سومین جلسه از دوره نهم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه: «صورت مسئله اعتیا» با استادی: مسافر محمد، نگهبانی: مسافر سعید، دبیری: راهنما مسافر حسین در روز پنجشنبه مورخه 1404/07/10 راس ساعت 16تشکیل گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
خدارا شاکر و سپاسگزارم که نصیبم شد تا این جایگاه را تجربه کنم، سپاسگزار راهنمای عزیزم علی اقا و راهنمای جونز آقا سعید هستم،
تشکر میکنم از جناب مهندس و خانواده محترمشان که این حال خوبم را مدیون این بزرگوان هستم.
دستور جلسه در مورد صورت مسأله اعتیاد هست، وقتی از صورت مسأله اعتیاد صحبت می کنیم یعنی از اولین خشت بنای کنگره صحبت می کنیم کنگره 60برای بیان موضوع اعتیاد و تعریف اعتیاد بنای عظیمی ساخته ودراین راه متخصصان وراهنمایانی جهت گسترش درمان اعتیاد پرورش داده است.
نتیجه این همه زحمات جناب مهندس این شد که اعتیاد یک علم ورشته تخصصی بودده و نباید به حاشیه کشیده شود؛ اما صورت جلسه این هفته صورت مسأله اعتیاد هست اگر بخواهیم نکاتی را مطرح کنیم و به جواب برسیم بایستی جواب این تحقیقاتی که توسط جناب مهندس مورد مطالعه قرارگرفته وبه مرحله اجرای رسیده را درک کنیم.
باتوجه به اینکه اعتیاد یک مسأله هست با مثال به ادامه بحث میپردازم،،
اگر من محمد به فرزندم بخواهم مسأله ای را یاد بدهم اول صورت مسأله را کامل به فرزندم یاد میدهم که راحت به جواب برسد یا بطور کلی اگه معلم به شاگردش مسأله ای را آموزش بدهد از شاگرد میخواهد که اول صورت مسأله را بفهمد تا بتواند به جواب برسد؛ چرا که هر مسأله یک صورت مسأله دارد و هر صورت مسأله یک جواب یکی ازمشکلات اساسی اعتیاد همین موضوع بوده ،هزاران سوال ومجهول وپرسش که هیچ کس نتوانست به آنها پاسخی بدهد و نتیجه بسیاری سر درگمی به وجود آمد که گفتند اعتیاد درمان ندارد و خیلی از ضرب المثل های قدیمی باب شد منجمله توبه گرگ مرگ است؛ اما با درایت و پشتکار موسس کنگره 60،،ومبتکر روش DsTجناب مهندس به سوالات جامع عمل پوشید و دیگر حرفی برای گفتن نگذاشت ،مثال،معما چون حل شوداسان گردد،،هزاران مجهول رابه یک مجهول تبدیل کرد که اتفاقی بزرگ رخ داد،،
اما آن مجهول وگم شده چی بود که همه را گمراه کرده بود این بود که چرا فرد باتوجه به اینکه موادش را کنار گذاشته و برای کنار گذاشتن موادش از هر روشی استفاده کرده اما به حال خوب دست پیدا نمیکند؛ چرا روز به روز حتی با گذشت مدت طولانی که مواد را کنار گذاشته و به اصطلاح عامیانه ترک کرده وسوسه را نمیتواند کنار بگذارد.
دوستان پس از ساعت ها تفکر نظری وعلمی جناب مهندس به این نتیجه رسیدند، سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی و مخدرهای طبیعی ودرون زای بدن یا همان سیستم ایکس اختلال شده و کارش را درست انجام نمیدهد و میدانیم که باکارنکردن این سیستم شوک وضربه شدیدی به بدن وارد شده و احتمال اینکه خیلی از قسمتهای بدن را از کار بیندازد هست،،باتوجه به اینکه خودم در لژیون جونز آموزش میگیرم پدر خدمت استاد عزیزم آقا سعید هستم جناب مهندس شهر وجودی جسم را با ساختمان مقایسه کرده و جناب مهندس فرمودند برای ساختمان اگر یه قسمت ناقص شود بایستی مصالح فراهم کرده و جایگزین کنیم؛ اما شهر وجودی جسم کاملا متفاوت میباشد جسم نه تنها خودش را میسازدبلکه تمام بیماری هایش به واسطه تغذیه سالم ساخته میشود؛ اما مطلب آخر اینکه اگر این سیستم درست کار نکرد چه آسیبی به بدن میرسد.
اول فیزیولوژی جسم تماما دچار اشکال می شود از شصت پا گرفته تا موهای سر،،با از تعادل خارج شدن جسم فرد دچار خمیازه ،،عطسه واسهال و... میشود. دوم اینکه روان یا صور پنهان از تعادل خارج مشودیعنی دچار سر درگمی ،،به هم ریختگی میشود که این مشکل جسم است که از تعادل خارج شده هیچ ربطی به بیماری روانی ندارد، در اینجا مثلث اعتیاد نمایان شد
جهان بینی ،جسم و روان،جسم من در کنگره باروش DsTوباداروی oTبه درمان رسیده و جهان بینی را در جلسات ودر لژیون فرا گرفتم و مشکل روان کاملا برطرف شد؛ اما سومین تخریب حاصل از بی تعادلی جسم اینکه تفکرات و دیدگاه شخصی به زندگی نیز دچار تحول و دگرگونی میشود البته در جهت منفی
دراین حالت هم شخص هیچ ملی به زندگی،،قدرت تصمیم گیری وسایر موارددیگر را ندارد، این جاست که شخص مصرف کننده ادعا میکند که زندگی بدون مواد معنی ندارد.
دوستان در پایان جایی که نشسته اید ودر مکانی که هستیم بهای سنگین پرداخت شده است. خواهش میکنم آقای مهندس و راهنمایان عزیزمان را تشویق کنید.

ارسال: مسافر سیروس
- تعداد بازدید از این مطلب :
61