کنگره ۶۰ معتقد است که اعتیاد یک بیماری است که؛ جسم و روان و جهان‌بینی را درگیر می‌کند.(نمایندگی میخک مشهد)

ششمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاه‌های آموزشی - خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی میخک مشهد، با استادی راهنما مسافر مهری، نگهبانی مسافر مهناز و دبیری مسافر پریسا با دستور جلسه «صورت‌مسئله اعتیاد» روز چهارشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان مهری هستم یک مسافر

دستور جلسه این هفته؛ صورت‌مسئله اعتیاد است. در ادامه نیز تولد یک سال رهایی خانم بهار را کنار هم جشن می‌گیریم. صورت‌مسئله اعتیاد یکی از مهم‌ترین دستور جلسات کنگره ۶۰ است و خیلی حائز اهمیت است.

ما تا زمانی که یک موضوع را به‌درستی نشناسیم؛ به نتیجه نخواهیم رسید و اینجا این دستور جلسه برای ما مشخص می‌کند که اعتیاد چیست. زمانی که برای خرید خانه یا ماشین می‌رویم، باید اول ببینم چقدر پول داریم و بعد اقدام به خرید کنیم. صورت‌مسئله اعتیاد نیز همین‌گونه است. آیا اعتیاد یک بیمار جسمی محسوب می‌شود یا یک بیماری ذهنی و یا هر دو؟

خیلی‌ها معتقدند که؛ اعتیاد یک بیماری ذهنی است. کنگره ۶۰ معتقد است که اعتیاد یک بیماری است که جسم و روان و جهان‌بینی را درگیر می‌کند. اول جسم دچار اختلال می‌شود و سیستم ایکس را تخریب می‌کند. امّا عده‌ای می‌گویند که؛ بیماری اعتیاد یک بیماری و مسمومیت مزمن است. درصورتی‌که این‌گونه نیست. اگر تریاک سم است، پس چرا در تمام داروهای پزشکی از تریاک، مورفین و هروئین استفاده می‌شود و این مورفین در همه جای علم پزشکی کاربرد دارد؟ بنابراین مواد مخدر سم محسوب نمی‌شود. کنگره ۶۰ با نتایج مفیدی که به دست آورده است، ثابت کرده که بیماری اعتیاد قبل از هر چیز جسم را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

عده‌ای بر این باور هستند که؛ اعتیاد یک بیماری پیش‌رونده است؛ بنابراین توسط داروهای مختلف سعی می‌کنند آن را کنترل کنند. امّا افراد در کنگره ۶۰ طی ۱۰ الی ۱۲ ماه، توسط OT به درمان قطعی می‌رسند. این دارو حداقل از ۲۵ نوع آلکالوئید تشکیل شده است. تمام مواد موردنیاز برای درمان، در این دارو وجود دارد.

OT در زمان مناسب و مقدار مناسب، می‌تواند در طول مدت‌زمان ۱۰ الی ۱۱ ماه، یک مصرف‌کننده را با هر نوع مصرف، به درمان برساند.عده‌ای هنوز معتقدند که اعتیاد درمان ندارد. امّا این باور غلط است. کنگره ۶۰ با قاطعیت تمام می‌گوید؛ اعتیاد درمان دارد درصورتی‌که، اگر در مورد قطعیت درمان اعتیاد از کارشناسان دیگر که در این حیطه کار می‌کنند، سؤال کنیم، می‌گویند؛ بستگی به معیارهای مختلف، از قبیل سن، میزان مصرف و نوع مصرف دارد.

آقای مهندس ۳۰ سال پیش صورت‌مسئله اعتیاد را حل کردند. سیستم ایمنی بدن تحت نظارت یک‌سری ژن‌ها است. این ژن‌ها این‌گونه خود را بیان می‌کنند که کجای بدن دچار اختلال شده است و به جاهای دیگر اطلاع می‌دهند و شروع به بازسازی می‌کنند. اگر بدن دچار مشکل و اعتیاد شود، مواد بیرونی جایگزین مواد داخلی بدن می‌شود.

بدن سیستمی به نام شبه افیونی دارد. زمانی که فرد مصرف‌کننده، مواد مخدر بیرونی وارد بدنش می‌کند، این سیستم ذره‌ذره از کار می‌افتد و دچار مشکل می‌شود. این مشکلات روی کار، خواب، مسائل زناشویی، بیداری و تمام معیارهای بدن تأثیرگذار است اینجاست که فرد دچار بیماری اعتیاد شده است و باید درمان شود.

هیچ کجای دنیا قادر نبود اعتیاد ما را به‌درستی درمان کند. حال طی مدت ۱۰ الی ۱۱ ماه، همراه با جسم، جهان‌بینی و افکار نیز بازسازی شد. از آقای مهندس، بابت این روش قطعی بسیار سپاسگزارم.

سخنان استاد در مورد یک سال رهایی مسافر بهار:

در ابتدا می‌خواهم شادی این روز قشنگ را با راهنمای عزیزم خانم فائزه تقسیم کنم. اگر راهنمایم نبودند، نمی‌توانستم این روز را تجربه کنم. خانم بهار باحال بدی وارد لژیون من شد. از ابتدا فرمان‌بردار خوبی بود. خانم خوب، منظم و گوش‌به‌فرمان بود. سی‌دی‌هایش را مرتب می‌نوشت.

۵ ماه از سفرش گذشت که مادرش را از دست داد. با تمام مسائل و مشکلاتی که داشت، هر بار محکم‌تر از قبل قدم برداشت. از تاریکی و ظلمتی که داشت، به سمت صراط مستقیم حرکت کرد. هیچ‌وقت بهانه‌گیری نکرد تا خودش را به نور رساند. بعد از رهائی در قسمت آمار خدمتگزار بود. در امتحانات شرکت کرد، قبول شد و شال نارنجی دریافت کرد. ان‌شاءالله در ادامه لژیون تشکیل بدهند و رهجویانی هم مانند خودش پرورش دهند. بازهم برایش خیلی خوشحالم و مجدّداً این روز را به ایشان تبریک عرض می‌کنم.

اعلام سفر:

نام راهنما: مسافر مهری - آنتی ایکس مصرفی: شربت تریاک - مدت سفر: ۱۲ ماه - روش درمان: DST - داروی درمان: OT - مدت رهایی: یک سال و ۴ ماه . ورزش: ایروبیک.

خواسته‌ها:

خواسته اول: در دلشان گفتند.
خواسته دوم:    برای شخصی که به کنگره می‌آید، بسیار سخت است که عزیزان و اطرافیانش درگیر مواد باشند . واقعاً دردآور است. ان‌شاءالله رهایی تمام سفر اولی‌ها و عزیزانمان که در رنج هستند.

صحبت‌های مسافر بهار:

سلام دوستان بهار هستم مسافر

.اول از خداوند سپاسگزارم که اذن ورود به کنگره را به من داد. چندسال بود درگیر مواد بودم و خیلی دوست داشتم به درمان برسم، امّا توفیق نداشتم. خدا را شکر کنگره را توسط پدرم پیدا کردم، آمدم و به رهایی رسیدم. خیلی از ایشان سپاسگزارم.از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر فراوان می‌کنم. از خانم مونای عزیز بسیار ممنونم. همین‌طور از ایجنت محترم و مرزبانان دوره قبل تشکر می‌کنم. از خانم نوشین عزیز و مرزبانان دوره جدید، خانم فائزه و اکرم عزیز نهایت تشکر را دارم.

بابت پیام‌ها و مشارکت‌های زیبا و قشنگ شما عزیزان ممنونم و بسیار انرژی گرفتم. همهٔ شما عزیزان به من لطف دارید. تک‌تک شما را دوست دارم. از خانم مهری، راهنمای عزیز و دوست‌داشتنی و با عشق تشکر ویژه می‌کنم. جدا از اینکه در این مسیر، راهنمای من بودند؛ همیشه در سختی و خوشحالی کنارم بودند و هیچ‌وقت تنهایم نگذاشتند.

در پیام رهایی‌ام نوشته شده؛ از پایین‌ترین نقطه به بالاترین مکان صعود کردی. من باحال بسیار بدی وارد کنگره شدم. در قلب تاریکی‌ها مانند یک‌مرده متحرک بودم. حتی روزهای اول نمی‌توانستم در بخش تازه‌واردین خودم را معرفی کنم. برایم بسیار سخت بود. دو یا سه ماه از سفرم می‌گذشت که متوجه شدم کجا هستم و کنگره چه مکان مقدسی است.

از همان ابتدا به پیشنهاد راهنمایم در امتحانات داخلی شعبه شرکت کردم. خانم مهری در لژیون خیلی تشویقم می‌کردند. بالاخره امتحانات را قبول شدم. یادم می‌آید، ایشان در یکی جزوه‌های آموزشی، در صفحه‌ای که مختص پیمان بود، نوشته بودند؛ من مهری در آزمون کمک راهنمای امسال قبول خواهم شد. آخر جمله هم نوشت بودند آمین.متن پیمان را خواندم. همان موقع تولد یک سال رهایی‌ام را با شال نارنجی، تصویرسازی کردم و خواسته یا بذرش را در ذهنم کاشتم. اصلاً هیچ‌وقت فکرش را هم نمی‌کردم. ولی به واقعیت تبدیل شد. خیلی شکرگزار خداوند هستم. باز هم از خانم مهری ممنونم.

در سفر اول، هم زمان دو شوک خیلی بد به من وارد شد و بسیار سخت بود، اول اینکه ماشین و خانه‌ام را از دست دادم و تمام لوازم زندگی‌ام در یک اتاق‌خواب کوچک چیده شد بود. دومین شوک ازدست‌دادن مادر عزیزم بود. اینها باعث نشد از هدفم منصرف بشوم، بلکه با سی‌دی‌های آقای مهندس و استاد امین و صحبت‌های خانم مهری در لژیون آرامش می‌گرفتم.

روزهای برگزاری کارگاه از ساعت ۸ صبح حضور داشتم و فکر نمی‌کردم بدون مادرم ثانیه‌ای بتوانم تحمل کنم. خدا را شکر که با آموزش‌های کنگره توانستم به این مسیر ادامه دهم. مطمئنم روح مادرم همیشه در کنارم است و ایمان دارم که بابت رهایی و نجات من از مواد، خوشحال است.

تایپ: مسافر زهرا، لژیون چهارم نمایندگی میخک مشهد
ویرایش: راهنما مسافر مریم، لژیون پانزدهم نمایندگی میخک مشهد
عکس: همسفر پریسا - لژیون یازدهم نمایندگی میخک مشهد
بازبینی و ارسال:همسفر فاطمه