چهاردهمین جلسه از دوره نود کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ به استادی راهنمای محترم مسافر حامد، نگهبانی مسافر امیررضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه"نظم، انضباط و احترام در کنگره60" در ادامه تولد آزادمردی راهنمای محترم مسافر داود، شنبه ۱۲ مهر 1404 ساعت 16:30 برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حامد هستم مسافر. سپاسگزارخداوند هستم که یک بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم. از گروه مرزبانی و ایجنت مسافران و همسفران کمال تشکر را دارم که خدمت میکنند.
دستور جلسه امروز دو قسمت میباشد، بخش اول دستور جلسه هفتگی و بخش دوم تولد آزادمردی داود عزیز میباشد.
برای من افتخاری است که راهنمای داود عزیز میباشم، کسی که در این جایگاه قرار میگیرد، زحمات زیادی کشیده است وعشق و محبتی درون داود عزیز است که هیچ چیز نمیتواند او را از کنگره دور کند. او خواستهاش خدمت کردن است.
این دستور جلسه کاملا با داود عزیز مطابقت دارد، چون رهجویی بود که نظم کنگره را پذیرفت. هرچه میگذرد منظم تر ودقیق تر میشود.
من راهنما به دلیل گرفتن آموزشهایی که داشتم و دانایی که کسب کردم توانستم خود را ارتقا بدهم و انتظار بیشتری ازمن میرود و باید توانست ابتدا برای خود و سپس برای دیگران الگو باشم.
در کتاب 60 درجه جناب آقای مهندس بیان میکنند که اگر نظم نبود روش دی اس تی و درمان هم نبود و هیچکدام از ما الان اینجا حضور نداشتیم. آقای مهندس فرمودند من فقط میخواستم مصرف خودم را منظم کنم و حتی جرات اینکه در مورد درمان صحبت کنم را نداشتم فقط میخواستم اطلاعی از وضعیت مصرف خودم داشته باشم.
در مورد اضافه وزن هم جناب مهندس فرمودند ابتدا ترازو را در برنامهات داشته باش تا بتوانید در ادامه راه در مسیر قرار گرفته باشید. من اگر نظم را نپذیرم کنگره هم من را به عنوان یک ساختار منظم نمیپذیرد و نمیتوانم به درمان برسم.
آقای مهندس کشف کردند که من اگر بیماری خاصی دارم دلیلش بی نظمی در بدن من است. من نظم را از آقای مهندس آموختم که ساعت 6 صبح در استخر حضور دارند وتمام کارهایشان سر ساعت انجام میشود. این سرساعت انجام دادن کارها از اتلاف وقت جلوگیری میکند و اگر هر کاری در وقت خودش انجام شود به نتیجه خواهد رسید.
درمورد قسمت دوم دستور جلسه:
من این روز را به داوود عزیز تبریک عرض میکنم.
دو همسفر به نامهای سینا وسپهر عزیز دارد و از روز اول این دو عزیز هم جزئی از لژیون ما شدند. خیلی دوستشان دارم و هر دو ورزشکار هستند و خوب درس میخوانند. زمانی پیامهای کنگره را از حفظ میخواندند که این نشان میدهد داود آموزشهای کنگره را در زندگی خود کاربردی کرده است.
قبل از دوره خدمت راهنمایی، دوره مرزبانی را تجربه کرده بود و هرکجا که نیاز به خدمت بود او حضور داشت، امیدوارم به آروزهایش برسد و از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
سخنان راهنمای محترم مسافر داود:

سلام دوستان داوود هستم مسافر. آرزو میکنم تمام سفر اولیها رهایی با کیفیتی داشته باشند.
من برای درمان روشهای زیادی را امتحان کردم حتی در گرمای طاقت فرسای جنوب، خودم را در تانکر حبس میکردم تا ترک کنم اما هیچ اتفاق خوبی صورت نگرفت، حتی به کلینیک مراجعه کردم که آن هم به نتیجه نرسید.
هیچ راهی بجز روش دیاستی در کنگره 60 در دنیا برای درمان اعتیاد وجود ندارد.
من تلاش کردم در سفر اول، خوب سفرکنم سیدیها را به موقع مینوشتم، به موقع حضور داشتم و تا جایی که در خاطرم است غیبتی نداشتم.
من همه کاری برای درمان کردم. وقتی از درب کنگره که وارد شدم متوجه نور و روشنایی شدم که در ادامه بر زندگی من تابید. همان حرف زیبایی که راهنمای عزیزم گفت ببین چه چیزی کاشتهای و در ادامه قرار است چه چیزی را برداشت کنی. از آقای مهندس و راهنمای عزیزم تشکر میکنم، نظم و استمرار بود که باعث شد من بتوانم در این لحظه به حال خوب برسم.
سخنان همسفر سینا:
سلام دوستان سینا هستم یک همسفر.
اول از همه از بنیانگذار کنگره ۶۰ تشکر میکنم و از راهنمای محترم پدرم آقا حامد که واقعاً برای ما زحمت کشیدند تشکر میکنم.
سخنان همسفر سپهر:
سلام دوستان سپهر هستم یک همسفر.
منم از جانب خودم از آقای مهندس و راهنمای محترم آقا حامد خیلی تشکر میکنم که باعث شد تا به این حال خوب برسیم و این حس خوبی که در خانواده ما جریان دارد، به خاطر خدمتهایی است که پدرم در کنگره انجام میدهد.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

- تعداد بازدید از این مطلب :
153