English Version
This Site Is Available In English

نظم، انضباط و احترام؛ زیربنای حرکت و رشد

نظم، انضباط و احترام؛ زیربنای حرکت و رشد

امروز یکشنبه ١۴٠۴/٠٧/١٣ جلسه دوازدهم از دوره نهم سری کارگاههای خصوصی مسافران کنگره ۶٠ زاهدان با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶٠» به استادی مسافر رضا، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر حسینعلی ساعت ١٧ شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه‌ی این هفته، «نظم، انضباط و احترام» است؛ سه واژه‌ی ساده اما بسیار عمیق که اگر در هر جمع یا ساختاری نباشند، هیچ تعادلی شکل نمی‌گیرد. در کنگره ۶۰، ما یاد گرفته‌ایم که این سه اصل، زیربنای حرکت و رشد ما هستند.

نظم، یعنی هر چیز در جای خودش باشد و هر کاری در زمان خودش انجام شود. نظم را می‌توان در ساعت دقیق شروع جلسات، در آرامش چیدمان سالن، و حتی در طرز نگاه اعضا دید. اما نظمِ واقعی، آن نظمی‌ست که درون انسان شکل می‌گیرد؛ نظمی که ذهن را مرتب، گفتار را سنجیده، و احساس را آرام می‌کند.

انضباط برای من یعنی تعهدِ درونی؛ یعنی انجام دادن کاری که درست است، حتی زمانی که کسی مراقب نیست. انضباط یعنی پذیرش قانون، احترام به برنامه و مسئولیت، و پایداری در مسیرِ تغییر. کسی که انضباط ندارد، هرگز به تعادل نمی‌رسد، چون تغییر بدون نظم، فقط آشفتگیِ تازه‌ای‌ست.

و اما احترام…
احترام در کنگره یعنی دیدن ارزش انسان‌ها بدون قضاوت. یعنی درک کردنِ دیگری، حتی اگر در مسیرِ خودش اشتباه رفته باشد. احترام یعنی ادب در گفتار، تواضع در نگاه، و عشق در رفتار. وقتی احترام باشد، پیوند دل‌ها شکل می‌گیرد و نور در جمع جاری می‌شود.

مهندس دژاکام می‌فرمایند:
«اگر نظم و انضباط نباشد، هیچ کاری در هیچ کجا پیش نمی‌رود.»
و واقعاً همین‌طور است؛ چون نظم و انضباط مسیر را هموار می‌کنند و احترام، این مسیر را زیبا و انسانی می‌سازد.

من در کنگره آموختم که نظم، آرامش می‌آورد؛ انضباط، رشد می‌سازد؛ و احترام، عشق را زنده نگه می‌دارد. این سه واژه، مانند سه نت اصلی در موسیقی زندگی‌اند؛ اگر یکی از آن‌ها نباشد، آهنگِ تعادل نواخته نمی‌شود.

در پایان می‌خواهم بگویم:
نظم و انضباط و احترام فقط قوانین کنگره نیستند، بلکه زبان عشق و آگاهی‌اند.
اگر من امروز آرام‌تر، منظم‌تر و روشن‌ترم، به خاطر همین سه واژه است که در وجودم ریشه دوانده‌اند.
کنگره به من آموخت که هر کس بتواند نظم را در رفتار، انضباط را در تصمیم، و احترام را در نگاهش جاری کند، در حقیقت به روشنایی رسیده است.

نگارش : مسافر اکبر (لژیون یکم راهنما آقای جواد)
عکس و ارسال: مسافر رامین (لژیون یکم راهنما آقای جواد)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .