با عرض سلام و خداقوت، سپاسگزاریم از اینکه این مصاحبه را قبول کردید
- لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، مدت سفر اول 7 ماه و 20 روز ، راهنمای محترم آقای سلامی، رهایی از اعتیاد تقریبا 25 سال.
- لطفا بفرمایید جایگاههای خدمتی که در کنگره تجربه کرده اید چه جایگاههای بوده اند؟
بنده همه جایگاههای خدمتی را تجربه کرده ام
- به شما خدا قوت می گویم بابت خدماتی که ارائه می دهید.
لطفا برایمان درخصوص درمان سیگار بگویید که چرا یک سفراولی می بایست در طول سفراول سیگارش را درمان کند؟
من خودم برای درمان سیگار خیلی دیر اقدام کردم، ولی چیزی که خیلی مهم است این است که درمان سیگار حتی نگرش و برداشت انسان از موضوعاتی که پیش می آید را نیز تغییر می دهد و نمی گذارد تا انسان برداشت صحیحی از آموزش های کنگره داشته باشد. اینکه بدنی که به ما داده اند را باید از آن مراقبت کنیم درست است، لیکن آنچه برای من اهمیت بیشتری دارد، برداشت ها ونگرش ما به آموزش های کنگره است که سیگار در این برداشت ها اختلال ایجاد می کند و باعث می شود مسایل را درست درک نکنیم. جهان بینی که برای مواد وجود دارد برای سیگار هم هست وبرای هر مطلب ضد ارزشی که مسیر زندگی انسان را تغییر دهد، وجود دارد. چون ما به سیگار کشیدن عادت کرده ایم و مواد را درمان کرده ایم، سیگار از درجه اهمیت کمتری برخوردار است، ولی الان در کنگره دیگر ما دست بچه ها سیگار نمیبینیم، یک زمانی برای اینکه وارد سالن بشوید می بایست خمیده از لای دود سیگار عبور می کردی تا سر جایت بنشینی ولی الان با فرهنگ جدیدی که جا افتاده برای سلامتی خود بچه ها می باشد و خیلی بهتر وخوبتر شده است.
- یعنی در القائات و الهاماتی که انسان دارد تاثیر می گذارد ؟
بله فکر می کنم داشته باشد.
- برای اینکه یک نمایندگی بتواند خروجی خوبی داشته باشد چه کارهایی می بایست انجام دهد ؟
به نظرم هر کسی کار خودش را باید صحیح انجام دهد. حفظ حرمت ها، اصول و قوانین کنگره، هر نمایندگی که این کارها را درست انجام دهد، تازه واردین کار خودشان را درست انجام دهند، مرزبان ها و راهنماها همین طور، درکار یکدیگر دخالت نکنیم و به همدیگر اعتماد و اطمینان داشته باشیم، امکان دارد کسانی ضعف داشته باشند و این ضعف را ایجنت یا مرزبان دیده است و در قالب یک پیشنهاد در جهت بهبود و تغییر، طبق اصول و مقررات کنگره و در جهت رفع مشکل اقدام به انجام عملی می نماید ولی این اقدام عملی موثر واقع نمی شود و جواب درستی نمی گیریم، در نتیجه می بایست در نگرش و یا اقدام عملیِ خود تغییر ایجاد کنیم و این تغییر را دیگرانی که مسئولیت دارند به ما میگویند یا خودمان متوجه می شویم، لیکن اگر اصرار داشته باشیم که این کاری که من میگویم یا مدلی که من در حال انجامش هستم، صحیح است، به نظرم به نتیجه مطلوب نمی رسیم ولی اگر طبق اصول، قوانین و حرمت های کنگره کار انجام شود که تازه واردین می بایست این موارد را انجام دهند، امکان موفقیت آن بیشتر می باشد. ما پنجاه درصد کاری هستیم که دارد انجام می شود، نصف دیگر آن کسانی هستند که مطالب ارائه شده را می شنوند که آیا می توانند این قوانین را اجرا کنند یا خیر. بدلیل اینکه مصرف کننده ها اکثرا بی نظم زندگی می کرده اند، با ورود به کنگره می بایست منظم باشند و قوانین را رعایت کنند، پس آن شخصی که نتواند خودش را با نظم و قوانین کنگره هماهنگ کند، دو یا سه جلسه می آید و می رود بیرون، این مشکل کار ما نیست، بلکه مشکل از شنونده می باشد که نمی تواند کار را درست انجام دهد.
- پارامتر های انتخاب نمایندگی های برتر کدام است؟ آیا تعداد شرکت کنندگان در امتحان راهنمایی و یا تعداد کاندید ها در انتخابات مرزبانی باعث می شود که یک نمایندگی به این عنوان دست پیدا کند؟
همه این موارد مکمل یکدیگر هستند و کار باید در گردش باشد. اگر شما برای سفردومی ها کار و مسئولیت ایجاد نکنید، تعدادشان کم می شود و به دلیل خصوصیت جاری و ساری بودن کنگره میباشد که هر چند سال یک بار آقای مهندس امتحان می گیرند و راهنماهای جدید وارد می شوند، راهنمایان تازه واردین جدید وارد می شوند، مسئولیت مرزبانی را یک گروه جدید بر عهده می گیرند، همه اینها به دلیل آن گردش هاست تا بچه ها هر کدام مسئولیت و چهارچوب فعالیت خود را پیدا کنند و احساس مسئولیت کنند تا قدم بعدی را بردارند. عضوی که بیکار باشد، می آید و حوصله اش سر می رود، حاشیه سازی می کند، معرکه گیری می کند و این اتفاقات در سایه عدم توزیع مسئولیت ها می افتد ولی اگر هر کس و هر شعبه ای که مسئولیت ها را تقسیم کند و از همه استفاده کند و همه را به یک دیدگاه ببیند، رهایی هایش را بتواند حفظ کند، از نیروهایش در امتحانات داخلی اش استفاده کند، همه کارها را که مرزبان نمی تواند انجام دهد، مرزبان میتوان نظارت کند و بچه های دیگر می توانند کمک کنند، راهنماها از داخل لژیون خود می توانند کمک بگیرند، همه این موارد در صورتی رخ می دهد که همگی اعضاء حضور پر رنگ داشته باشند و در نتیجه این فعالیت ها، به مرور سطح کل شعبه ارتقا پیدا می کند، شعبه را یک نفر اداره نمی کند بلکه کل گروه هست که نتیجه را رقم می زند. مرزبانی هست رهایی ها هست و نتیجه عملکرد شش ساله، یک ساله ای که ما نگاه می کنیم، هست و بصورت فردی نگاه نمی کنیم.
- توصیه شما برای سفر دومی هایی که خواهان شال هستند و می خواهند لژیون تاسیس کنند چیست؟
به خودشان اطمینان کنند، به تفکرشان اعتماد کنند، خودشان را گول نزنند چون همه در این بازی می توانند باشند و فرق بین نفر اول و دوم شاید یک یا دوثانیه یا کمتر باشد ولی اینجا ما با تفکر خدمت در حال زندگی کردن هستیم. بچه ها اینجا در جایگاههای خدمتی از هم سبقت می گیرند. خودشان را پیدا می کنند وطلب انسانیت می کنند و از دیدگاه فردی، شور و شعفی را ایجاد می کند زیرا که همه دوست دارند که خدمتگزار باشند. در نتیجه هر کسی که بتواند در کنگره مفید تر و خدمتگزارتر باشد و از اینکه در امتحان قبول نمی شود، مایوس نشود، -بدلیل حجم بالای شرکت کنندگان و در دوره آخر حدود 12000 نفر شرکت کننده داشتیم که 990 نفر قبول می شدند و ما نرخ نمره 17 را داریم یعنی رقابت بسیار فشرده می باشد- باید خیلی روی خودش کار کند و تلاش کند تا خود را به جایگاه خدمتی نزدیک کند.
- شما چه پیشنهادی دارید برای سفر دومی ها تا بین زندگی و خدمت خود در کنگره تعادل ایجاد کنند؟
به نظرمن این به خواسته آدم بر می گردد. مهم این است که انسان چه چیزی را می خواهد تجربه کند و چه زمانی برای تجربه کردن موضوع می خواهد اقدام کند زیرا ارزشهای هر فردی با فرد دیگرمتفاوت است. یک عده ای فقط می آیند تا به رهایی برسند و بروند، اشکالی ندارد، یک عده می آیند تا خدمت کنند، اینها باید آموزش هایی که می گیرند را جاری کنند و این موضوع یک مسئله فردی می باشد تا آن فرد این سوال را درون خودش پیدا کند که برای چه چیزی به کنگره آمده است. گاهی اوقات باید به سیستمی که برای ما برنامه ریزی شده اعتماد کنیم شاید این برنامه ریزی برای ما بهتر باشد و آن فرد برنامه ریزی اش از ما بهتر باشد.
- در پایان اگر پیامی برای سفر اولی ها یا سفر دومی هایی که قصد تاسیس لژیون دارند را بفرمایید!
در مورد سفراولی ها باید بگویم انسان با وجود خودش روبرو است، افکارش و . . . که به تنهایی از پس این موجود بر نمی آید به همین دلیل ما در یک جمعیتی در حال اقدام هستیم و ممکن گزیده شوید ویا در سفرتان عقب ماندگی اتفاق بیافتد زیرا در تفکرات و تخیلات خود عادت کرده ایم به هرجوری زندگی و فکرکردن و این باعث عقب افتادگی ما می شود. ما اینجا می آییم تا به کنگره اطمینان کنیم و خودمان را به کنگره بسپاریم و سرسپرده شویم به آموزش های کنگره. مطمئنا بهتر از خودمون می توانیم نتیجه بگیریم زیرا جایمان محکم می شود وخودمان را پیدا می کنیم و بهتر می توانیم برای زندگی خودمان تصمیم گیری و نتیجه گیری کنیم. تمام مطالبی که در سفردوم می آموزیم را باید بتوانیم در زندگی مان جاری کنیم و میزان کاربردی نمودن این آموزش ها به این بستگی دارد که چه مقدار از این آموزش ها را استفاده کرده ایم و به آن مطالب باور داریم. جمله با تفکر ساختارها آغاز می گردد و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال است را یک آدم عادی می خواند و آنرا جمله زیبایی قضاوت می کند، یک سفر اولی آنرا می خواند شاید برداشت اندکی باشد، یک سفر دومی با دیدگاه راهنمایی یک برداشت از این جمله دارد با دیدگاه مرزبانی برداشت او متفاوت است و منظورم این است که ما چون جاری هستیم و صفت گذشته در ما جاری نیست، هر لحظه در یک مدار تفکری هستیم و موضوعات بر اساس تفکر ما رشد پیدا می کند. وادی ها هم درون ما رشد می کنند و هر چه ما رشد کنیم، مفاهیمی که از این موضوعات دستگیر ما می شود کاملا متفاوت است و باعث می شوند تا آماده شویم و قدم بعدی را برداریم.
تایپ: مسافر حمیدرضا
بارگزاری: مسافر طاها
سایت نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
30