نهمین جلسه از دور چهل و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶٠ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد، به استادی راهنمای محترم مسافر وحید، نگهبانی مسافر بهزاد و دبیری مسافر بهزاد با دستورجلسه "نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰" در روز یکشنبه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، وحید هستم یک مسافر.

از ایجنت محترم و گروه مرزبانی بابت فرصتی که برای خدمت و آموزش در این جایگاه به من دادند، صمیمانه سپاسگزارم.
در خصوص دستور جلسه:
همانطور که استاد امین فرمودهاند، زمانیکه صفتی را از خداوند طلب میکنیم، خداوند آن صفت را در قالب سختی به ما میدهد. وقتی بتوانیم از دل آن سختی عبور کنیم، همان سختی تبدیل به راهی برای رسیدن به آن صفت در وجودمان میشود.
اولین چیزی که در اثر اعتیاد از من گرفته شد، نظم و انضباط بود.
فردی که گرفتار اعتیاد است، پس از پیدا کردن مسیر درمان و ورود به کنگره، با کسب دانایی، آگاهی و تزکیه، به انسانی ثروتمند تبدیل میشود.
صفات منفیای که در عمق وجود من به لجنزار تبدیل شده بودند، نمایان میشوند، تا بتوانم آنها را ببینم، درمان کنم و تغییر دهم.
اولین چیزی که در اثر اعتیاد از من گرفته شد، نظم و انضباط بود. همین بینظمی باعث شد که من در زندگی هیچ برنامه و تعهدی نداشته باشم و همهچیز از هم بپاشد. کاری که میشد در عرض چند دقیقه انجام شود، چند سال طول میکشید. «شنبه معروف» من که قرار بود از آن روز ترک کنم، ده سال به طول انجامید!
به عهد و پیمانها وفادار نبودم، از چشم خانواده و اطرافیان افتاده بودم و هیچ جایگاه و احترامی در خانواده، محل کار و اجتماع نداشتم.
یکی از رازهای موفقیت در بدو ورود به کنگره، رعایت نظم و انضباط است.
اینکه دارو را سر ساعت مصرف کنم، بهموقع به پارک بروم و بهموقع سیدی بنویسم. همین نظم موجب میشود که دیگران به انسان احترام بگذارند، احترام باعث بالا رفتن اعتمادبهنفس میشود و اعتمادبهنفس یکی از قویترین حسهای انسان است.
به گفته استاد امین، سیستم شبهافیونی بدن انسان به اندازه رشد جهانبینیاو، فعال میشود. زمانی که تمرکز من فقط بر دارو باشد و آموزشهای جهانبینی را جدی نگیرم، در واقع مسیر رشد را متوقف کردهام.
سیستم ایکس ما رابطهای مستقیم با حسهای ما دارد. اگر آموزشها را رعایت کنم، وارد «بهشت» میشوم؛ یعنی جایی که حال من خوب است. اما اگر رعایت نکنم، راهنما، همسفر یا صاحبکار از من ناراضی میشوند و وارد «جهنم» میشوم؛ جایی که دنیا برایم تنگ میشود و حس من نسبت به کنگره آلوده خواهد شد. همانطور که باباطاهر در شعری میگوید:
«مکن کاری که پا بر سنگت آید / جهان با آن فراخی تنگت آید»
دانشمندان بر اساس اصل دوم ترمودینامیک میگویند جهان به سمت بینظمی در حرکت است، اما آقای مهندس این دیدگاه را رد کرده و فرمودهاند: برعکس، جهان به سمت نظم و هدفی خاص در حرکت است. خداوند برای اداره جهان تاس نمیریزد و همهچیز در کائنات بر پایه نظمی دقیق است.
من بعد از رهایی نیز باید این نظم و انضباط را در کار و زندگی خود جاری کنم، زیرا پس از رهایی، حسهای بسیاری در وجود انسان بیدار میشوند که اگر نظم نداشته باشیم، مانند سیلی زندگی را دچار آشوب میکنند.
باید با آموختن علم، هنر، ورزش و خدمت در کنگره این حسها را متعادل کرد.
نظم و انضباط در سراسر حیات ما جاری است.
نظم و انضباط فقط در این بعد مادی جاری نیست؛ در ابعاد دیگر نیز وجود دارد. در آن جهان، زمان به شکل زمینی وجود ندارد و بر اساس حسهای ما تعریف میشود. هرچه کارها را در این دنیا با نظم بیشتری انجام دهیم، در حیات بعدی ظرفیت و پیشرفت روح ما بیشتر خواهد بود.
پیامی در اینباره میگوید:
«آخرین مرحله آرایش جسم، فرمان فکر و عقل است که پیرامون بعد خویش پس از تفکر و تعقل، تصاویر مجازی میسازد.»
اگر نظم و انضباط داشته باشم، میتوانم از این تصاویر ذهنی، واقعیت بسازم؛ به شرط آنکه آن را در ذهنم مجسم کنم و به آن «شو، شود» برسم.
لژیون سردار
لژیون سردار نیز مانند سایر بخشهای کنگره، آموزشی است. این لژیون به من انفاق و بخشش را میآموزد، زیرا انسان مجموعهای از رذایل و فضایل است و باید بکوشم رذایل را به فضایل تبدیل کنم.
با قدرت بخشیدن به روح، میتوانم قطرهای کوچک باشم که در مسیر آموزش و خدمت، به اقیانوس بینهایت تبدیل میشود.
امیدوارم که امسال هم جشن گلریزان را با شکوه هرچه تمامتر برگزار کنیم و از آن درس بخشندگی و انفاق بگیریم.
از همه شما سپاسگزارم که به صحبتهای من توجه کردید.


عکسبرداری: مسافر میلاد لژیون هشتم
نگارش: مسافر حامد لژیون بیست و یکم
ویرایش و ارسال: مسافر حمید لژیون نوزدهم
با احترام مرزبان خبری مسافر وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
86