خلاصه سیدی؛ "بادبادکباز"
جناب مهندس در اول بحث فرمودند: برای این از کلمه قدرت مطلق استفاده میکنم؛ چون بعضیها بر اثر تجدد، خدا ناباور هستند و در مقابل خدا جبهه میگیرند که خدایی وجود ندارد. البته تقصیری هم ندارند؛ چون همیشه افراد سودجو در این مسائل (دین، مذهب و خدا) وجود دارند. به هر حال آن چیزی که بر تمام هستی برنامهریزی کرده و قدرت هستی در ید اوست، قدرت مطلق میباشد.
این جهان مملو از امواج است؛ برای اینکه عظمت جهان هستی را بدانیم و آن را درک کنیم؛ ما (منظومه شمسی، کهکشانها، خورشید و ...) مانند یک قطره از اقیانوس بزرگ و شاید هم کمتر در برابر این جهان، هستیم و این کره زمین که روی آن قرار داریم؛ یک سنگ معلقی در بین کهکشان است که با کوچکترین حرکت، اتفاقاتی مانند سونامی، زلزله و ... در آن رخ میدهد.
همانگونه که انسانها دارای عمری چون شبنم که شب میآید و روز تمام میشود؛ جهان هستی حتی خورشید، ماه، کهکشانها و همه در این جهان دارای عمری هستند که روزی تمام خواهند شد و از بین میروند، مهم این است؛ بدانیم این زمانی که در این جهان هستیم را چگونه بگذرانیم.
بدانیم؛ مانند برگی بهروی امواج هستیم که با خشمی به زیر آب میرویم و گاهی بر روی آب میآییم، یعنی این زندگی و هستی پر از فراز و نشیب است و هیچگاه ثابت نمیماند، باید با تعلیم و علم دانش یاد بگیریم که چگونه از آن بهره بگیریم تا به تعادل برسیم.
رفتار و ارتباط داشتن با دیگران، یک مسئله بسیار اساسی و مهم است که در این ارتباط چگونه به دانایی و تفکر خوب برسیم.
معیار عقل هرکس ترازوی تشخیص اوست که خوبی یا بدی انسانها را بسنجد؛ بعضی انسانها مانند طلا، ولی در درون بدل هستند ولی بعضیها از درون و هم بیرون طلا هستند، این عقل ما است که باید تشخیص دهد؛ اگر با بدل مواجه شدیم و تشخیص ندادیم زیر چرخه امواج خرد میشویم و از بین میرویم.
مسئله کاربردی در این است که اگر میخواهیم زیر امواج از بین نرویم، باید آن معیار سنجشی که خداوند درون همه ما قرار داده (عقل) را داشته باشیم پس فقط کافی است کمی فکر کنیم و با صبر و تحمل و تفکر از زیر چرخه امواج خودمان را به بالا بکشیم. اگر در جهت درست حرکت کنیم راحت به جلو میرویم ولی اگر در جهت مخالف حرکت کنیم تمام قدرت و انرژی ما گرفته میشود و به بیرون پرتاب میشویم. مانند کسانی که از بودن و وجود در کنگره لذت میبرند اینها در صراط مستقیم هستند و در جهت درست کنگره حرکت میکنند. ولی کسانی که از وجود در کنگره لذت نمیبرند افکار و اندیشه آنها خراب است و در آنها ناخالصی وجود دارد که بیشتر این افراد خود رأی هستند. در واقع اگر انسان، در هر جایگاه و مکانی که حرمت و قوانین آنجا را رعایت کند و با جهت آنها هماهنگ باشد به موفقیت و پیشرفت میرسد، اگر نباشد از آن دایره به بیرون پرتاب میشود.
ما باید در این بُعد هستی به زمان و وقت خود ارزش دهیم تا برای بُعدهای بعدی آماده باشیم، هیچگاه نباید وقت خود را به بطالت بگذرانیم و از هر زمان بهترین استفاده را ببریم.
انسان در زمین در حال تبدیل شدن است و دائماً از یک حالتی به حالت دیگر میتواند تبدیل شود (مانند انسان مهربان به انسان کینه توز یا انسان سالم به انسان مریض و بالعکس)
در نتیجه انسان هر حسی که در بُعد جسمیت و در وجودش دارد آن را با خود به بُعدهای دیگر میبرد مثلاً: اگر عاشق کسی باشد یا کسی را خیلی دوست داشته باشد در بُعدهای دیگر هم اینگونه است یا اگر معتاد باشد و بمیرد در آن بُعد هم معتاد میباشد یعنی این حسهایی که در این بُعد جسمانی با ما همراه است در بُعدهای دیگر هم وجود دارند و هیچگاه از بین نمیروند.
بادبادکها در باد مناسب خوب هدایت میشوند؛ مانند کنگره که باد مناسبی برای مسافران بود و مسافران هم بازیکنهای خوبی بودند که توانستند به رهایی برسند. اگر در هر کدام نقصی وجود داشت هیچوقت به رهایی نمیرسیدند.
در جهان هستی هم بادبادک بازها، انسانها هستند و باد مناسب قوانین الهی که اگر این قوانین الهی درست اجرا شود انسان را به سرمنزل و مقصود میرساند.
تهیه و تایپ: مسافر حامد لژیون نوزدهم
تنظیم و ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
270