English Version
This Site Is Available In English

نظم و انضباط؛ سنگ بنای درمان و احترام در مسیر کنگره ۶۰

نظم و انضباط؛ سنگ بنای درمان و احترام در مسیر کنگره ۶۰

دوازدهمین جلسه از دوره هشتاد و نهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شادآباد، با استادی ایجنت محترم مسافر محمود، نگهبانیِ مسافر محمد و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره 60» در روز شنبه ۱۲ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:45 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، محمود هستم، یک مسافر. خدا را هزاران بار شکر می‌کنم که دوباره توفیق پیدا کردم در این جایگاه حاضر شوم. دستور جلسه این هفته «نظم، انضباط و احترام در کنگره» است. دستور جلسات کنگره ۶۰ مانند یک زنجیر محکم به هم متصل هستند. وادی‌ها، کتاب ۶۰ درجه، قوانین و دستور جلسات متنوعی که در طول سال تحصیلی در کنگره یاد می‌گیریم و آموزش می‌بینیم حلقه‌های این زنجیر هستند.

اولین دستور جلسه که سال‌ها پیش مطرح شد عبارت است از «صورت مسئله اعتیاد: جسم، روان، جهان‌بینی». این صورت مسئله حدود ۲۷ سال پیش توسط آقای مهندس کشف شد و تا امروز اجرا می‌شود.
امروز تاریخ ۱۴۰۴/۰۷/۱۲ است. فرض کنیم صد سال جلوتر برویم، دیگر هیچ‌کدام از ما اینجا نیستیم: نه آقای مهندس، نه دیده‌بانان، نه راهنماها و نه ما که در این جلسه حاضر هستیم؛ اما کنگره ۶۰ باقی خواهد ماند، چون مسیرش الهی است و ریشه‌هایش محکم است. کنگره درختی تنومند است که روزبه‌روز قدرتمندتر می‌شود و در سطح جهانی گسترش می‌یابد.
دستور جلسه این هفته نظم و انضباط است. کسی که می‌خواهد صورت مسئله اعتیاد را حل کند، باید پیش از هر چیز نظم و انضباط داشته باشد: سر ساعت بخوابد، سر ساعت داروی OT را مصرف کند و انضباط فردی و اجتماعی را رعایت کند. همچنین باید طرز احترام گذاشتن را یاد بگیرد.
اگر من به خودم احترام نگذارم، نمی‌توانم به دیگران نیز احترام بگذارم. تمام قوانین و اصول کنگره ۶۰ بر پایه نظم استوار است. اگر نظم نباشد، به نتیجه‌ای نخواهیم رسید.
به‌عنوان مثال به سفر اولی می‌گویند: ساعت ۵ یا ۶ صبح بیدار شو و OT را مصرف کن. اگر این دارو ساعت ۷ یا ۸ صبح خورده شود، دیگر اثر لازم را ندارد. اهمیت خواب شبانه را در سی‌دی‌های آقای مهندس شنیده‌ایم. ایشان تأکید کرده‌اند که بسیاری از بیماری‌ها به دلیل عدم خواب به موقع و بیدار شدن در ساعات نامناسب ایجاد می‌شوند. اگر تا ساعت ۱۰ یا ۱۱ صبح بخوابی، چه چیزی عایدت می‌شود؟
در صورت مسئله اعتیاد می‌گوییم: درمان، فوق ترک است و تعادل، فوق درمان. اگر تعادل نداشته باشم و خلق‌وخویم مناسب نباشد، نمی‌توانم به آرامش و آسایش برسم.
در مورد احترام، خاطره‌ای از سال ۱۳۹۳ دارم. آن زمان آقای مهندس به شعبه شادآباد می‌آمدند. من تازه سفر اولی بودم. ایشان گفتند: «هر وقت وارد شعبه می‌شوی، اگر دیدی که روی چوب خشکی، شال گذاشته شده باید به آن شال احترام بگذاری». این شال ممکن است شال ایجنتی، مرزبانی یا راهنمایی باشد. مهم نیست چه شالی است، باید به آن احترام بگذاری. ما در اینجا ۴۰۰ تا ۴۵۰ نفر هستیم. ممکن است برخی از من خوششان نیاید، اما به خاطر این شال است که به من احترام می‌گذارند.
راهنمایی که برای ما وقت می‌گذارد و از کار و زندگی خود می‌زند تا ما به درمان و تعادل برسیم، سزاوار احترام است. اگر به راهنما احترام نگذارم، یعنی حال من خوب نیست. همین موضوع در مورد مرزبانان و دیگر مسئولان نیز صدق می‌کند.
کنگره ۶۰ تنها جایی است که ساعت در آن اختراع شده و جایگاه بیرونی افراد در کنگره اهمیت ندارد. ممکن است فردی ۵۰ یا ۷۰ ساله باشد، اما وقتی وارد می‌شود، در لژیونی می‌نشیند که راهنمایش هم‌سن پسر یا نوه‌اش است و باید به او احترام بگذارد و دستوراتش را بپذیرد و در جلسات رأس ساعت حضور پیدا کند.
گاهی رهجو می‌گوید: من سر کار بودم، مریض بودم یا همسفرم نمی‌داند. بهانه‌هایی که برای توجیه کارهای خود می‌آوریم، در حالی که در گذشته برای یک ساعت مصرف، همسر، کار و زندگی خود را به خطر می‌انداختیم. پس در کنگره هیچ توجیهی پذیرفته نیست.
همه ما، از ایجنت و مرزبان گرفته تا راهنما و سفر اولی، موظفیم دستورات را اجرا کنیم. اگر کسی وظیفه‌اش را به‌درستی انجام ندهد، مرتکب خیانت شده است. تفاوتی ندارد سفر اولی باشد یا راهنما. بین خدمت و خیانت تنها یک مو فاصله است. همه باید مسئولیت خود را به‌خوبی انجام دهند.
بخش دوم جلسه ما به آزادمردی و تولد ۵ سالگی مسافر حسین اختصاص دارد. همه سفراولی‌ها و سفر دومی‌ها او را می‌شناسند. آقا حسین در تیرماه ۹۸ وارد لژیون نهم شدند. قبل از هر چیز می‌خواهم از آقای محمد ملاولی، راهنمای ایشان در سفر اول و اوایل سفر دوم تشکر کنم. آقا حسین، انسانی بسیار منظم و مقرراتی هستند. دستور جلسه این هفته کاملاً با شخصیت منظم حسین همخوانی دارد. او فردی بسیار مقرراتی و گوش‌به‌فرمان است، هم برای راهنما و هم برای گروه مرزبانی. هر کاری را در زمان مشخص خودش انجام می‌دهد. ایشان نزدیک به ۳۴۰ سی‌دی نوشته‌اند و از همان روز اول با نظم و تعهد، تمام سی‌دی‌های خود را بدون حتی یک بار جا انداختن، به‌صورت واو‌ به‌ واو نوشته‌اند، چه در سفر اول و چه در سفر دوم.
حسین توفیق خدمت در بخش OT را هم در کارنامه درخشان خود دارد، سپس در آزمون راهنمایی شرکت کرد و دو دوره قبل، شال تازه‌واردین را دریافت کرد. دو هفته پیش نیز شال نارنجی را از دستان آقای مهندس دریافت کرد. به ایشان تبریک می‌گویم و امیدوارم شرایطی فراهم شود که بتواند لژیون تشکیل دهد و رهجوهایی منظم مانند خودش را به کنگره تحویل دهد.
امیدوارم این دستور جلسه، پایه و بنایی باشد برای سفراولی‌ها و سفر دومی‌ها. فرقی نمی‌کند در چه جایگاهی هستید، به‌ویژه در شعبه خودمان. اگر یک نفر به‌درستی در لژیون حاضر شود و به‌درستی رها شود بهتر از این است که چندین نفر بدون نتیجه‌ مطلوب حاضر شوند. همان‌طور که استاد امین می‌گویند: یکی مرد جنگی به از صد سوار، به همین ترتیب اگر پنج نفر در شعبه بنشینند، اما همان پنج نفر به‌درستی سفر کنند و ما بتوانیم آنها را به‌درستی به رهایی برسانیم، ارزشش را دارد.
در پایان، این روز را به آقای مهندس و خانواده محترمشان و به تک‌تک اعضای کنگره به‌ویژه اعضای نمایندگی شادآباد تبریک می‌گویم.
ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.

صحبت‌های مسافر حسین:
سلام دوستان حسین هستم مسافر. از همه شما سپاسگزار هستم خداوند را شکر می‌کنم بابت این همه رهایی که در شعبه شادآباد اتفاق می‌افتد.
من صحبت‌هایم را در سه بخش آماده کرده‌ام که سعی می‌کنم این سه بخش را در ۵ دقیقه خدمت شما عرض کنم. نمی‌خواهم از گذشته و تخریب ۲۰ ساله‌ام و دوران مصرف صحبت کنم. می‌خواهم از این چند سالی که در کنگره هستم و خیلی برایم لذت بخش بوده است؛ صحبت کنم.
من در کنگره سه چیز را خیلی خوب یاد گرفتم: اول سپاسگزاری، دوم بخشش و سوم گذشت کردن. شاید در گذشته هم بخشش انجام می‌دادم ولی خیلی با حساب و کتاب بود و حتماً چیزی باید عایدم می‌شد تا من هم چیزی ببخشم.

ولی در کنگره به خوبی یاد گرفتم که اگر می‌خواهم گذشت کنم نباید درخواستی داشته باشم همانگونه که آقای مهندس می‌فرمایند: اگر می‌خواهید عضو لژیون سردار، دنور یا پهلوان شوید و بابت آن درخواستی از کنگره یا خداوند دارید به هیچ وجه این کار را نکنید. جشن گلریزان را در پیش داریم، من خودم تمام تلاشم را در این جشن به کار خواهم بست؛ از شما نیز می‌خواهم که در این جشن و فرصت گلریزان به میزان توان خود مشارکت کنید.
در مورد بخشش و گذشت، بنده از تمام کسانی که در گذشته به هر نحوی، چه مادی و چه معنوی به آنها آسیب رساندم ابتدا از خداوند و سپس از خود آنها درخواست عفو و گذشت دارم. در همین لحظه هم تمام کسانی که در گذشته چه عمداً و چه سهواً من را اذیت کرده و ناراحت کردند، بخشیدم. چون اگر این بخشش صورت نگیرد همیشه در اضطراب و ناراحتی به سر می‌برم. من قبل از کنگره پر بودم از کینه، نفرت، ترس، تاریکی و بی‌نهایت نیروی منفی؛ ولی در کنگره یاد گرفتم که همه این‌ها را کنار بگذارم.
اما سپاسگزاری: من در کنگره یاد گرفتم که هر کس به هر نحوی چه در بحث آموزش، چه در مسائل مادی و یا معنوی به من کمک کرد سپاسگزار او باشم. فرقی نمی‌کند این سپاسگزاری از بچه، زن، مرد، خانواده یا از هر کس دیگری باشد؛ من از خداوند بسیار تشکر می‌کنم و سپاسگزارم که بعد از ۲۰ سال تاریکی از جایی که هرگز فکرش را نمی‌کردم روزنه‌ای به سوی من گشود تا وارد مکانی شوم که بدون ناراحت کردن همسر و دخترم به راحتی درمان شوم و در کنار آن آموزش بگیرم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که بستری را فراهم کردند که امثال من حسین به راحتی در اینجا درمان شویم. وقتی برای اولین بار وارد کنگره شدم وضعیت بسیار آشفته‌ای داشتم، انواع و اقسام قرص‌ها و مواد مخدر را مصرف می‌کردم.


راهنمای تازه واردین من آقای محسن قدیمی بودند که هرجا هستند خداوند حافظ و نگهدارشان باشد. و حالا بعد از ۶ سال من خود راهنمای تازه واردین شده بودم و رسالت کنگره مرا سر راه برادر ایشان قرار داد تا بتوانم به عنوان راهنمای تازه واردین به او کمک کنم. این نتیجه خدمت صادقانه و بی چشمداشت است.
از راهنمای تازه واردین جلسه دومم آقای محمد ربیعی تشکر می‌کنم، همچنین از راهنمای تازه واردین جلسه سوم خودم آقای محسن سادات بسیار سپاسگزارم. من بلافاصله یک ماه بعد از رهایی وارد خدمت شدم و بیشترین مدت خدمت را در قسمت اوتی گذراندم. از آقای رضوانی و حسینی ایجنت‌های قبلی شعبه و تمام مرزبانانی که در این ۶ سال خدمت کردند، تشکر می‌کنم. از راهنمای سفر اولم آقای محمد ملاولی و دیگر دوستان تشکر می‌کنم.
از راهنمای سفر دومم آقای محمود نوروزی که هر وقت به ایشان احتیاج داشتم چه در وقت کنگره و چه خارج از آن با تمام وجود به بنده کمک کردند سپاسگزارم. گرچه من به واسطه خدمت در اوتی و راهنمای تازه واردین به ندرت در لژیون ایشان حضور داشتم ولی همین جا دستشان را می‌بوسم و از تمام راهنمایان و خدمتگزاران شعبه سپاسگزارم و برای همگی شما آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم.
از اینکه به صحبت‌های بنده توجه فرمودید ممنونم.

رهایی‌های هفته:

تایپ و ارسال: خدمتگزاران سایت شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .