English Version
This Site Is Available In English

در پر تو بخشش در راه خدا

در پر تو بخشش در راه خدا

《در پرتو بخشش در راه خدا، بخشوده خواهید شد و خداوند به آن‌چه انجام می‌دهید آگاه است.》

به‌واسطه دریافت شال پهلوان همسفر سمیرا در شعبه صالحی (۲) فرصت را مغتنم شمرده و گفت‌و‌گویی را با پهلوان مسافر سعید و پهلوان همسفر ایشان ترتیب داده ایم که توجه شما عزیزان را به خواندن این مطلب جلب می نماییم.

۱.ابتدا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟

سلام دوستان سعید هستم مسافر، آنتی ایکس شیره، تریاک،قرص مدت سفر اول ده ماه و ده روز راهنما آقای امین گواه مقدم، مدت رهایی هفت سال و هفت ماه ورزش بسکتبال 

پهلوان همسفر سمیرا  

۲.لطفاً از حس‌وحال‌تان در زمان دریافت شال پهلوانی از دستان پر از مهر مهندس برایمان کمی شرح دهید؟

شما زمانی که در جایگاه پهلوانی قرار می‌گیری، این جایگاه مانند یک آینه عمل می‌کند که انسان را به خودش نشان می‌دهد ،اول از همه‌من تلاش می‌کنم برای خودم پهلوان باشم؛ این‌که چقدر می‌توانم ببخشم و گذشت داشته باشم، چقدر می‌توانم سکوت کنم، و چقدر می‌توانم در کنار آدم‌هایی زندگی کنم که وقتی با من هستند، حالشان خوب باشد ،اما به شخصه، هنوز خودم را شرمنده کنگره می‌دانم، زیرا احساس می‌کنم نتوانسته‌ام آنچه را که کنگره به من بخشیده، ادا کنم. به همین دلیل تا آخر عمرم خود را مدیون کنگره می‌دانم

پهلوان مسافر سعید 

۳.شما هم لطفاً از حس و حالتان در زمان دریافت شال بگویید؟

حس من در زمان دریافت شال چنین بود که اول شاکر درگاه خداوند بودم؛ چراکه این ظرفیت را به من بخشید تا بتوانم به دیگران کمک کنم. انسان هر عمل خیری را که می‌خواهد انجام دهد، ابتدا باید فرمان آن صادر شود. فرمان که صادر شد و ظرفیت آن که به من عطا گردید، توانستم در این جایگاه قرار بگیرم و بخشش را تجربه کنم. همین موضوع باعث شد بسیار خوشحال باشم.

۴.لطفاً کمی از جایگاه پهلوانی برای ما صحبت کنید و بفرمایید چه تفکر سبب شد تا بخواهید این جایگاه را تجربه نمایید؟

پهلوان مسافر سعید: 

اول از همه باید بگویم دیگران آمدند و این جایگاه را برای من فراهم نمودند؛ پس وظیفه من است که به نوبه خود این جایگاه را حفظ کنم و کمک نمایم تا جایگاه‌های دیگر و شعبات دیگر سرپا بمانند و خود را حفظ کنند، تا انسان‌های دیگری که به کمک و درمان نیازمندند بتوانند وارد این شعبات شوند و به درمان برسند.

اما موضوع بعدی، خدمت کردن بود. خدمت کردن اساس کار هستی است و من نیز دوست داشتم در این چرخه قرار بگیرم. با خدمت خود ـ چه خدمت جانی و چه خدمت مالی توانستم کمی به خودم و به کنگره ۶۰ کمک کنم.

پهلوان همسفرسمیرا 

۵.شما چه پاسخی به این مطلب دارید؟

برای من، همسفر، بهترین دستور جلسه که خودم را به خودم نشان می‌دهد، دستور جلسه گل‌ریزان است. جشن گلریزان برای من اهمیت و بزرگی بیشتری نسبت به سایر جشن‌ها دارد.

من معتقدم که به‌عنوان همسفر نباید در یک جایگاه متوقف شوم؛ سکون جایز نیست. اگر امسال هر مقدار کمک کرده‌ام، سال آینده باید آن را افزایش دهم تا این چرخه‌ی حالِ خوش ادامه‌دار باشد.

شاید بتوان گفت مشکلات انسان از خودخواهی بیش از اندازه او آغاز می‌شود.درباره جایگاهِ «بخشش و بخشیدن» کمی برای ما صحبت نمایید.

پهلوان مسافر سعید 

۶.دلیل خودخواهی انسان، آموزش نگرفتن صحیح اوست. اگر انسان کمی تفکر کند، متوجه می‌شود که این ملک و مُلک و این کره زمین حدود ۴ میلیارد سال است که وجود دارد و تمامی مادیات در طول این سال‌های طولانی دست به دست چرخیده‌اند. هیچ انسانی تاکنون نتوانسته هیچ‌یک از این مادیات را با خود از این عالم ببرد؟

ملک و همه هستی متعلق به خداوند است. بحث اصلی همان «آموزش نگرفتن» است؛ یعنی انسان بر این موضوع واقف نیست که در واقع یک امانت‌دار است. من می‌آیم و از این امانت استفاده می‌کنم و بعد از مدتی آن را بر جای می‌گذارم و به امانت‌دار بعدی می‌سپارم. این چرخه تا ابدیت ادامه دارد و انسان می‌تواند در این چرخه از آن بهره‌مند شود.

به همین علت است که وقتی وارد کنگره می‌شوید و پای سی‌دی‌های جناب مهندس می‌نشینید، آهسته‌آهسته به این درک و مفهوم می‌رسید که مادیاتی که در اختیار دارید، درست است که با تلاش خودتان به دست آمده، اما باید از آن برای کمک به دیگران هم استفاده کنید. باید بتوانید آن را ببخشید تا دیگران هم از شادی و بخشش برخوردار گردند و به حال خوب برسند.

همسفر پهلوان سمیرا 

۷.شما نیز کمی برای ما از جایگاه بخشش و بخشیدن بفرمایید:

انسان زمانی که در مسیر کنگره قرار می‌گیرد، به یک‌سری آموزش‌ها دست پیدا می‌کند که باید آن‌ها را در زندگی کاربردی نماید. خودِ من، زندگی‌ام به دو بخش تقسیم می‌شود: قبل از کنگره و بعد از کنگره.

من در کنگره آموختم که هر چیزی که امروز در دستان من است، به‌صورت امانت می‌باشد؛ حتی حقوقی که بابت کار برای من واریز می‌شود یا آن روزی‌ای که به سمت من می‌آید..

حال این پرسش به وجود می‌آید که: آیا من می‌توانم این امانت را به درستی به صاحبان آن برسانم؟ یا فقط مسئول نگهداری و انبار کردن آن هستم؟ و یا حتی آن‌قدر خساست به خرج می‌دهم که آن مادیات برای خودم نیز وفا نمی‌کند و در نتیجه نمی‌توانم از مالی که جمع‌آوری کرده‌ام استفاده نمایم.

اما کنگره به من آموخت: مالی که تو جمع‌آوری می‌کنی باید دست به دست بچرخد؛ همان‌گونه که انرژی‌ها در گردش هستند، مادیات نیز باید در گردش و چرخش قرار گیرند. حال این انتخاب من است که این گردش و چرخش در کجا صورت بگیرد. اگر این گردش مانند کنگره باشد، تبدیل به باقیات و صالحات خواهد شد؛ اما اگر به‌گونه‌ای باشد که مال تبدیل به ارث و میراث گردد، نتیجه‌اش جنگ و دعوا خواهد بود و حتی برای خودم نیز وفا نخواهد کرد.

پهلوان همسفر سمیرا

 ۸.برای کسانی که می‌خواهند وارد لژیون سردار شوند و در بین دو راهیِ بخشیدن و نبخشیدن قرار گرفته‌اند، چه پیامی دارید؟

زمانی که از لژیون سردار؛ وقتی بیرون می‌آیی و می‌خواهی در مورد آن صحبت کنی، دقیقاً همان حس استشمام یک عطر خوش را دارد. نمی‌توان به وصف کشید که این لژیون چه عظمت و شکوهی دارد. آن‌قدر که اگر به بچه‌های لژیون سردار نگاه کنید، می‌بینید که آن‌ها تشنه بخشش‌اند. می‌گویند: «با بخشش حال ما خوب می‌شود ومی گویند.»

نمی‌دانیم این همه روزی و حس و حال خوب از کجا به سمت ما می‌آید، نمی‌دانیم بلاها چگونه از ما دفع می‌شوند، اما با قطعیت می‌دانیم که کسی یا نیرویی مراقب ما هست.

مسافر پهلوان سعید

۸. شما چه سخنی دارید در این زمینهبرای کسانی که در دوراهی بخشیدن یا نبخشیدن قرار گرفته‌اند، باید گفت که بهتر است بخشش را از کم آغاز کنند. شاید اگر به فردی که تازه وارد کنگره شده بگویی: «۶۰۰ میلیون یا ۶۰ میلیون و حتی ۶ میلیون تومان به کنگره کمک کن»، بگوید: «این مبلغ برای من زیاد است.»

اما به این موضوع فکر نمی‌کند که پیش از ورودش به کنگره، روزانه چه مبالغ زیادی را صرف مواد مصرفی، سیگار و سایر چیزها می‌کرد.

اگر سرانگشتی حساب کنیم، شاید یک فرد مصرف‌کننده مواد سالانه بالغ بر ۲۰۰ میلیون تومان هزینه داشته باشد. حالا که او وارد کنگره شده و بخش عمده این هزینه‌ها از دوش او برداشته می‌شود این شخص می تواند اندکی از آن مبلغ را به لژیون سردار اختصاص دهد، پس بهترین کار برای کسانی که بر سر این دوراهی قرار گرفته‌اند، این است که بخشش را از مبالغ کم آغاز کنند.

وقتی فردی حتی مبلغ اندکی را می‌بخشد، همان زمان حس و حال خوشی به او بازمی‌گردد. آن موقع است که می‌گوید:در نتیجه

«خیالش چون چنین باشد، جمالش بین که چون باشد.»

وقتی می‌بینم با گذشت ۵ یا ۶ میلیون تومان چنین حال خوشی به خودم و زندگی‌ام برگشته، با خود می‌گویم: اگر ۵۰ یا ۷۰ میلیون تومان ببخشم، حتماً ده‌ها برابر آن حال خوش به زندگی‌ام بازخواهد گشت و بصورت آهسته می توانم بخشش و بخشیدن و ورود به لژیون سردار را آموزش بگیرم.

و در آخر تشکر از شما عزیزان که با ما همراه بودید.

تایپ و مصاحبه:مسافر حسین لژیون یکم 

ارسال مطلب:مسافر محمدحسین لژیون یکم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .