همانطور که همه میدانیم جهان هستی بر مبنای نظم و انضباط آفریده شده و ما در تمام سطوح زندگی با آن سروکار داریم. طبق آموزشهایی که در کنگره داشتیم آموختیم که از هستی الگوبرداری کنیم و ما مشاهده میکنیم که شب و روز، تغییرات فصلها، وجود درختان، گیاهان، دریاها و اقیانوسها؛ همه اینها اگر نظم در آنها نباشد، در حرکت و رشد آنها خلل به وجود میآید.
نظم و انضباط به این معناست که هر فردی کارهای خودش را تحت نظم و قاعده مشخصی در بیاورد و هر چیزی سر جای خودش باید قرار بگیرد و هر کاری در زمان معین خودش انجام شود و فرد در تمام مراحل زندگی عاقلانه رفتار کند و با تفکر سالم و صحیح رفتار خود را مدیریت کند.
اگر ما با دقت به زندگی انسانها نگاه کنیم در مییابیم که انسانهایی که در زندگی موفق بودهاند کارهای خود را با نظم و ترتیب خاصی انجام میدادند و در نتیجه بازدهی مطلوبتری هم دارند و درست برعکس این مسئله هم در جامعه وجود دارد. انسانهایی که در زندگی دچار هرج و مرج و بینظمی هستند و بدون هیچ برنامهریزی به کارهایشان میپردازند ممکن است زحمت بیشتری هم متحمل شوند ولی بازدهی مطلوبی ندارند.
نظم به این معنا نیست که آزادی فرد محدود شود بلکه آن است که رفتاری عاقلانه و با شناخت و آگاهی طبق ضابطهها و قانونهای منطقی داشته باشد که این ضابطهها هم به سود خود فرد است و هم به سود جامعهای که در آن زندگی میکند. یک فرد موفق برنامه زندگی خود را از لحاظ مسائل مختلف همچون عادات غذایی، استراحت، تفریح، کار و درس خواندن و...، درست تنظیم میکند.
نظم و برنامهریزی نباید در یک مقطع خاص از زندگی باشد باید مداوم باشد و در اثر تکرار و تمرین به صورت عادت در میآید و از دوام بیشتری برخوردار خواهد بود. یک نمونه از محصولات نظم این میباشد که اولاً استرس را کم میکند و سبب صرفهجویی در وقت میشود و در نتیجه ایجاد آرامش مینماید.
اگر در خانوادهای همه امکانات رفاهی و آسایش فراهم باشد ولی نظم و انضباط لازم و احترام متقابل رعایت نشود هرگز در آن خانواده صلح و آرامش برقرار نخواهد بود. پس در کنگره ۶۰ هم اگر میبینیم که کارگاههای آموزشی، جشنها، لژیونها و مراسم به خوبی و بدون هیچ کم و کاستی برگزار میشوند و همه جلسات در سراسر کشور در یک روز معین و در یک ساعت معین شروع میشود و در یک ساعت معین هم به پایان میرسد همه به خاطر نظم و دیسیپلین میباشد که در کنگره حکمفرما است.
هر عمل دستهجمعی وقتی درست رهبری نشود دچار بینظمی و آشفتگی میشود. ما در کنگره مشاهده میکنیم مسافرانی که در سفر خود نظم دارند و سر وقت در جلسه حاضر میشوند و سیدیهای خود را مرتب مینویسند به راهنما احترام میگذارند و به توصیههای او گوش میدهند و عمل میکنند زودتر به نتیجه میرسند. اما مسافرانی که بینظم هستند یا دیر به نتیجه میرسند یا اصلاً به نتیجه نمیرسند و هم خودشان اذیت میشوند و هم راهنمای خود را اذیت میکنند.
پس نظم و انضباط در نهایت احترام را به همراه خود میآورد و این سه واژه ارتباط مستقیمی با هم دارند. پس نتیجه میگیریم: افرادی که نظم و انضباط بیشتری دارند در کارهای خود موفقتر میباشند. وقتی که ما در کارهای خود برنامهریزی دقیق داشته باشیم و به حقوق دیگران احترام بگذاریم درنتیجه احترام متقابل به خود ما برمیگردد و این خود ما هستیم که تعیین میکنیم که اطرافیان به ما احترام بگذارند یا بیاحترامی کنند.
نویسنده : همسفر عفت رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هشتم)
رابط خبری: راهنمای تازه واردین همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
59