سیزدهمین جلسه از دوره هفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی صبا به استادی مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر سیامک و دبیری مسافر رضا با دستورجلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر؛ شاکر و سپاسگزار خدا هستم که امروز در نمایندگی شما هستم تا اینکه بتوانم آموزش گرفته و خدمت بکنم البته در مقابل راهنماها و بزرگترها، صحبت کردن برای من کمی سخت است. دستور جلسه امروز نظم، انضباط و احترام است که در طول هفته در کارگاههای عمومی و خصوصی درباره آن صحبت خواهد شد. اگر اجازه بدهید، من میخواهم در خصوص بخشش و لژیون سردار صحبت کنم چون حدودا یک ماه و پنج روز دیگر جشن گلریزان را در پیش داریم و حضور من هم به همین دلیل است. بهطور کلی دلیل اینکه پهلوانان را به نمایندگیهای دیگر میفرستند این است که بدانیم وعده خداوند حق است یعنی ما یک مسیری را رفتیم و یک سری اتفاقات را تجربه کردیم، وظیفه ما این است که برای بزرگتر کردن شعاع این دایره و اضافه شدن این حلقه، تجربیات خود را بیان کنیم. کسی که دنور میشود باید تلاش کند یک دنور مثل خودش بیاورد، کسی که پهوان میشود یک پهلوان معرفی کند و سردار هم به همین صورت؛ یعنی باید تجربه خود را در اختیار دیگران قرار دهیم و نتیجه کار اصلا مهم نیست. من چند ماه سفر بودم که درخواست پهلوانی دادم ولی آقای مهندس قبول نکردند و گفتند هر وقت سفرت تمام شد میتوانی پهلوان بشوی، مجدد بعد از رهایی خدمت ایشان رفتم ولی چون سیدیهای من کامل نبود دوباره قبول نکردند و گفتند هر وقت سیدیها را کامل نوشتی بیا، برایم خیلی عجیب بود و با خودم میگفتم اینجا چه جور جایی است که میخواهی کمک کنی ولی قبول نمیکنند و من مشتاقتر میشدم تا اینکه بالاخره آقای مهندس اجازه دادند. دوره قبل هم که میخواستم پهلوان بشوم آقای مهندس برای مسئله اضافه وزن من قبول نمیکردند و میگفتند باید وزن خود را کم کنم.

آقای زرکش در ساختمان سیمرغ خدمتی به من دادند که من به واسطه آن، عزیزان از لحاظ بخشش به چهار دسته تقسیم بندی می شوند:
گروه اول گروهی هستند که اصلا نمیبخشند و چون حرکت کنگره به این صورت است که اگر نبخشیم و از خودمان وقت نگذاریم، هیچ اتفاقی نمیافتد. چون آنقدر این حرکت عظیم است که اگر بخشش و عشق و محبت نباشد اصلا جلو نمیرود لذا گروه اول همانند یک ظرف خالی هستند.
گروه دوم گروهی هستند که میبخشند ولی کمتر از توان خود؛ مثلا اگر توانشان در حد پهلوانی است دنور میشوند یا اگر توان دنوری دارند، سرداری را قبول میکنند و میخواهند به اصطلاح هستی را دور بزنند، غافل از اینکه هستی بسیار هوشمند است و دانهای که سالم و قوی نباشد را قبول نمیکند. اگر هم قبول کند آن رشد اصلی برایش بوجود نمیآید. رشد اصلی همان تزکیه و پالایش ما است، تزکیه خشم و شهوت و دوری از صفات منفیما است که اگر بخشش نباشد این رشدها هرگز اتفاق نمیافتد.
گروه سوم گروهی هستند که میبخشند، در حد توان خود هم میبخشند ولی توقع دارند که من خودم از این دسته افراد بودم. یعنی بخشیدم ولی از خدا، از کنگره و از همه توقع داشتم و با خودم میگفتم چون اینجا بخشیدم پس من هر معاملهای که بکنم، حتما خدا کمکم میکند ولی هر بار که به سمت معاملهای میرفتم جور نمیشد. هفت بار این اتفاق برای من تکرار شد و وقتی به شدت ناراحت بودم یک صدایی در درونم میگفت که تو بخشش و خدا را فقط برای یک چیز میخواهی، کلا بهم ریخته شدم و وقتی کاملا ناامید شدم در درونم یک جوششی بهوجود آمد. اینکه میگویند شما معنویات را داشته باشید مادیات خودش میآید به این معنی نیست که خداوند یک کیسه پر از پول به شما میدهد منظور این است که یک تفکری، یک راهی را خدا جلوی پای شما میگذارد که اگر درست حرکت کنید به نتیجه خواهید رسید.
گروه آخر، گروه چهارم هستند که خوشا به حال آنان؛ اینها از بقیه سبقت میگیرند چون هم میبخشند و هم توقعی ندارند. اینها انسانهای فوقالعادهای هستند که امیدوارم که همه ما جزو گروه چهارم قرار بگیریم. در ضمن این را هم بگویم که بخشش فقط به پول نیست و در خدمتهای دیگر هم است و انشالله هر خدمتی که انجام میدهیم بدون توقع و به اندازه باشد. درست است که الان شرایط اقتصادی مردم، سخت است ولی بخشش در این سختیها، بخشش است. هیچ وقت منتظر این نباشید که یک مالی به دست شما برسد و بخشی از آن را ببخشید، باید از چیزی که دارید بدون توقع ببخشید. در آخر امیدوارم در جشن گلریزان امسال اتفاقات خوبی رقم بخورد. ممنونم که به حرفهای من گوش دادید.
عکس: مسافر اسماعیل
تایپ: مسافر مهدی
ویرایش و ارسال: مسافر حیدررضا
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا
- تعداد بازدید از این مطلب :
61