به نام قدرت مطلق الله
دهمین جلسه از دور چهلم کارگاه های آموزشی ویژه مسافران و همسفران کنگره 60 ، نمایندگی ایمان با استادی راهنما مسافر حسین، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه "نظم، انضباط و احترام در کنگره 60 " در روز شنبه 12 مهر ماه 1404 ساعت 16.30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
من همیشه یاد گرفتهام که در کنگره آموزش هیچوقت متوقف نمیشود. چه در سفر اول، چه سفر دوم و حتی وقتی که شال روی دوش من قرار گرفت، باز هم احساس نکردم که دیگر بینیاز از یادگیری هستم. بارها شده که از یک تازهوارد یا یک سفر اولی نکتهای آموختهام و این نشان میدهد که کنگره یک دانشگاه همیشگی است.
اولین تأثیر مهمی که کنگره روی من گذاشت، نظم و دیسیپلین بود. در گذشته من انسانی کاملاً بینظم بودم، همیشه دنبال بهانهای برای فرار از مسئولیت و کاربودم. این بینظمی نهتنها زندگی شخصیام را بههم ریخته بود، بلکه اعتماد اطرافیانم را هم از بین برده بود. اما با ورود به کنگره و آموزشهایی که گرفتم، کمکم متوجه شدم که اساس درمان اعتیاد و حرکت در این مسیر، نظم است. آقای مهندس در کتاب ۱۴ مقاله اشاره میکنند که اعتیاد را میتوان با نظم مهار کرد. من هم وقتی مصرفم تحت نظم قرار گرفت، بهمرور جسم و روانم آرام گرفت و زندگیم سر و سامان پیدا کرد.
.JPG)
نکته دیگری که کنگره به من آموخت، احترام و استفاده درست از سه کلمهی «ببخشید»، «متشکرم» و «لطفاٌ» بود. شاید در ظاهر ساده باشند، اما به جرأت میگویم اگر این کلمات در جای درست به کار گرفته شوند، میتوانند معجزه کنند. من یاد گرفتم اگر خطایی کردم عذرخواهی کنم، اگر نعمتی دریافت کردم شکرگزار باشم و اگر میخواهم کاری انجام دهم ابتدا اجازه بگیرم. همین تغییرات کوچک باعث شد روابط من با خانواده، دوستان و محیط کار بهبود زیادی پیدا کند.
از طرفی نظم و آموزشهای کنگره فقط محدود به جلسات داخل شعبه نیست؛ بلکه من تلاش میکنم آنها را در بیرون هم اجرا کنم. اینکه در کار، در خانواده و حتی در ارتباط با دیگران فردی مسئولیتپذیر و منظم باشم، نتیجه مستقیم آموزشهایی است که در اینجا آموختهام.
در بخش دوم دستور جلسه، در مورد تولد علیرضا عزیز: علیرضا هم مانند بسیاری از ما در ابتدا با چالشهایی روبهرو بود، اما چیزی که باعث شد امروز در این جایگاه قرار بگیرد، فرمانبرداری، تلاش و پایداری او بود. حتی وقتی شرایط سخت شد و تغییراتی بهوجود آمد، او مسیرش را رها نکرد و همچنان خدمت و آموزش را ادامه داد. این نشان میدهد که اگر ما بذر خوبی را در کنگره بکاریم و مراقبش باشیم، بهموقع به ثمر خواهد نشست.
امروز این روز قشنگ را به خود علیرضا، راهنمایش، خانوادهاش، مرزبانان، همسفرشان و همهی اعضای شعبه تبریک میگویم. امیدوارم که این رهایی برای او و همهی ما پایدار باشد و بتوانیم با خدمت و آموزش در این مسیر ادامه دهیم.
در پایان، خداوند را شکر میکنم که کنگره در مسیر زندگی من قرار گرفت و امیدوارم همیشه قدردان این نعمت بزرگ باشم.
.JPG)
صحبتهای مسافر علیرضا:
اگر بخواهم از دو سال پیش بگویم، زمانی که تازه وارد کنگره شدم، باید اعتراف کنم موضوعی هست که هیچوقت با کسی در میان نگذاشته بودم. آن روزها حال و روز خوبی نداشتم، خانوادهام خیلی از دستم اذیت شده بودند، مخصوصاً مادرم و خواهرانم. درست در همان روزها هم برادرم را از دست داده بودم و این اتفاق باعث شد حال خانوادهام خیلی بدتر شود. یادم هست مادرم و خواهرانم در مقابل من ایستاده بودند و من دیگر هیچ راهی نداشتم. همین موضوع جرقهای شد که به کنگره بیایم، البته آن موقع هنوز باور نداشتم و بیشتر فکر میکردم دارم به خودم یک مرخصی کوتاه میدهم، کمی فاصله بگیرم و بعد دوباره همان مسیر قبلی را ادامه بدهم.
.JPG)
اما هیچ وقت فکر نمیکردم که بتوانم یک سال بدون مواد و حتی بدون سیگار زندگی کنم. چون واقعاً ناامیدترین آدم روی زمین بودم. امروز که یک سال از رهاییام گذشته، خدا را شکر میکنم که در این مسیر قرار گرفتم. این اتفاق برای من مثل خواب و خیال است.
در این مسیر از همسفرم، از راهنمای عزیزم حسین آقا طالب، حسین آقا صداقت و همه دوستانی که کنارم بودند واقعاً سپاسگزارم. همسرم پا به پای من سختیها را تحمل کرد، پایداری کرد و هرگز تنهایم نگذاشت. از همینجا به او قول میدهم که در ادامه زندگی، جبران تمام کوتاهیها و سختیهایی را که برایش ایجاد کردم، بکنم.
.JPG)
خلاصه سخنان راهنما همسفر سپیده:
امروز جشن اولین سال رهایی آقا علیرضا و غزاله عزیز است. واقعاً این اتفاق برای خودشان هم مثل یک باور در ناباوری است. من از همان ابتدا شاهد بودم که غزاله چه حال خرابی داشت، مخصوصاً زمانی که تازه وارد لژیون شد، درست در حالی که فقط دو سه ماه به رهاییاش مانده بود. اما با آموزشهای بینظیر آقای مهندس، قدم به قدم حالش بهتر شد و تغییرات درونیاش کاملاً مشهود بود. این برای من یک درس بزرگ بود که آموزش و عمل بهتدریج معجزه میکنند.
از طرفی، علیرضا عزیز با فرمانبرداری و ایستادگی مثالزدنیاش مسیر سفر را طی کرد. او نشان داد که با صبر و ماندن پای کار میشود به نتیجه رسید. امروز هم میدانم که او در آینده میتواند تأثیرگذار باشد، چه برای کنگره و چه برای شعبه ایمان. او میتواند امیدبخش کسانی باشد که پشت درها منتظر ورود هستند.
به غزاله هم باید تبریک ویژه بگویم. او با وجود همه سختیها و بههمریختگیهای درونی، فرمانبردار ماند و به این نقطه شیرین رسید. همین موضوع برای من درس بزرگی بود که هیچ شرایط سختی نمیتواند مانع رشد شود، اگر ایمان و تلاش وجود داشته باشد.
از آقا علیرضا هم تشکر میکنم که راه درست را پیدا کرد، ایمان آورد و همسرش را همراه کرد تا هر دو بتوانند همزبان شوند و حال خوب را با هم تجربه کنند.
.JPG)
خلاصه سخنان همسفر غزاله:
امروز برای من یکی از شیرینترین لحظات زندگی است؛ چرا که شاهد اولین سال تولد رهایی همسر عزیزم هستم. روزهایی را یادم میآید که زندگیمان پر از دعوا و تنهایی بود. او شبها خانه نمیآمد، یا وقتی میآمد، فقط بحث و دعوا بود. من میدانستم چیزی مصرف میکند، اما خودش انکار میکرد. حتی یک بار وقتی خیلی خسته بودم و از کار افتاده بودم، گفت چیزی بهت میدهم که انرژی بگیری و خستگیات برود. یک قرص داد و من سادهلوحانه خوردم. بعد دیدم خانهمان پر شده از وسایل و مواد مختلف. آن روزها خیلی گریه میکردم، فکر میکردم همه چیز تمام شده.
اما یک روز با آرامش و احترام به من گفت: «این شربتی که میخورم برای ترک اعتیاد است، بیا همسفر من شو.» من اول قبول نکردم، میگفتم خودت برو ترک کن. اما خدا را شکر میکنم که او ایستاد، ادامه داد و این مسیر را با قدرت طی کرد. همین باعث شد من هم وارد کنگره شوم و بفهمم که حال خودم هم خرابتر از اوست.
امروز به حال خوش رسیدم و از صمیم قلبم خدا را شکر میکنم که راه کنگره برایمان باز شد. از مسافرم تشکر میکنم که با شجاعت این مسیر را طی کرد و امروز به این نقطه رسیده است.
.JPG)
به علیرضا عزیز و غزاله گرامی تبریک میگویم، به راهنمایانشان، به خانواده محترمشان، به اعضای شعبه ایمان، به مرزبانان و خدمتگزاران تبریک میگویم. امیدوارم در ادامه مسیر هم در خدمتگزاری ثابتقدم باشند و حال خوب را هم در وجودشان و هم در زندگیشان تجربه کنند.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، سپاسگزارم.
تایپ: مسافر حسن
ویرایش و ارسال : مسافر ابوالفضل و احمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
144