نهمین جلسه از دوره ششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی رازی؛ با استادی ایجنت محترم مجتبی، نگهبانی مسافر امید و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه (( نظم، انضباط و احترام در کنگره60 )) در روز شنبه تاریخ 12 مهر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
.jpg)
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر ، خدا را شکر میکنم که در این جایگاه قرار گرفتم، برای آموزش گرفتن و خدمت کردن، دستور جلسه امروز از دو بخش تشکیل شده است، دستور جلسه اول نظم و انظباط در کنگره 60 و جلسه دوم تولد یک سال رهایی مرزبان محترم آقا رضا، این دستور جلسه برای این گذاشته شده است تا من بتوانم از آن آموزش بگیرم، قبل ازاینکه وارد کنگره شوم هیچ گونه نظم و انظباطی در من وجود نداشت، در انجام کارهایم هر طور که می خواستم رفتار میکردم، در روابط اجتماعی، در محیط خانواده، بی نظم ترین آدم روی زمین بودم، زمانی که من به واسطه مصرف کردن مواد در حالت عادی نیستم، ساختار زندگی من به این صورت است که نظم و انضباط ندارم، کارهای روزانه زندگی خود را نمی توانم انجام دهم، بیشتر مصرف کننده های که وارد کنگره می شوند هر کدام یک بهم ریختگی های دارند، خود من هم همینطور بودم، این ها عمده مسائلی هست که یک نفری که با اعتیاد زندگی میکند گریبان گیر او خواهد بود،
.jpg)
شروع اعتیاد یک مسئله ایی هست که با نداشتن نظم و انضباط خیلی چیزهای که شخصیت انسان را می سازد از بین خواهد رفت و باعث می شود که انسان همچنان در اعتیاد خود بماند و رها نشود، وقتی وارد کنگره میشوید در موقعی که حرمت کنگره60 خوانده می شود گفته می شود کنگره مکان مقدس و امنی می باشد که هر شخصی با ورود در این مکان باید حرمت آن را اجرا نماید، این جمله خیلی مهم است، جون کنگره برای هیچ کس دعوت نامه نفرستاده است، هر شخص خودش انتخاب کرده است که برای درمان به کنگره بیاید، و شخص بایستی وظیفه خود بداند که به قوانین کنگره60 احترام بگذارد، البته آقای مهندس فرمودند، کنگره60 شروع کار خود را با یکسری افراد بی نظم وانظباط استارت زد و حالا بعد از گذشت سالها تمامی شعبات کنگره60 با نظم وانضباط کامل در حال خدمت کردن به افرادی که خواستار رهایی هستند تشکیل گردیده است، الان همه بچه های کنگره منظم و مرتب هستند و این همان اجبار است، دارو را سر زمان مشخص استفاده کند، سی دی را باید به اجبار بنویسد، پیراهن سفید بپوشد، اصلا پیراهن فرم کنگره 60 سفید است، انسان برای نپوشیدن،برای نرفتن،برای نخوردن،برای انجام ندادن کارها، هزاران بهانه می تواند بتراشد، مخصوصا انسانهای مصرف کننده در بهانه تراشی استاد هستند، هنوزم بعضی وقت ها برای انجام ندادن کاری به زیباترین شکل ممکن خودم را راضی میکنم و به خودم دروغ می گویم که خودم هم باورم می شود که این اتفاق افتاده است، ولی در کنگره60 با سفر کردن هر چه جلوتر میرویم با احیا شدن انسان و تربیت نفس باعث می شود که حداقل کاری که می کنیم به خودمان دروغ نگوییم، و کارهایمان را بطور منظم انجام دهیم، وقتی وارد مکانی میشویم، به قوانین آنجا احترام بگذاریم، احترام چیزی نیست که به ما هدیه بدهند و خریدنی نیست و یا با خواهش و التماس بدست نمیآید، رفتار و کردار درست است که باعث میشود دیگران به ما احترام بگذارند، کسی که رفتار مناسب داشته باشد میتواند این را تجربه کند، کسی که منظم است میتواند زندگی راحت و حال خوبی داشته باشد، در ادامه می رویم قسمت دوم دستور جلسه که تولد مرزبان محترم آقا رضا در شعبه رازی میباشد من به واسطه این که مسئول این شعبه هستم حال و روز اول افرادی که تازه وارد شعبه میشوند را فراموش نمی کنم چون باید همه مسافر ها را بشناسم، رضا هم ورودش از شعبه ستارخان شروع شد ولی بعد از اجازه تاسیس این شعبه به اینجا آمدیم، و در اینجا راهنما انتخاب کرد و سفرش را شروع کرد، همیشه سر وقت در شعبه حضور داشت، انسان بدون حاشیه ای هست، با جمع همیشه محترم بود، و آهسته آهسته تغییرات در رضا شکل گرفت، مرزبان شعبه شد، اگر می خواهید ساخته شوید باید مرزبان شوید، تولدش را به خودش و همسفرش تبریک می گویم، اگر میخواهید ارتقا پیدا کنید بایستی در یک جا ماندن راضی نشوید، که رضا این کار را کرد، بازبگر بود نه تماشاچی، امیدوارم پیشرفت بیشتری در کنگره از او شاهد باشیم از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

آرزوی مسافر رضا: آرزو می کنم همه مسافر ها نشستن روی این صندلی را ارج بنهند و با رعایت قوانین به رهایی برسند.
خلاصه سخنان مسافر رضا:

در ابتدا تشکر می کنم از همه عزیزان که به من این تولد را تبریک گفتند، اگر به خواهم مقداری از تاریکی های دوران مصرف خودم را برای شما بگوییم این است که آنتی ایکس من الکل بوده البته بقیه مواد هم در دوران دانشجویی استفاده کردم، ولی خدا را شکر که گریبان گیر من نشد، البته من تاریکی را تجربه کردم، مصرف مواد در ابتدا یک سر خوشی به انسان می دهد، ولی به مرور زمان و زیاد شدن مصرف مواد یواش یواش انسان عصبی میشود، استرس میگیرد، برای ترک کردن راههای زیادی را امتحان کردم مثل بقیه مصرف کننده ها، حتی میخواستم بصورت کنترلی مصرف کنم،ولی متاسفانه نیروهای منفی اجازه نمیدادند، به دکتر روانپزشک مراجعه کردم برای درمان ولی تاثیری نداشت، بالاخره با کنگره 60 آشنا شدم، در کنگره محبت و احترام جاری است، و این یک ابزار پیروزی در کنگره است، من زمانی که وارد کنگره شدم خودم را سپردم به راهنما و انجام دستورات ایشان، و این امر باعث به درمان رسیدن و رهایی من شد است، تشکر می کنم از راهنمای خودم و همسفرم و بقیه دوستان عزیز، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
.jpg)
خلاصه سخنان همسفر آزاده:
سلام دوستان آزاده هستم همسفر، خدارا شکر میکنم که امروز در این جشن تولد هستم، سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترم ایشان هستم، تشکر میکنم از راهنمای مسافرم و راهنمای خودم که زحمات مارا متحمل شدند، اصلا اعتقادی نداشتم که رضا بتواند درمان بشود و الکل مصرف نکند یا اینکه اصلا بتواند چند دقیقه یک جا بشیند و سی دی بنویسد، اما خدارا شکر با تدبیر کنگره توانست هم به رهایی برسد و هم اینکه سی دی های خود را کامل بنویسد برای رسیدن به اینجا واقعا تلاش کرده است و سختی های مسیر را به جان خریده است تا امروز در این جا تولد یکسال رهایی خودمان را در کنار شما جشن بگیریم، بعد از سفر مواد، سفر سیگار بود که واقعا به قدر یک معجزه شگفتانگیز بود و اصلا باورم نمیشد که بتواند درمان کند اما خدارا شکر این بخش را هم با کمک راهنمای محترم آقای ایرانپور پشت سر گذاشت و به رهایی رسید، خیلی از اوقاتی که رضا به کنگره میآمد آرزوی من این بود که همان رضای اول بشود چون استرس و بیقراری و تخریب ش بالا بود، اما نظم و انظباط کنگره و مداومت بر آنها کاری کرد که رضا از اول هم بهتر شود و به زندگی برگشت، تشکر میکنم از همه خدمتگزاران کنگره۶۰ که در مسیر رهایی مسافرم با آموزشهای ناب کنگره عشق و محبت دادید، تشکر میکنم از همه شما که به این تولد آمدید، ممنون که به صحبتهای من توجه کردید.

.jpg)

تایپ و عکس: مسافر حمید
بارگذاری: مسافر احسان
مرزبان کشیک: مسافر محسن
- تعداد بازدید از این مطلب :
92