English Version
This Site Is Available In English

نظم، انضباط و احترام زیر بنای همبستگی و بهبودی

 نظم، انضباط و احترام زیر بنای همبستگی و بهبودی

جلسه نهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰، نمایندگی بوئین‌زهرا، به استادی راهنما همسفر سهیلا، نگهبانی همسفر خدیجه و دبیری همسفر اعظم، با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰» روز یکشنبه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که فرصت خدمت در این شعبهٔ پرانرژی را به من دادند.
من در مورد دستور جلسه هر چقدر فکر کردم که ببینم از خودم چیزی دارم که بیاورم و با شما به اشتراک بگذارم، دیدم هر چه که دارم از آموزش‌های آقای مهندس و همین‌طور استاد امین است.
با همین تکرارهاست که مطالب در ذهن ما حک می‌شود.
دستور جلسهٔ این هفته «نظم،انضباط و احترام در کنگره ۶۰» است؛ هر مشکلی که برای انسان به وجود می‌آید، بر اثر بی‌نظمی است و هر پیشرفتی که انجام می‌دهد، نتیجهٔ نظم، انضباط و احترام است.
همان‌طور که می‌دانید، اعتیاد یک معضل برای همهٔ جوامع شده بود و آقای مهندس تنها کسی بود که توانست معمای اعتیاد را حل کند. با روش و متد DST، پروندهٔ اعتیاد برای همیشه بسته شد.بر اثر نظم و انضباط، روش تدریجی DST به وجود آمد و در ادامه، صورت‌مسئلهٔ اعتیاد حل شد و بسیاری از مشکلات و بیماری‌های لاعلاج، همچنین درمان کاهش وزن و ترک سیگار انجام پذیرفت.
استادی در جایی بیان کردند که:«درد، شکافندهٔ فهم انسان است.»
وقتی به من بی‌احترامی می‌شود، درد دارد. با خودم فکر می‌کنم که چرا این بی‌احترامی رخ‌داده است؛ و در ادامه متوجه می‌شوم که ریشهٔ این مسئله در خود من است، زیرا از حریم‌ها، حدود مرزها و خط‌قرمزها عبور کرده‌ام. اگر من در جلسه به‌موقع حضور داشتم و حرمت‌ها را رعایت می‌کردم، مورداحترام قرار می‌گرفتم.
همهٔ ما، از جمله ایجنت، مرزبان‌ها و راهنمای شعبه، همه ‌رهجو کنگره محسوب می‌شویم. اگر وظایف خودمان را درست انجام دهیم، هیچ‌کس نمی‌تواند به ما تذکر بدهد و همیشه مورد احترام دیگران خواهیم بود.
برای مثال، من در مسابقهٔ شطرنج‌ بازی را واگذار کردم، چون تمرین نکرده بودم و تلاش نداشتم. اگر تمرین و تلاش داشتم، مسابقه را به حریف مقابل واگذار نمی‌کردم. وقتی درست فکر کنم، متوجه می‌شوم که ریشهٔ این شکست به خود من برمی‌گردد. اگر ایجنت و مرزبان به من تذکر می‌دهند، علتش رفتاری است که از سوی خودِ من سرزده است.
احترام یعنی حدود و مرز؛ از حریم و حرمت می‌آید.
چیزی که من در کنگره یاد گرفتم این است که وقتی کنار بغل‌دستی‌ام نشستم و او با گوشی چت می‌کند، من حق ندارم وارد حریم خصوصی او شوم و نگاهم به گوشی‌اش باشد. وقتی دو نفر در حال صحبت‌کردن هستند، گوشم را برای شنیدن صحبت‌های آن‌ها تیز نکنم، حتی اگر غیبت می‌کنند؛ چون در ادامه، سخن‌چینی به وجود می‌آید و «یک کلاغ، چهل کلاغ» درست می‌شود و مشکل جدیدی ایجاد می‌گردد.
در آخر امیدوارم که با آموزش‌های ناب آقای مهندس، هم برای خودمان وهم برای جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، درادامه برای بعدهای بعدیِ خودمان، انسان مفید واقع شویم.

«درادامهٔ رهاییِ ۴۰ سی‌دیِ همسفرانِ لژیون دوم، با راهنماییِ همسفر آمنه»

مرزبان کشیک: همسفر محبوبه

تایپ و ویرایش: همسفراعظم رهجوی راهنما همسفراعظم (لژیون اول)

عکس: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون اول)

ویراستاری و ارسال: همسفر مینا، رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون اول) دبیر سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .