English Version
This Site Is Available In English

در کنگره زمان به نوعی مدیریت شده است

 در کنگره زمان به نوعی مدیریت شده است


جلسه دهم از دوره سیزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دنا شهرضا به استادی همسفر راهنما سهیلا، نگهبانی همسفر ثنا و دبیری همسفر مژگان با دستور جلسه «نظم،انضباط و احترام در کنگره ۶0» روز یکشنبه 13 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کار کرد.


 

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که توفیق خدمت در نمایندگی دنا به من اعطا شد تا خدمت کنم و بیاموزم. از ایجنت شعبه و مرزبانان که فرصت خدمت‌دهی را فراهم آوردند، سپاسگزارم.

اما در خصوص دستور جلسه امروز، یعنی نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰، همان‌گونه که همه مستحضرید، کنگره یک سازمان مردم‌نهاد است و از نام سازمان مشخص است؛ انجمنی که به آن نظم بخشیده شده است. دقیقاً تفکر بنیان کنگره۶۰ بر این مبنا استوار شده که با یک برنامه‌ریزی صحیح در این سیستم، بهترین پیشرفت حاصل شود. همان‌طور که همگان مشاهده می‌کنید، تمام شعب به صورت هماهنگ‌تر به سمت یک هدف حرکت می‌کنند و آن هدف چیزی نیست جز رهایی یک انسان از بند تاریکی، و این دقیقاً معنای نظم است. نظم در لغت به این معناست که هر شی در جایگاه خویش قرار گیرد، و دقیقاً این مسئله تعریف لغوی با آنچه در کنگره اتفاق می‌افتد، تطابق دارد.

نظم در کنگره۶۰ چند شاخه دارد و یک مسئله نماد بیرونی کنگره است؛ یعنی زمانی که شما از بیرون به کنگره بنگرید، این امر کاملاً مشهود است. تمام جلسات یکسان هستند، تمام مرزبانان در تمام شعب، به عنوان مثال، شال زرد بر گردن دارند و همه چیز به صورت هماهنگ پیش می‌رود و جلو می‌رود. حتی در زمینه ورزش نیز می‌توان نظم را مشاهده کرد؛ حتی در همایش‌ها شما به بهترین شکل شاهد نظمی هستید که در کنگره حاکم است. این نماد بیرونی است.

مسئله دیگر، نظم در وقت است که بسیار مهم تلقی می‌شود و در کنگره زمان به نوعی مدیریت شده است؛ یعنی تمام جلسات راس ساعت ۵ یا ۴ برگزار می‌شوند و حتی یک دقیقه انحراف از آن پذیرفته نیست. آقای مهندس در لایو چهارشنبه بیان کردند که اگر نگهبان اندکی تأخیر کند، بلافاصله دبیر جای او را می‌گیرد و حتی اگر نگهبان شروع به صحبت کند و بگوید «بسم الله الرحمن الرحیم» و نگهبان اصلی از در وارد شود، اجازه ندارد که سر جای خود بنشیند؛ یعنی نظم تا این حد در کنگره۶۰ وجود دارد.

مسئله دیگری که در این مورد مطرح است، وقت‌شناسی است که دقیقاً همین است که برای هر فرد یک آیتم مشخص شده است؛ مثلاً این تایم مشارکت است، این تایم استاد سخنرانی می‌کند، و کاملاً این مسئله حل شده است. آقای مهندس می‌گویند که در کنگره مسائل ترافیک و موارد دیگر نیز حل شده است؛ یعنی من به عنوان یک همسفر، اگر بخواهم در شعبه حضور داشته باشم، باید زمان‌بندی خود را طوری تنظیم کنم که اگر با باد، برف یا مشکلاتی برخورد کردم، بتوانم سر ساعت در شعبه حاضر شوم. پس این مسئله مدیریت زمان است.

مسئله دیگری که در واقع یکی از شاخه‌های نظم است، نظم در سلسله ساختار است که این نیز بسیار مهم است. سلسله ساختار در کنگره۶۰ حالتی درختی دارد؛ در پایین ریشه، بنیان‌گذار کنگره قرار دارد و به سرشاخه‌ها و سپس شکوفه‌ها که تازه‌واردین هستند، می‌رسد. شما دقیقاً متوجه این امر می‌شوید که هر فردی در این جایگاه‌های مختلف که قرار دارد، حیطه وظایفش کاملاً مشخص است و قوانین مخصوص به خود را در هر جایگاهی داراست. پس اجازه ندارد که از یک جایگاه وارد جایگاه دیگری شود و همه موظف هستند در این سیستم به فردی که مافوق خود است، احترام بگذارند. این مسئله از نظر نظمی است که در سلسله ساختار کنگره حاکم است. همه یکسان و یک‌شکل هستند و آموزش‌ها یکسان است. شما اگر دورترین شعبه را در نظر بگیرید، حتی اگر شعبه به صورت مجازی اداره شود، باز هم دستور جلسات یکسان است و امکان ندارد هیچ تغییری در دستور جلسات ایجاد شود.

مسئله بعدی انضباط است؛ انضباط همان دیسیپلین است و معمولاً نظم و انضباط را با هم یکی می‌دانند، در صورتی که انضباط به معنای متعهد بودن به یک چارچوب خاص است. این انضباط دو مورد دارد، یعنی دو شاخه می‌شود: یکی انضباط شخصی و یکی انضباط اجتماعی و گروهی است. انضباط شخصی یعنی اینکه من در هر جایگاهی که هستم، فرقی نمی‌کند جایگاه همسر، مادر یا خواهر باشد، یک سری چارچوب‌هایی را برای خودم قائل هستم؛ اگر من به آن چارچوب‌ها متعهد باشم، آنگاه من تبدیل به یک انسان منضبط خواهم شد. مثال می‌زنم؛ من در خانواده برای خودم چارچوبی قرار می‌دهم و می‌گویم حتماً باید ساعت ۱:۳۰ ناهارم آماده باشد؛ زمانی که به این تعهد پایبند باشم، می‌توانم بگویم من فردی منضبط هستم. انضباط گروهی یعنی زمانی که شما از یک نفر بیشتر هستید، گروه تشکیل می‌دهید؛ خودتو و خانواده‌ات، خودت و هم‌گروه‌هایت و کنگره. وقتی گروهی شکل می‌گیرد، یعنی من نسبت به چارچوبی که آن گروه برای من تعیین کرده است، متعهد باشم؛ این یعنی انضباط گروهی. پس مفهوم انضباط در کنگره یعنی اینکه من نسبت به چارچوبی که کنگره برای من تعیین کرده، متعهد باشم. چارچوب کنگره چیست؟ حرمت کنگره۶۰. یعنی منضبط بودن در کنگره یعنی متعهد بودن نسبت به حرمت کنگره۶۰.

مسئله بعدی احترام است؛ یعنی من برای شیء یا فردی ارزش قائل باشم. در کنگره نیز دقیقاً همین‌طور است؛ هم احترام به افراد داریم، هم احترام به طبیعت، هم احترام به قوانین و حتی به حیوانات. احترام به هر چیزی می‌تواند وجود داشته باشد.

خب، حالا احترام به افراد در کنگره۶۰ چگونه است؟ احترام به شخصیت افراد؛ مهم‌ترین کاری که کنگره در واقع انجام داده این است که واژه «مسافر» را برای ما قرار داده است. یعنی فردی که معتقد بودند خودخواه، بی‌اراده و دارای هزاران نقص دیگر است، کنگره آمد گفت این فرد بیمار است و باید سفر کند، از تاریکی به روشنایی؛ یعنی برای او شخصیتی قائل شد و به من همسفر نیز شخصیت داد که در کنار مسافر هستم و باید بال پرواز مسافر باشم. این از مسئله شخصیت.

احترام شاخه دیگری نیز دارد: احترام به حقوق دیگران که در کنگره نیز این موضوع رعایت می‌شود. وقتی به شخصی فرصت مشارکت داده می‌شود، آن فرد صحبت می‌کند؛ یعنی حقوق او را رعایت می‌کنیم. دقیقاً نکته اینجاست؛ من زمانی که فردی مشارکت می‌کند و می‌بینم دو نفر در کنار هم پچ‌پچ می‌کنند یا صحبت می‌کنند، در واقع به حقوق آن فرد احترام نگذاشته‌ام. این نکته بسیار مهم است؛ شاید نکته‌ای در صحبت فرد مشارکت‌کننده باشد که تلنگری برای من باشد، برای منی که حرکت نمی‌کنم، منی که گیر کرده‌ام یا مشکلی دارم؛ شاید آن مشارکت بتواند یکی از گره‌های من را باز کند.

مسئله دیگر، احترام به عقاید است که این نیز در کنگره وجود دارد. آقای مهندس همیشه بیان می‌دارند که کنگره مکان مذهبی نیست؛ یعنی برای ما تفاوتی ندارد که ما به عقاید هر فردی احترام می‌گذاریم؛ برایمان مهم نیست از کدام ملیت است، از کدام فرهنگ است، دینش چیست؛ مهم این است که این فرد به کنگره آمده و می‌خواهد سفر کند.

مسئله دیگر، احترام به احساسات است که این موضوع در کنگره نمود زیادی دارد. زمانی که یک رهجو وارد لژیون یک کمک‌راهنما می‌شود، آن کمک‌راهنما به رهجو گوش می‌دهد و با او همدردی می‌کند، بدون آنکه او را قضاوت یا مسخره کند، بدون اینکه توهین کند، گوش شنوا برای رهجوی خود دارد و دلی که به رهجویش می‌دهد و همدردی که می‌کند، یعنی به احساسات آن رهجو احترام می‌گذارد. این از مسئله احترامی است که در کنگره داریم.

به صورت خلاصه، کنگره چیز دیگری نیز به من آموخت: احترام به طبیعت. کنگره به من یاد داد که نباید زباله‌ام را در طبیعت رها کنم. کنگره گفت طبیعت مادر توست و تو باید از طبیعت الگو بگیری. دقیقاً می‌توانید از طبیعت الگوبرداری کنید، زیرا کار طبیعت همه بر اساس نظم و انضباط است.

مسئله بعدی احترام به قوانین است که مهم‌ترین چیزی است که وجود دارد. از آن زمانی که خداوند انسان را خلق کرد، بر لزوم احترام به قوانین تأکید کرد؛ در یکی از وادی‌ها داریم که می‌گوید به ریسمان الهی چنگ بزنید و در ادامه توضیح داده شده که ریسمان الهی، محترم شمردن قوانین است؛ یعنی زمانی که کلام‌الله می‌گوید به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید، این نکته در آن نهفته است که اگر من در جمعی هستم، برای ایجاد هماهنگی، همبستگی و همدلی، باید قوانین را رعایت کنم. این لزوم احترام به قوانین در کنگره۶۰ است، چرا که ما آمده‌ایم در جمع کنگره برای تکامل‌یابی. ستاد امین و آقای مهندس می‌گویند که تکامل در جمع صورت می‌گیرد و دقیقاً همین قوانین و همین حرمت‌ها باعث می‌شود که ما در کنار هم مسالمت‌آمیز حضور داشته باشیم و بتوانیم به بهترین نحو و بهترین شکل آموزش بگیریم.

مهم‌ترین نکته این است که اولین صحبت آقای مهندس این است که من نمی‌توانم بروم و به طرف مقابلم بگویم که تو باید به من احترام بگذاری. آقای مهندس می‌گویند من به گونه‌ای رفتار می‌کنم، گونه‌ای کردار و گفتار و اندیشه‌ای دارم که دیگران را مجبور می‌کنم که به من احترام بگذارند. پس در مسئله احترام، من تعیین‌کننده هستم. امکان ندارد که من احترام نگذارم و احترام ببینم؛ اگر بخواهم احترام ببینم، باید ادب بورزم. ادب را نیز آقای مهندس بسیار مطرح کردند؛ در روز چهارشنبه به نوعی بیان کردند که ادب و آداب معاشرت زیرشاخه‌ای از احترام است.

نکته آخر در مورد تجلیل است؛ می‌خواهم این را بگویم که خدمتگزار خوب، تجلیلش پایان کار نیست، بلکه نقطه شروع است. آقای مهندس می‌گویند هر دفتری که در جایی بسته می‌شود، در جای دیگری گشوده خواهد شد و در واقع برای آن فرد خدمتگزار یک آغاز است. چرا آغاز است؟ چرا شروع است؟ زیرا آن خدمتگزاری که در کنگره خدمت می‌کند، عاشق است و عشق هیچ‌گاه از بین نمی‌رود؛ دفتر عشق هیچ‌گاه بسته نمی‌شود، بوده، هست و خواهد بود.

نکته آخر و کلام آخر، جمله‌ای از استاد امین عزیز است که می‌گویند: کسانی که در صراط مستقیم حرکت می‌کنند، تبدیل به نشانه می‌شوند. برای تک‌تک شما عزیزان، کمک‌راهنمایان و خدمتگزارانی که عاشقانه خدمت می‌کنید، واقعاً از صمیم قلبم آرزو می‌کنم که در مسیر آموزش و خدمت موفق باشید و خوش بدرخشید. 

تجلیل از راهنما همسفر اکرم:

تایپیست: همسفر عاطفه و همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهناز رهجو راهنما همسفر اعظم (لژیون هشتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی دنا شهرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .