نظم و انضباط مثل؛ خون در رگ‌های کنگره است

سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر 

در کنگره آموخته‌ام که نظم از ساده‌ترین چیزها شروع می‌شود. مثل وقت‌شناسی، نشستن روی صندلی و رعایت سکوت، این کارهای به ظاهر کوچک برای من تمرین بزرگی شد. قبل از کنگره خیلی بی‌نظم بودم و هیچ برنامه‌ای نداشتم؛ اما در این‌جا متوجه شدم نظم یعنی احترام به قوانین و دیگران است؛ وقتی سر ساعت در جلسه حاضر می‌شوم، آرامش خاصی می‌گیرم. انضباط کمک می‌کند افکار من سر و سامان بگیرد. حتی در خانه، خانواده‌ام تغییر مرا حس کرده‌اند. دیگر مثل قبل بی‌برنامه نیستم. کنگره به من نشان داد که بدون نظم هیچ سیستمی کار نمی‌کند؛ اگر جلسه‌ای بدون نظم باشد، هیچ آموزشی منتقل نمی‌شود. انضباط به من امید و انگیزه داده است؛ چون می‌دانم با رعایت آن به هدف خود نزدیک‌تر می‌شوم. هدف من رهایی مسافر و رسیدن به آرامش است. این هدف، بدون نظم محقق نمی‌شود. در واقع نظم، ستون اصلی کنگره است. انضباط چراغی است که مسیر مرا روشن می‌کند. از کنگره۶۰ و آموزش‌های ناب آن سپاسگزارم.

سلام دوستان سمانه هستم یک همسفر

یاد گرفته‌ام که نظم یعنی هماهنگی در فکر، گفتار و عمل، در کنگره همه چیز با نظم خاصی انجام می‌شود؛ حتی در جایگاه نگهبان، دبیر و استاد، نظم خاصی وجود دارد. این آموزش به من نشان داد که زندگی من هم باید روی قاعده باشد. قبلاً کارهای خود را بی‌برنامه انجام می‌دادم. برای همین همیشه نتیجه‌ها ناقص می‌ماند؛ ولی حال با نظم بیشتر می‌توانم موفق باشم. وقتی به موقع در جلسه حضور پیدا می‌کنم، انرژی مثبت بیشتری می‌گیرم. انضباط در کنگره یعنی همه به قوانین احترام بگذاریم. قانون مثل چراغ راه است، اگر نباشد همه در تاریکی می‌مانند. من فهمیده‌ام که انضباط آزادی من را کم نمی‌کند، بلکه بیشتر هم می‌‌شود؛ چون وقتی در چهار چوب قوانین حرکت می‌کنم، آرامش دارم؛ اگر دیگران هر طور که دلشان بخواهد رفتار کنند، آشفتگی ایجاد می‌شود. در کنگره یاد گرفتم سکوت، نوشتن سی‌دی و حضور به‌ موقع، نظم است و این‌ها همه باعث تغییر در من می‌شود. امروز تلاش می‌کنم این نظم را به زندگی‌ خود منتقل کنم. تا همیشه در مسیر درست بمانم.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر

من فکر می‌کنم نظم و انضباط مثل؛ خون در رگ‌های کنگره است. اگر نظم نباشد حیات در این سیستم از بین می‌رود. در جلسه وقتی نظم رعایت شود، آموزش بهتر منتقل می‌شود. مثلاً اگر کسی وسط صحبت دیگری حرف بزند، هیچ نتیجه‌ای نمی‌گیریم. من یاد گرفتم که سکوت هم بخشی از انضباط است. همین سکوت برای من تمرین بزرگی بود؛ چون در بیرون از کنگره زیاد حرف می‌زدم. انضباط به من آموخت که شنونده خوبی باشم؛ وقتی گوش می‌دهم، بهتر یاد می‌گرفتم. نظم باعث شد در زندگی شخصی‌ هم تغییر کنم. دیگر کارهای خود را به تعویق نمی‌اندازم. برنامه‌ریزی برای من اهمیت پیدا کرده است. یاد گرفتم هر کاری زمان و جای مخصوص به خود را دارد. کنگره۶۰ مدرسه‌ای است که نظم را به من آموزش داد. انضباط یعنی هر چیزی در جای خود باشد. این قانون طبیعت هم هست؛ وقتی نظم را رعایت می‌کنم، آرامش بیشتری دارم. امیدوارم این آموزش‌ها همیشه در وجود من باقی بماند. از راهنمای خود و کنگره سپاسگزارم.

سلام دوستان الهام هستم یک همسفر

نظم و انضباط برای من یکی از کلیدی‌ترین آموزش‌های کنگره است. در گذشته زندگی من پر از بی‌نظمی بود. از خواب گرفته تا کارهای روزمره‌، همین بی‌نظمی‌ها باعث خستگی و ناامیدی می‌شد؛ اما در کنگره یاد گرفتم که نظم؛ یعنی حرکت در مسیر درست است؛ وقتی منظم هستم، انرژی‌ من هدر نمی‌رود. در کنگره همه چیز حساب‌ شده و دقیق است. از جایگاه‌ها گرفته تا نحوه ورود و خروج اعضاء، این نظم به من آرامش و امید می‌دهد. انضباط کمک می‌کند که من قوانین را رعایت کنم. قوانینی که برای رشد و درمان من گذاشته شده‌اند. وقتی قوانین را رعایت می‌کنم، خود را مسئول می‌دانم. این مسئولیت‌پذیری برای یک همسفر خیلی مهم است؛ چون ما باید الگویی مثبت برای مسافران خود باشیم؛ اگر من بی‌نظم بمانم نمی‌توانم همراه خوبی برای مسافر باشم؛ اما با انضباط می‌توانم پشتیبان واقعی باشم. نظم یعنی عشق ورزیدن به خود و دیگران، از کنگره۶۰ سپاسگزارم که این آموزش‌ها را به من هدیه داد. از خداوند می‌خواهم همیشه در مسیر نظم باقی بمانم.

نویسنده‌گان: همسفر الهام، همسفر زهرا، همسفر سمانه، همسفر سمیه، رهجویان راهنما همسفر آتنا (لژیون دهم)
عکاس: همسفر حدیث رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهاردهم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر آتنا (لژیون دهم)
ارسال مطلب: همسفر زهرا دبیر سایت
نمایندگی همسفران شعبه فردوسی