همانطور که میدانيم نظام هستی بر پایه نظم و انضباط بنا شده است. هر آن چه در هستی وجود دارد وظایفی را با یک پروتکل به خصوصی انجام میدهند، تا سیستم جاری و فعال باشد. اگر بخواهیم در سیستم کوچکتر هم مانند جامعه، ارگانها یا حتی خانواده، همه چیز بر مبنای درستی پیش رود لازم است نظم و دسیپلین خودش رعایت شود.
در کنگره۶۰ که خود یک جمعیت احیای انسانی است، نیز نظم و انضباط حرف اول را میزند. افرادی در این سیستم خدمت میکنند تا روشهای درمان، بر اساس نظم پیش رود. اگر سیستمی به این بزرگی در این سطح توانسته خود را مطرح کند و پیش برود، به این علت است که هر کس وظیفه خود را به خوبی انجام میدهد. تمام اعضاء بر اساس قوانین و حرمتهای کنگره۶۰ رفتار میکنند. از قدیم الایام گفته شده است که دیوار کج به مقصد نمیرسد.
حال اگر بخواهیم سیستمی در قواعد و چارچوب خاصی پیش رود، حتما نیاز به نظم و انضباط و قوانینی دارد. کنگره۶۰ سیستمی است که از ابتدا هر شخصی وارد آن میشود، وظایف خود را آگاه میشود. یکی از وظایف رهجو این است که به قوانین احترام بگذارند و آنها را رعایت کنند، نظم و انضباط را پیشرو کار خود قرار دهند. چرا که اگر نظم و انضباط در یک سیستم جاری باشد و قوانین نیز رعایت شود، آن سیستم با کمترین چالش روبرو میشود؛ یک همبستگی و همدلی در آن سیستم ایجاد میشود.
در روش DST که در کنگره۶۰ به کار میرود نیز نظم جاریست. در این روش زمان استفاده از دارو مشخص شده است. میزان دارو و حداقل مدت سفر هم مشخص است. شخصی که تا قبل ورود به کنگره۶۰ در مصرف خود قائده و قانونی نداشت و هر زمان که میل او میکشید مصرف میکرد. به هر میزان که میخواست و مدل شرایط آن را داشت؛ اما در این جا یاد میگیرد، میزان مصرف خود را در زمان مشخص و به مدت معلوم انجام دهد تا به درمان برسد. یاد میگیرد بدن خود را بشناسد و با نظم آن را به سلامتی برساند.
یک مزیت بسیار خوب در روش DST یا همان تدریجی این است، که آرام آرام تغییرات ایجاد میشود. بدن زمان کافی دارد تا خود را با این تغییر سازگار کند. من خود به عنوان یک مسافر نیکوتین قبل از ورود به کنگره۶۰ داشتن نظم برای من آرزو بود. همینطور مسافر من بسیار فرد بینظمی شده بود. زمان بیدار شدن ما از خواب، زمان غذا خوردن، خواب ما و یا حتی در ارتباط با دوستان خود هیچ قاعده و قانونی را رعایت نمیکردیم؛ اما کنگره۶۰ به من یاد داد، اگر میخواهم در مسیر درست به سلامت روان و جسم خود برسم نسبت به بدن خود آگاه شوم، بدانم اعتیاد با بدن من چه کرده و در واقع صورت مسئله اعتیاد را درک کنم و روش درمان را آگاهانه پیاده کنم. بر اساس آن آسیبها روش DST را روی آن پیاده کنم، به صورت تدریجی تغییر را در خود ایجاد کنم.
یکی از رازهای موفقیت آمیز این روش همین است که آرام آرام تغییرات و حال خوش را در انسان ایجاد میکند. در سفر نیکوتین نیز این چنین است. من خود با ورود به لژیون ویلیاموایت نظم در مصرف مشخص از دارو را یاد گرفتم. به مرور زمان در طول سفر ساعت خواب و بیدار شدن، طبق یک نظم انجام شد؛ حتی رفت و آمد با یک برنامه به خصوصی انجام میشود. در صورتی که زمان مصرف نیکوتین نظم جایگاهی نداشت، مرتب ماندن در خانه بسیار برای من سخت بود. وسایل جای مشخصی برای خود نداشتند.
افرادی که در کنگره۶۰ خدمت میکنند، تماماً نظم و قانونها را در خود نهادینه کردند. مانند یک فرمانده در حیطه خود فرمانروایی میکنند؛ به همین علت است که شاهد پیشرفت روز افزون کنگره۶۰ هستیم. برای تک تک گامهایی که در کنگره۶۰ برداشته میشود، روزها و سالها فکر شده است. پس اگر قانونی وضع میشود تمام اعضا وظیفه خود میدانند که به آن احترام بگذارند و رعایت کنند.
از این که در این مکان مقدس قرار دارم و هر روز از آموزشها به رشد خودم کمک میکنم، خداوند را سپاس گزارم. انسانی که بدون نظم و قانون امورات خود را میگذراند، مانند علف هرزی میشود که بدون هدف رشد میکند و در نهایت به هیچ مقصدی نمیرسد.
نویسنده: راهنمای ویلیاموایت همسفر سیما (نمایندگی صبا)
ویرایش و ارسال: مسافر نیکوتین فاطمه رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر فریبا (نمایندگی سهروردی)
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
118