جلسه اول از دوره بیست و پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ روزهای یکشنبه نمایندگی شیروان به استادی راهنمای محترم مسافر عباس، نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر تاج محمد با دستور جلسه " نظم، انضباط و احترام در کنگره 60"در تاریخ 13 مهرماه ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، عباس هستم، یک مسافر.خدا را شاکرم که یکبار دیگر توفیق پیدا کردم تا بتوانم در کنگره، نمایندگی شیروان، در خدمت دوستان باشم. به ایجنت محترم، گروه مرزبانی و همچنین بهتمامی خدمتگزارانی که اینجا خدمت میکنند و درواقع چراغ نمایندگی را روشن نگهداشتهاند، یک عرض خدا قوتدارم؛ و یک خدا قوت ویژه به همکاران خودم در واحد ot انشاءالله تمامی خدماتی که هرکسی در هر جای کنگره انجام میدهد، در زندگی او جاری و ساری باشد.
سال تحصیلی کنگره معمولاً از اول مهر، همزمان با شروع مدارس و دانشگاهها، شکل میگیرد. هفته پیش، اولین جلسه دربارهٔ دستور جلسهٔ «صورت مسئله اعتیاد» بود که آقای مهندس فرمودند. الان دستور جلسهٔ ما «نظم و انضباط و ادب و احترام» است.
قدیمیهای کنگره میدانند که این دستور جلسات گاهی اوقات جابهجا میشد یا بعضی از آنها حذف میشد، ولی همیشه این دستور جلسهٔ نظم و انضباط در دستور جلسهٔ دوم بوده است. این موضوع بیانگر و حکایت از آن دارد که چقدر نظم و انضباط در کنگره حائز اهمیت است و شاید به نوعی وجه تمایز کنگره با سایر ngo ها باشد که در بحث اعتیاد کار میکنند. البته این نظر شخصی من است، چون من جاهای دیگر هم رفتم ولی خب نتیجه نگرفتم. البته شاید خیلیها هم آنجا هستند و نتیجه میگیرند و کارشان خوب است. بههیچوجه نمیخواهیم زحمات آنها را کتمان یا پوشیده نگهداریم، ولی واقعیت این است که در کنگره، نظم نشان میدهد که اگر من نظم داشته باشم، میتوانم پیشرفتهای زیادی کنم.
اگر من نظم داشته باشم، میتوانم در زندگی شخصیام حتی کسانی را که با من ارتباط کلامی ندارند و ارتباطشان صرفاً دیداری است، تحت تأثیر قرار دهم. بهعنوانمثال، اگر یک مغازهای در محلهٔ ما بوده، شاید او متوجه شده باشد که من تغییر کردهام. نظم من درواقع یکچیزی است که شاید تمام زندگی من را تحتالشعاع قرار میدهد.
در مقابل، ما هرجومرج داریم. اگر نظم نداشته باشم، نمیتوانم خنثی باشم. البته این را هم باید بگوییم: کسانی که میخواهند سفر DST یا هر سفر دیگری در کنگره را شروع کنند (فرقی نمیکند ویلیام باشد یا جونز)، محکومبه این هستند که نظم داشته باشند.

من اوایل که به کنگره، آمده بودم یادم است که آن موقع (قدیمیها میدانند) اینطور نبود که مثلاً شربت زیاد باشد؛ ممکن بود ما دو سه ماه روی پروژهٔ تریاک خوراکی باشیم. یکچیزی که خیلی برایم مهم بود، این بود که همیشه فکر میکردم کنگره دارد برای من محدودیت ایجاد میکند. آن موقع جلسههای کنگره روزهای سهشنبه نبود، یکشنبهها و پنجشنبهها بود. میگفتند آقا شما در هفته باید دو جلسه بیایید. من حس خوبی نداشتم به اینکه سروقت بیایم. فکر میکردم که محدود میشوم. فکر میکردم که اگر مواد نزنم، محدود میشوم. فکر میکردم مثلاً اگر شربتم را سروقت بخورم، حالا کنارش یک آبجو یا شراب یا عرق هم بخورم، مگر چه میشود؟ آدم بالاخره بهقولمعروف استریل باشد!
ولی چیزی که در من شکل گرفت، نظم بود. یادم است آن موقعها که میرفتیم از کلینیک ابن سینا شربت بگیریم، راهنماهای ما هم بودند. خدا [خیرشان دهد]، دو روز در هفته میآمدند که همه شربت بگیرند و بعد به خانه خودشان میرفتند؛ و درواقع، اگر آن بزرگواران آنجا بودند، به خاطر این بود که نظم نهادینه بشود. در کنگره خیلیها زحمت کشیدند تا نظم را نهادینه کنند. آقای مهندس چقدر زحمت کشیدند و چقدر تفکرات درست بر مبنای حق داشتند که ما به اینجا رسیدیم.
من فکر میکنم اگر اشتباه نکنم در سیدی «ویروس» که جزو سیدیهای سفر دوم است و باید آن را بنویسیم، استاد امین میفرمایند: در دانشگاه هاروارد، اگر شما دو جلسه بیشتر غیبتکنید، باید از آن درس اخراج شوید؛ و چقدر این دانشگاه مدال علمی دارد! چهل جایزهٔ نوبل دارد. به خاطر چیست؟ به خاطر نظم آن است.
شما هر ساختاری را که الان نگاه کنید، اگر نظم داشته باشد، قوی است. کدام لژیون بیشترین راهنما را میدهد؟ کدام لژیون بیشترین خدمتگزار را میدهد؟ لژیونی که نظم داشته باشد. منِ راهنما اگر سروقت بیایم و منظم باشم، بقیهٔ رهجویان هم میتوانند منظم باشند.
در ادامه تقدیر و تشکر از مسئول پرتال :

در ادامه تقدیر و تشکر از نگهبان روز یکشنبه:

مرزبان خبری: مسافر صادق
عکاس: مسافر صادق
تایپ: مسافرمهدی لژیون چهارم
ویراستاری: مسافر مجتبی لژیون چهارم
ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
97