یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌هایی که اعتیاد به من زد، از بین بردن نظم و انضباطم بود.

 چهارمین جلسه از دوره پنجم  کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی صفادشت با استادی مسافر عماد، نگهبانی راهنمای تازه واردین مسافرمحمدرضاو دبیری مسافر ابوالفضل با دستور جلسه: «نظم،انضباط و احترام در کنگره ۶۰» روز چهارشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:

سلام دوستان، عماد هستم مسافر. خداوند را شاکرم که این جایگاه را در اختیار من قرار داد تا بتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم.دستور جلسه در خصوص نظم، انضباط و احترام است. یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌هایی که اعتیاد به من زد، از بین بردن نظم و انضباطم بود و اولین چیزی که در زندگی‌ من به هم ریخت، اختلال و بی نظمی درخواب من بود. کارم به جایی رسیده بود که شش صبح می‌خوابیدم؛ وقتی همه می‌خواستند سرکار بروند من تازه می‌خوابیدم و وقتی همه از سر کار برمی‌گشتند من تازه سر کار می‌رفتم. شغل من طوری بود که در خانه مردم کار می‌کردیم و گاهی صاحبخانه خواب بود و ما مجبور بودیم تا ساعت دو، سه یا حتی شش صبح کار کنیم. کل نظم زندگی‌ام از هم پاشیده بود و حال روحی بسیار بدی داشتم. اما وقتی وارد کنگره شدم، همان جلسه اول با دیدن پیراهن سفید که همه به تن داشتند، نظم جلسه، مرزبانی و سیستم منظم برگزاری جلسات فهمیدم که اگر می‌خواهم به نتیجه برسم باید نظم را به زندگی‌ام برگردانم. سفر خود را شروع کردم و سر ساعت می‌آمدم و می‌رفتم، اما هنوز انضباط واقعی نداشتم؛ سی‌دی نمی‌نوشتم، در جلسات حواسم نبود، بیشتر دنبال بهانه برای بیرون رفتن و سیگار کشیدن بودم. طبیعی بود با چنین دیدگاهی به نتیجه نرسم و همین باعث شد سه بار سفر کنم.در سفر سوم، به خودم گفتم این‌بار باید واقعاً منظم باشم؛ سی‌دی‌ها را به‌موقع بنویسم، برای جلسات هفتگی آماده باشم، مشارکت‌ها را جدی بگیرم و به حرف راهنما گوش کنم. همین نظم باعث شد بالاخره به رهایی برسم و امروز حال بسیار خوبی دارم. از راهنمای عزیزم که در این مسیر کنارم بود تشکر می‌کنم.در مورد احترام هم معتقدم احترام هر کسی در دست خودش است. من با رفتار و منش خودم به دیگران یاد می‌دهم چطور با من برخورد کنند. اگر به دیگران احترام نگذارم، نباید انتظار احترام داشته باشم.ممنونم که به صحبت‌هایم گوش دادید.
مسافران نمایندگی صفادشت