بیشتر جذب کنگره میشدم و الان که یکسال و پنج ماه از رهایی ما میگذرد همچنان دنبال گمشدهای در کنگره هستم و دوست دارم راه درست زندگی کردن که همان مطالب جهانبینی است را بیاموزم و همه چیز در کنگره معنای واقعی عشق و محبت دارد، همین برای یک انسان کافی است.
بعد از اینکه با کنگره آشنا شدید و دستور جلسه نظم، انضباط و احترام را یاد گرفتید، این تغییرات را در رفتار و روابطتان چهطور دیدید؟ در زندگی روزمره، کار و درمانتان چه تأثیری داشت؟
همسفر معصومه:
همین نظم و انضباط در کنگره یکی از هزاران دلایلی است که من را جذب کنگره کرده. کنگره علاوه بر این که به مصرفکنندهها راه درمان صحیح را داده و به من همسفر آموخت که خیلی از مسائل زندگی که تا آن زمان فکر میکردم درست است را اصلاح کنم؛ حتی در کوچکترین مسائل و احترام که حتی من معصومه از آن دور بودم را آقای مهندس به من آموخت که به هر کس نسبت به جایگاهی که دارد چهطور احترام بگذارم.
آقای مهندس همیشه میفرمایند که همسفرها بیشتر از خود مصرفکنندهها آسیب میبینند. شما بهعنوان یک همسفر این موضوع را چهطور تجربه کردید و نظرتان در این باره چیست؟
همسفر معصومه:
زمانی که مسافران مشغول و درگیر مصرف مواد هستند و فکر میکنند که این ماده جادویی بهترین انرژی را به آنها میدهد و از مصرف خود خرسند هستند و همه آسیبها و تنشهای مواد بهطور نامحسوس به خانواده وارد میشود و این تخریبها دائم ادامه دارد که همسفر هیچگونه لذتی از زندگی نخواهد برد.
بهعنوان همسفر وقتی مسافرتان راهنما شد چه حسی داشتید؟ این تغییر چه تاثیری روی شما و زندگی مشترکتان داشته است؟
همسفر معصومه:
خدا را شکر مسافر من از بدو ورود به کنگره با اشتیاق فراوان در این مسیر قدم میگذاشت؛ حتی بیشتر از من که جذب کنگره شدم، بهخاطر علاقه و اشتیاق مسافرم بود؛ وقتی میدیدم که در راه فرار از غول دوسر موادمخدر چنین مشتاق است من هم علاقمندتر ادامه میدادم و خیلی خوشحالم که با ذوق و شوق هر کجا که باشد خودش را به کنگره میرساند. گرفتن شال خوش رنگ سبز نشان میدهد که در ادامه راه استوار قدم بردارد. حضورش در کنگره؛ یعنی دوری از ضدارزشها که بهترین لذت برای یک همسفر است.
آقای مهندس در سیدی عشق فرمودند: بهشت زمینی وقتی به دست میآید که انسان در صراطمستقیم حرکت کند، شما وقتی آموزشهای کنگره را اجرا کردید، بهشت زمینی را چهطور تجربه کردید و چه حسی داشتید؟
راهنمای تازهواردین مسافر داود:
من قبلاً فکر میکردم که عشق فقط محبت بین دو جنس مخالف است؛ ولی در کنگره و مخصوصاً در سیدی عشق آقای مهندس گفتند: باید کینه، دشمنی، نفرت، دورویی، دروغ، ناسزا و تمام ضدارزشها را از خودمان دور کنیم و آن موقع است که با تمام وجود بهشت را درک میکنیم. من هم با آموزشهای کنگره افکارم عوض شد و سعی میکنم؛ حتی در فکرم به کسی ناسزا نگویم سعی میکنم تا در صراطمستقیم باشم، دروغ نگویم، غیبت نکنم، با غیبتم باعث نشوم کسی از من آزرده شود و دلی را نرنجانم. خب مقداری هم موفق بودم؛ ولی در هر صورت باز کامل نیستیم و سعی میکنم که بهتر از این باشم و از خدا میخواهم که به من توفیق بدهد تا بتوانم بهتر از این عمل بکنم.
همسفر معصومه:
با آموزشهای خوب کنگره کمکم آرامش وارد زندگی من شد و صراطمستقیم راهی است که انسان را به آرامش میرساند. بهشت زمینی؛ یعنی اینکه یک خانواده در کنار هم بهترین لحظات و آرامش را داشته باشند و من همه اینها را مدیون کنگره و آقای مهندس هستم.
اگر کنگره نبود، فکر میکنید زندگی امروزتان چه شکلی میشد؟
راهنمای تازهواردین مسافر داود:
واقعا نمیدانم آیا هنوز همسر و فرزندانم کنارم بودند یا نه؟ آیا هنوز چراغ خانهام روشن بود؟ آیا هنوز زنده بودم؟ من دوست و همبازی زمان مصرفم که متاسفانه بر اثر مصرف مواد فوت کردو برادرم را هم به علت مصرفمواد از دست داده بودم؛ واقعا نمیدانم شاید من هم اگر مصرفکننده بودم الان زنده نبودم و اگر هم زنده بودم غرق در افیون و تباهی بودم.
همسفر معصومه:
شاید اگر من و مسافرم راه کنگره را پیدا نمیکردیم مثل خیلی از افراد به آخر خط میرسیدیم. هزاران بار خدا را شکر میکنم که در مسیر کنگره قرار گرفتم تا آرامش را به خودم و فرزندانم هدیه کنم و خدا را سپاس که کنگره چراغ راه زندگی ما شد تا از دست اهریمن مواد نجات پیدا کنیم.
به نظر شما، چه عواملی باعث میشود که انسان در حرکت درست بماند و از مسیر خارج نشود؟
راهنمای تازهواردین مسافر داود:
عوامل زیادی در حرکت درست و مسیر درست به انسان میتواند، کمک کند ۱- انتخاب راه درست ۲- عمل به راه درست و ثابت قدم بودن در راه درست. که انتخاب درست، انتخاب مسیر کنگره است عمل به آن اطاعت و پیروی از گفتههای راهنما و پیروی از آموزشهای کنگره است که میتواند به ما در این راه کمک شایانی بکند. یکی دیگر از راهکارهای مهم که میتواند ما را ثابتقدم نگه دارد و از راه مستقیم خارج نکند خدمت کردن است. به نظر من خدمت در کنگره بازپرداخت خدمتی است، که به ما شده و ما هم این دِین را باید ادا کنیم؛ البته این توفیق به هر کسی داده نمیشود و از خداوند میخواهم که توفیق خدمت بیشتر در این راه را به من عطا بکند.
همسفر معصومه:
اول از هر چیز یاد الله بهترین مسیر برای انسان است. به گفته آقای مهندس که همه از فرامین الهی سرچشمه میگیرند و میتواند ما را در این مسیر پایدار نگه دارد. دوری از ضدارزشها و ورود به سمت ارزشها میتواند ما را در این مسیر ثابتقدم نگه دارد .
چه رابطهای بین جهانبینی و خدمت کردن وجود دارد؟
راهنمای تازهواردین مسافر داود:
اگر جهانبینی نداشته باشیم، نمیتوانیم خدمت درستی انجام بدهیم. ما وقتی اطلاعاتی در مورد چیزی نداریم، نمیتوانیم آن را توضیح بدهیم و من اگر خودم در مورد اعتیاد و موادمخدر چیزی ندانم؛ چهطور میتوانم یک مصرفکننده موادمخدر را هدایت یا راهنمایی کنم؛ پس اول باید اطلاعات و جهانبینی خود را در مورد موادمخدر بالا ببرم تا بتوانم به نحو احسنت خدمت کنم که البته جهانبینی فقط اطلاعات در مورد مصرف مواد یا دانش مصرف مواد نیست؛بلکه جهانبینی در تمام مراحل زندگی و رفتارهای ما با همنوعانمان و رسیدن به آرامش و آسایش نقش بسیار مهمی را در زندگی هر فرد ایفا میکند.
همسفر معصومه:
با آموزش جهانبینی یاد میگیریم که بیدریغ خدمت کنیم و عشق بورزیم خدمت به دیگران و نجات جان یک انسان به منزله نجات جان تمام انسانهاست. آقای مهندس در سیدی عشق میفرمایند: خوشابهحال آنان که میدهند و دنبال باز پس گرفتن آن نیستند و این برای خدمت به دیگران هم صدق میکند. قبل از کنگره ما دنبال این بودیم که هر خوبی به کسی میکنیم باید حتماً جوابی دریافت کنیم و اگر دریافت نمیکردیم تمام روح و روانمان درگیر میشد.

مسئول مصاحبه: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون دوازدهم)
طراح سوالات مصاحبه: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر سپیده(لژیون دوازدهم) و همسفر معصومه(س) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
عکاس: همسفر کلثوم رهجوی راهنما همسفر ثریا (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
66