جلسه نهم از دوره یازدهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی صالحی ۲ به استادی مسافر علی و نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر احسان با دستور جلسه 《نظم، انضباط واحترام در کنگره ۶۰ 》روز شنبه مورخ ۱۲مهر ۱۴۰۴ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان، علی هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اینجا در خدمت شما هستم و میتوانم آموزش بگیرم. امیدوارم که جلسه پرباری باشد.
سپس تشکر میکنم از راهنمای خوبم، جناب ایجنت، و گروه مرزبانان و تمامی عزیزانی که در حال خدمت هستند.
دستور جلسه نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰ است.
اولین موردی که یک فرد مصرفکننده از دست میدهد، نظم و انضباط است و بعد از آن احترام. شاید در اوایل مصرف مواد، در زندگی فرد مصرفکننده، یک نظم و انضباط محدودی باشد و باز شاید بتوان در آن مقطع یا با پول و یا با زور احترامی را هم به دست آورد.
باز تکرار میکنم که اعتیاد اولین موردی که از فرد مصرفکننده سلب مینماید، نظم و انضباط و در پی آن احترام میباشد.

در تکرار این امر، من میشوم کارتنخواب خانهی خویش، اما شاید اندک احترامی به من گذاشته شود از سوی مردم و خانوادهام؛ ولی این احترام از روی اجبار میباشد.
اما این مورد به جایی میرسد که همسر و فرزندانم آرزوی مرگ و نبودن برای من مینمایند، بهواسطهی اعمال خودم و آزار و اذیتی که بر آنها تحمیل مینمایم.
حال با این شرایط وارد کنگره میشوم.
کنگره، بینظمی و بیانضباطی را از من میگیرد و آرامآرام احترام را نیز به من برمیگرداند.
کنگره اولین نکاتی که به فرد آموزش میدهد، پوشیدن لباس سفید، حضور در جلسات قبل از ساعت هفده، در لژیون بودن و مشارکت کردن، فرمانبردار بودن و طبق دستور راهنما عمل کردن است.
اگر راهنما به من میگوید رأس ساعت ۷ صبح دارو را مصرف کن، هفت باید همان هفت باشد؛ نه زودتر و نه دیرتر.
مشکل بعدی من در زمان مصرف مواد مخدر، بینظمی در خواب بود. زمانی که همه خواب بودند، من بیدار بودم و در زمان بیداری دیگران، من خواب بودم.
اما باز هم پس از ورود به کنگره، این موارد هم در زندگی من خوب شده؛ نه کامل، ولی درصد بالایی بهتر شدهام در این مواردی که ذکر کردم.
الان دیگر سحرخیز شدهام، کارها و امورات زندگیام روی نظم و برنامه است، سیدی مینویسم.
من در سفر اول در مورد نوشتن سیدی مقاومت میکردم، اما بعدها دیدم این نوشتن علاوه بر اینکه چه آموزشهای زیبایی به من میدهد، سبب میشود ذهن من متمرکز باشد و افکار اضافه از من دور شود.
در مورد احترام، شما عزیزان مشارکت کنید، اما جناب مهندس در این مورد میفرمایند:
فردی گفت مردم به ریش من میخندند، جواب شنید که حتماً ریش شما خندهدار است که مردم به آن میخندند.
اگر من به دیگران احترام بگذارم، دیگران هم به من احترام میگذارند، و این را باید دانست که جواب، های هوی است.
کنگره ۶۰ همچون دانشگاهی است که باید دید چه چیزی میتوان از آن برداشت نمود.
اما برداشت من میتواند یک کلبهی چوبی، یا یک خانهی ویلایی، و شاید یک برج عظیم باشد. آن دیگر به برداشت من بستگی دارد.
امیدوارم از نقطهی حرف به نقطهی عمل برسم، به آن دانایی برسم و در مسیر صراط مستقیم حرکت نمایم.
سپاسگزارم از اینکه به سخنان من گوش کردید.
تایپ و عکس: مسافر حسین لژیون یک
تنظیم و ارسال مطلب: مسافر عبدالله لژیون چهار
- تعداد بازدید از این مطلب :
126