هر ساختار برای ماندگاری طولانی و حفظ ثبات و حرکت پیوسته برای رسیدن به هدف، نیاز به قوانینی دارد که از دل آن قوانین، تمامیت ساختار به سرانجام برسد و پابرجا بماند. از این دست قوانین میتوان، نظم و احترام را نام برد که ریشه هردو از چهارچوب و حریم گرفته میشود و این مهم در کنگره۶۰ که مکانی است برای پرورش و رشد و تغییر ساختار از جهت منفی به مثبت، یا به نوعی از ضدارزشها به طرف ارزشها، قطعاً بسیار تاثیرگذار است.
من آموختهام ابتداییترین نیاز هر نفس انسانی، برای حل کردن مسائل روزمرهاش، نظم دادن به افکار و اندیشههایش است و برای نظم دادن، ابتدا باید آرامش در جسم و جانش نشسته باشد، درغیر اینصورت، تنها بینظمی است که در افکار موج میزند و در پس این بینظمی قطعاً هیچ الویتبندی در خواستهها شکل نخواهد گرفت و در نتیجه مسائل، به سمت حل شدن پیش نخواهند رفت. پس نظم و انضباط است که مرا وادار میکند تفکر سالم داشته باشم و به خواستههای معقول خود الویت دهم و از خواستههای نامعقولم بگذرم.
طبق آنچه در کنگره آموختم، هر تغییری در درونم باعث ایجاد تغییر در برونم میشود. بنابراین زمانی که نظم در افکارم و الویت بندی خواستههایم را در درون عملی ساخته باشم، آنگاه محیط پیرامونم به نظم آغشته میشود. پس بر من واجب است به عنوان یک همسفر در کنگره۶۰، ابتدا خود بیاموزم و سپس بتوانم در محیط پیرامونم، تغییر ایجاد کنم و باعث مستحکمتر شدن ساختار کنگره شوم .
واما احترام مقولهای است بسیار ظریف و پر از نکتههای ناب چه فردی باشد چه جمعی .زمانی که من یاد میگیرم برای خودم حریم قائل باشم، یعنی معنی احترام را آموختهام و این احترام از آنجایی نشأت میگیرد که از صحبت بیهوده پرهیز میکنم، از تجسس در زندگی دیگران دوری میکنم، سوالات نامربوط نمیپرسم، کسی را قضاوت نمیکنم، بی توقع از دیگران مسیر زندگیم را پیش میبرم وغیره. تمامی این پرهیزها در اصل مرا به راهی رهنمون میسازد که ارزشمند است و مرا دارای حریم میکند. یعنی چهارچوبی در اطرافم بنا مینهم و به هرکس به اندازه ظرفیت درونش و بر مبنای اعتماد شکل گرفته مابین، اجازه میدهم که در این حریم وارد شود یا خیر.
در کنگره۶۰، احترام پایه محکمی دارد، زیرا از همان ابتدا میآموزیم که همه افراد شایستگی احترام را دارند و نگاهمان به دیگران نباید براساس ظاهر و لباس باشد، بلکه هر نفسی در ذات خود محترم است. اما جایگاهها در کنگره۶۰، مساله احترام را به گونهای دیگر رقم میزنند. هر جایگاه احترامی خاص خود را میطلبد و من یاد گرفتم در اینجا فقط به شخص نگاه نمیکنم، بلکه به شایستگی او و خدمتی که انجام میدهد نیز مینگرم و آن شخص به واسطه خدمت عاشقانهای که انجام میدهد، در صور ظاهر و پنهان مرا وامیدارد که حرمت او را حفظ کنم و رفتاری در شأن او بروز دهم. امید است که بتوانم همواره در مسیر سبز کنگره، پایدار و مستدام باشم.
نویسنده: راهنما همسفر الهام (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر سیمین رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
69