دوازدهمین جلسه از دوره اول لژیون سردار خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی شقایق قشم، با استادی اسیستانت محترم شورا خانم مونا، نگهبانی مسافر هورا و دبیری مسافر معصومه، با دستور جلسه "صورت مساله اعتیاد" روز چهارشنبه 9 مهرماه 1404 راس ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان مونا هستم یک مسافر .
دستور جلسه این هفته صورت مسئله اعتیاد است، نقطه عطف و مبدا کنگره ۶۰ با صورت مسئله اعتیاد و حل آن شکل گرفت و به وجود آمد. درواقع آقای مهندس به درستی صورت مسئله اعتیاد را مطرح کردند، سپس توسط خودشان شکافته و باز هم توسط خودشان به زیبایی حل شد. فقط کافی است هر کس در هر جای دنیا کنگره 60 را پیدا کند، زیرا آموزشها مدون هستند، داروی درمان کاملا مشخص است و تمام پارامترهایی که جسم برای ترمیم به آن نیاز دارد، دارا میباشد. درنهایت سیستم شبه افیونی بدن با اجرای دقیق پروتکل درمانی، ترمیم و بازسازی خواهد شد.
صورت مسئله اعتیاد نزدیک به ۳۰ سال است در کنگره 60 تمام و کمال حل شده، اما هنوز در بسیاری از کشورهای دنیا و حتی ابر قدرتها، معتقدند اعتیاد درمان ندارد، و امیدوارند برای درمان آن راهی پیدا کنند. این بزرگترین نعمت خداوندی و یک خوشبختی است .
آقای مهندس در صحبت هایشان میگویند؛ اعتیاد یک بیماری می باشد که به مراتب سختتر از بیماریهای لاعلاج مانند سرطان است، چراکه جسم، روان و جهانبینی انسان را تحتالشعاع قرار میدهد. بیماری اعتیاد، جسم را بیمار میکند، توانایی تصمیمگیری را از شخص میگیرد و مشکلات روانی برایش ایجاد میکند، یعنی روی خلقوخوی او تاثیر میگذارد .
مصرف مواد مانند یک غبار یا تاریکی، پرده و حجاب روی افکار و اندیشه فرد میکشد و یک جهانبینی افیونی تنیده شده با مواد و انواع قرصهای روانگردان به او میدهد، برای اینکه نگذارد آن چیزی که حقیقت است را ببینیم، و حتی اگر حقیقت را دیدیم، توانایی انجام دادن و اجرای آن را از من بگیرد.
ما در طول سفرمان در کنگره و مسیر درمان، با کمک متد DST و حل صورت مسئله اعتیاد، طبق دستور جلسه "از فرمانبرداری تا فرماندهی"، تواناییهایی که در زمان مصرف از ما ربوده شده بود، دوباره به دست میآوریم و از آن خود میکنیم.
نام کنگره، "جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ " میباشد. ما در طول مسیر درمان احیا شدیم و یا در حال احیا و زنده شدن هستیم. همه ما قبل از ورودمان به کنگره، به معنای واقعی از زندگی برخوردار نبودیم، فقط حضور فیزیکی داشتیم ولی نمیتوانستیم روی افکار و اندیشهمان به درستی کنترل داشته باشیم. در زمان مصرف نمیتوانستیم جاهایی که دوست داشتیم برویم و آنچه دوست داشتیم بخوریم. یک چیزی مانع میشد تا حرفهایی که درونمان بود ابراز کنیم و آنچه حقمان بود بازپس بگیریم. ما این تواناییها را نداشتیم و قدرت دست شیطان بود .
با متد درمان کنگره 60، تمام قدرتها و تواناییهای ربوده شده، ذرهذره به انسان برمیگردد. حال سوال این است؛ آیا در قبال تمام چیزهایی که به دست آوردم، باید دست بر روی دست بگذارم؟ انسانهایی که در کنگره ۶۰ خدمت میکنند، چه مالی و چه معنوی، بسیار بیدار هستند و قدر آنچه به دست آوردهاند را میدانند، با خدمت در بخش OT، نشریات، صدور کارت، کلینیک، حتی با استاد یا نگهبان شدن، و راهنما شدن، قدردانی خود را نشان میدهند و خود را آماده میکنند تا در هفته گلریزان دستشان را بالا بگیرند و با اشتیاق و عشق، حتی اگر شده یک آجر یا یک بسته سیمان، در این کار سهیم باشند.
کنگره ۶۰ روز به روز در حال توسعه و بزرگتر شدن است، دانشگاه در حال ساخت میباشد و ساختمانهای متعدد برای خانمهای مسافر در حال ازدیاد است. اعضایی که در شعب مختلف کنگره، خودشان و یا عضوی از خانوادهشان به درمان و حال خوش رسیدهاند، قدر این دستاورد را به معنای واقعی میدانند و با عشق بازپرداخت میکنند.
اعضای کنگره 60 انسانهایی صدیق و درستکاری هستند. در اینجا هیچ پولی گم یا جابهجا نمیشود. جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ یک موسسه است که متعلق به آحاد ملت و برای تمامی انسانهاست، و هدفش بزرگ شدن و تعدد شعب مختلف در سراسر کشور است.
جشن گلریزان نزدیک است، امیدوارم فکرهای بزرگ داشته باشیم و با آموزشهایی که از آقای مهندس و راهنمایانمان گرفتهایم، در تنهایی خود تفکر و تعمق انجام دهیم؛ در طول مسیر درمان و با استفاده از صورت مسئله اعتیاد و بستر کنگره 60، چه چیزهایی دریافت کردیم و چه چیزهایی از دست دادیم؟ و حالا به عنوان یک انسان، بهاندازهای که عقل و تواناییمان حکم میکند، چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
من در ۵ یا 6 شعبه خدمت دارم، ایجنت و راهنما هستم. خداوند اذن داد امسال در نمایندگی شقایق قشم و نیلوفر قزوین عضو سردار شوم. اگر خداوند اجازه بدهد، خیلی دوست دارم پهلوان هم بشوم، نمیدانم امسال بشود یا نه، اما انشاالله سال آینده حتما میشود. به اذن خداوند و اجازه آقای مهندس، اولین دنور خانمهای مسافر بودم و تا به حال 5 بار هم دنور شدم. در هر شعبهای خدمت داشتم، سعی کردهام حداقل سرداریام را حفظ کنم، چون خدمتی که کنگره به من میدهد، برایم همه چیز است و بسیار لذتبخش میباشد. درست است من در کنگره کاری انجام میدهم، اما همین که دیده میشوم و به من اعتماد میکنند، لذتی وصفناشدنی برایم دارد. من حاضرم جانم را هم در راه کنگره 60 بدهم، چون جانم را از کنگره دارم.
گردآوری و تایپ: مسافر معصومه- دبیر لژیون سردار- نمایندگی شقایق قشم
ویرایش و ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
111