دوازدهمین جلسه از دوره دوازدهم از سری کارگاههای آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران نمایندگی حافظ شهریار با نگهبانی مسافر رضا و استادی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر عزت با دستور جلسه<<نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰>>در روز شنبه مورخه دوازدهم مهر ماه سال ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر
ابتدا از گروه مرزبانی و ایجنت محترم تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادند تا در این جایگاه حضور داشته باشم و آموزش بگیرم ،دستور جلسه امروز دو بخش دارد: بخش نخست درباره دستور جلسه نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰ است و بخش دوم جشن رهایی مسافر میثم ، در مورد دستور جلسه هر سازمان، اداره یا کارخانهای قوانینی دارد که برای حفظ نظم و انسجام آن مجموعه لازم است و اعضای آن موظف به رعایت این قوانین هستند.
در کنگره ۶۰ نیز همینطور است قوانین نوشتهشدهای داریم مانند حرمتها و همچنین قوانینی نانوشته مثل سفیدپوش بودن اعضا که همه بهطور طبیعی آن را رعایت میکنند رعایت این قوانین به معنای احترام گذاشتن به ساختار و کلیت مجموعه است و اگر بنده در جایگاه یک عضو، این قوانین را درست اجرا کنم، میتوانم بگویم نمره انضباط خوبی به خودم دادهام.
در واقع نمره انضباط را هم خودم به خودم میدهم، هم کنگره ۶۰، هم خانواده و حتی هستی به بنده میدهد هرچه نمره انضباط بالاتر باشد، میزان احترام بیشتری برای فرد به همراه دارد انضباط در کنگره فقط به حضور به موقع و رعایت ظاهر محدود نمیشود، بلکه شامل درست سفر کردن، نوشتن سیدیها، حضور منظم در جلسات و سرمایهگذاری روی آموزشها هم هست بنابراین بنده باید همیشه از خودم بپرسم: آیا نمره انظباطی خوبی می گیرم.
در نهایت باید بدانیم همانطور که در محیط کار، بیانضباطی باعث اخراج و محرومیت میشود، در زندگی و کنگره هم بیانضباطی باعث از دست دادن حال خوش و آرامش میشود آنچه کنگره به ما میدهد فراتر از حقوق یا پاداش مادی است؛ بلکه آرامش، حال خوش و یادگیری درست زندگی کردن است. پس اگر نظم و انضباط را رعایت کنیم، هم به رهایی میرسیم و هم لذت آن را در زندگی شخصیمان میبینیم امیدوارم همه ما بتوانیم نمره انضباطمان را بیست کنیم و ثمره آن را در آرامش و رهایی خود تجربه کنیم.
قسمت دوم دستور جلسه تولد اولین سال رهایی مسافر میثم می باشد این دستور جلسه بهراستی برازنده میثم عزیز است؛ چرا که او هم نظم داشت، هم انضباط و هم احترام، یادم هست روزی که برای اولین بار وارد شعبه حافظ شد، حال و روز خوبی نداشت؛ بسیار برافروخته و آشفته بود، سفر را که آغاز کرد در ابتدا هنوز با مواد درگیر بود،هروئین و متادون مصرف میکرد و حتی شیشه هم میزد، اما ویژگی مهمی که داشت صداقت او بود؛ همیشه اعتراف میکرد که خراب کرده و همان روز مصرف داشته است این صداقت، نقطه قوتی برای شروع تغییر شد. آرامآرام در مسیر قرار گرفت، منظم و مرتب شد و بهدرستی سفر کرد.
پس از مدتی توانست سفر خود را به بهترین شکل ادامه دهد و سرانجام به رهایی رسید رهایی او یکی از خاطرهانگیزترین لحظات بنده بود، چرا که برای نخستین بار در خلوت خود اشک ریختم ، او سفر نیکوتینش را هم با موفقیت زیر نظر آقای علیآقا بختیاری انجام داد و اکنون به درمان کامل رسیده است. امروز میثم نه تنها رهاشده است، بلکه در جایگاه خدمت هم بسیار فعال و محترم ظاهر شده؛ دبیر لژیون سردار است و هر هفته در جلسات آن شرکت میکند میتوانم بگویم یکی از لایقترین خدمتگزاران نمایندگی است و قطعاً در آینده شال راهنمایی را بر گردن خواهد انداخت. به خودش، خانوادهاش، همسفرانش و بهویژه دخترش لیا خانم که از ابتدا همراه او بود، تبریک میگویم و در پایان این موفقیت را به جناب آقای مهندس و بنیان کنگره نیز صمیمانه شادباش عرض میکنم.

سلام دوستان میثم هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس هروئین شیشه متادون، مدت سفر اول ده ماه سه روز، رهایی یک سال و سه ماه و هفت روز
.jpg)
.jpg)
صحبت های مسافر میثم:
سلام دوستان میثم هستم یک مسافر،ابتدا از استاد عزیزم، آقا محمدرضا، قدردانم که با کلام نیکوی خود مرا نجات دادند و به جای صفات زشت گذشته، عشق و محبت را به بنده هدیه کردند همچنین از راهنمایان درمان سیگار و تغذیه سالم و راهنمای تازه واردین که در این مسیر همراه من بودند، تشکر میکنم. از مادر عزیزم که همچون کوه پشتم ایستاد و زندگیام را سرپا نگه داشت، سپاسگزارم و دست ایشان را میبوسم ، از خواهر مهربانم با وجود تمام سختیها، از دختر عزیزم که همراهی بینظیری داشت و از راهنمایان گرامی همسفرام و همچنین از ایجنت محترم، مرزبانها، که در این سفر پشتیبان بنده بودند، تشکر میکنم.

قبل از ورود به کنگره ۶۰ زندگی خوبی داشتم اما هیچگاه قدردان نبودم و همین ناسپاسی مرا به سمت اعتیاد کشاند تا جایی که همه چیزم را از دست دادم و به کارتنخوابی رسیدم بارها برای ترک اقدام کرده بودم اما موفقیتی حاصل نمیشد تا اینکه با از دست دادن پسردایی عزیزم به خاطر اعتیاد تلنگری بزرگ خوردم و مسیر کنگره را پیدا کردم. در ابتدا هنوز مصرف میکردم اما با کلام نیک استاد و گوش دادن به سیدیها به ویژه "فاضلابهای جوشان"، توانستم در مسیر درست بمانم و دیگر لغزشی نداشته باشم امروز خوشحالم که در سایه آموزشها و همراهی عزیزان توانستم به حال خوش برسم و این جشن را با شما قسمت کنم ،سپاسگزار حضور و انرژی همه شما هستم.

صحبت های راهنمای محترم همسفر معصومه:
سلام دوستان معصومه هستم راهنما یک همسفر، تولد اولین سال رهایی آقا میثم را به همسفر عزیز خانم مهوش، همسفر کوچکشان خانم لیا، خواهر گرامیشان و همچنین راهنمای محترم آقا محمدرضا تبریک میگویم درباره خانم مهوش باید بگویم که وقتی به لژیون بنده آمدند، با وجود اینکه سنشان از بنده بیشتر بود، با احترام پذیرفتند که در کنگره باید گوش به فرمان راهنما باشند هرچند در ابتدا برایشان سخت بود در آغاز مسیر، نسبت به نوشتن سیدیها مقاومت داشتند و بهانههایی مانند درد کمر و گردن میآوردند، اما به مرور با عشق به فرزندشان تلاش کردند و کمکم به جایی رسیدند که هفتهای دو سیدی مینوشتند. این تلاش و تغییر برای من همیشه الهامبخش بوده و باعث شد بیشتر به حکمت حضور مادران در لژیون فکر کنم، چراکه یقیناً حکمتی بزرگ در این موضوع نهفته است.

صحبت های راهنمای محترم همسفر الناز:
سلام دوستان، الناز هستم راهنما یک همسفر نیروهای تخریبی زمانی رو به زوال میروند که محبت در وجود انسان افزایش یابد و گسترش پیدا کند؛ در این حال، مفهوم واقعی انسان که دمیده شده، کمکم آشکارتر میشود، آشکار شدن یعنی همین تولد و همین حال خوشی که امروز در وجود مادر، خواهر و دختر آقا میثم میبینیم؛ حال خوشی که همه در سایه آموزشهای ناب و کاربردی کنگره ۶۰ به دست آمده است ،این آموزشها انسانها را یاری میکند تا مسیر درست را پیدا کرده و بتوانند به بهترین شکل ممکن زندگی کنند و دوباره طعم آرامش، محبت و امید را بچشند.

صحبت های همسفر مهوش:
سلام دوستان مهوش هستم همسفر میثم، از صمیم قلب خداوند را شکرگزارم که این توفیق را نصیبم کرد تا امروز شاهد جشن اولین سال رهایی مسافرم باشم از راهنمای خودم خانم معصومه از راهنمای مسافرم آقا محمدرضا سپاسگزارم که در این مسیر چراغ راه بنده و مسافرم بودند و با آموزشهای ارزشمندشان به ما آرامش و امید هدیه دادند از خانواده محترم جناب آقای مهندس و همه عزیزانی که در این سفر همراه و پشتیبان ما بودند تشکر میکنم.

صحبت های همسفر فهیمه:
سلام دوستان فهمیه هستم همسفر میثم، دیدن اعتیاد برادرم برای بنده تجربهای بسیار سخت و دردناک بود، اما از صمیم قلب از جناب آقای مهندس عزیز سپاسگزارم که بستری فراهم کردند تا بنده و خانواده بتوانیم حال خوش و آرامش امروز را تجربه کنیم همچنین از راهنمایان عزیز و همه کسانی که در این مسیر همراه ما بودند تشکر میکنم که با محبت و حمایت خود باعث شدند این سفر با امید و انرژی بیشتری طی شود.

صحبت های همسفر لیا:
سلام لیا هستم همسفربابام ، از راهنمای درمان اعتیاد بابام آقا محمدرضا و راهنمای درمان سیگار آقای علی بختیاری و همچنین علیرضا عزیزی راهنمای تغذیه سالم، از خانم معصومه و خانم الناز تشکر میکنم.


رهایی تغذیه ی سالم مسافر محمد با راهنمای محترم مسافر علیرضا.

رهایی مسافر حمید و ورود به سفر دوم جهان بینی راهنمای محترم مسافر محمدرضا


تهیه و تنظیم مرزبان خبری مسافر عزت.
ویرایش خبر و متن خبر :مسافر سعید لژیون سوم.
عکس: مسافر حمید لژیون دوم.
بارگزاری: مسافر محمدمهدی لژیون چهارم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
170