English Version
This Site Is Available In English

خطا در کنگره نافرمانی و ناسپاسی است

خطا در کنگره نافرمانی و ناسپاسی است

پنجمین جلسه از دوره دهم جلسات لژیون سردار مسافران نمایندگی گنجعلی‌خان کرمان با استادی راهنما مسافر محسن،نگهبانی پهلوان مسافر حسین و دبیری پهلوان مسافر جابر با دستور جلسه "صورت مسئله اعتياد" در روز پنجشنبه ۱۰مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ برگزار گردید.

 

سخنان استاد؛

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر.

تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان و از دیده‌بان‌های محترم،تشکر از راهنماهای بزرگوارام و از ایجنت محترم آقا مجید و مرزبان‌ها و تمام خدمتگزاران.

سعادت نصیبم شد که استاد جلسه‌ای باشم که خودم حس خیلی خوبی به آن دارم لژیون سردار برای من یک لژیونی است برای برآورده شدن خواسته‌ها و حاجات.

دستور جلسه این هفته صورت مسئله اعتیاد،وقتی نگاه می‌کنم به اینکه سال تحصیلی ما در کنگره ۶۰ شروع می‌شود، موضوعی را مطرح می‌کند که بحث ،بحث مسئله اعتیاد است من نگاهی می‌کنم به گذشته از آدم تا خاتم،از خاتم تا الان هیچ کسی و هیچ جایی نتوانسته بود مسئله اعتیاد را حل کند اما در کنگره ۶۰ آقای مهندس می‌آیند و این موضوع را حل می‌کنند نه تنها این موضوع حل می‌شود بلکه بیماری‌های صعب العلاج که یکی از این بیماری‌ها اعتیاد است. بیرون از کنگره کی من فکر می‌کردم که بتوانم روزی بدون مواد زندگی کنم؟و مدیون آقای مهندس هستم چون این بستر فراهم شد و ایشان به درمان رسیدند و در اختیار ما گذاشتند.

در سی دی عشق می‌گوید؛خداوند می‌دهد ولی پس نمی‌گیرد مگر اینکه خطایی سر زده باشد،چقدر خوب است که آدم یک چیزی را ببخشد ولی دنبال بازپس‌گیری آن نباشد،آقای مهندس می‌گویند؛پهلوانی که پیش من می‌آید اولین چیزی که به او می‌گویم هیچ خواسته‌ای نباید داشته باشی نه از خدا نه از خلق خدا.

خدا می‌بخشد واقعاً هم می‌بخشد مگر اینکه خطایی سر بزند چه خطایی سر بزند؟من به کنگره آمده‌ام صورت مسئله اعتیاد برای من حل شد،برای من که باید دائماً مواد مصرف می‌کردم و هر خبری که می‌شنیدم تنم می‌لرزید که الان مواد گران می‌شود. رهجویی داشتم که در مدتی که جنگ شده بود می‌گفت می‌ترسم شربت گیرم نیاید می‌خواهم ۱۰ شیشه شربت بگیرم یعنی هر کسی در سفر اول است باز هم این ترس را دارد ولی من آمدم در کنگره و به درمان رسیدم خطایی که از من سر می‌زند چیست؟

خطا این است که من ناسپاس و قدرنشناس باشم به قدر جایگاهی که به من داده شده است را ندانم خیلی‌ها در کنگره هستند، پولدارتر از بچه‌هایی که در لژیون سردار نشسته‌اند،  هستند و رنگ لژیون سردار را نمی‌بیند خیلی‌ها چشم دارند ولی نمی‌بینند گوش دارند ولی نمی‌توانند بشنوند و خدا نکند. کلامی را که خداوند در کلام الله می‌گوید چشم و گوش و قلبتان را من مهر زدم که خیلی چیزها را نمی‌توانید ببينيد.

امروز لژیون سردار است همه نتوانسته‌اند بیایند اینکه من آمده‌ام یک توفیق به من داده شده است که من بتوانم در شعبه حضور داشته باشم مهم نیست چند نفر هستیم و یا سرداری کارت،می‌کشم یا دنور یا پهلوان مهم این است که تمام توانم را می‌گذارم اگر من صد خود را گذاشتم یعنی به خطا نرفتم اگر نگذارم یعنی به خطا رفته‌ام و آنچیزی که به من داده شده است اگر حال خوب است از من گرفته می‌شود اگر رهایی است از من گرفته می‌شود،کسی که در کنگره سبد را نمی‌بیند و لژیون سردار را نمی‌بیند مطمئن باشد شاید به درمان برسد ولی به تعادل نمی‌رسد. 

من عاشق این آیه هستم،الله الولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی نور، می‌گوید خداوند ولی و سرپرست چه کسی است ؟کسانی که ایمان آورده‌اند ، لژیون سردار هر شعبه لژیون ایمان آن شعبه است ما دنبال معجزه عصای موسی می‌گردیم معجزه کجاست؟آقای مهندس می‌گویند من مصرف کننده ،کسی بودم که هزاران نفر از دست من در عذاب بودند من صبح به محل کارم می‌رفتم اولین کاری می‌کردم سیگار را روشن می‌کردم و اگر کسی اعتراض می‌کرد دود سیگارم را به سمت آنها می‌دادم حالم خوب نبود. 

آقای مهندس می‌گویند ۶۰ درجه زیر صفر حالا به کنگره آمدم همه چیز من روی روال آمده است و این درست نیست که این‌ها را نبینم.

یکی از رهجوهایم به من گفت دیگر وقت آن است که ماشینتان را عوض کنید و گفت؛چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است داشتم فکر می‌کردم اگر کنگره نبود کدام خانه؟

حس وحال خودم را بگویم وقتی به کنگره می‌آیید و وارد بازی می‌شوید و تماشاچی نیستید از سبد گرفته تا سردار کمک می‌کنید و حساب نمی‌کنید، اگر بخواهید حساب کنید کلاهتان پس معرکه است و هرگز نمی‌توانید وارد بازی شوید. 

من تعهد دنوری دادم و یک کاری راه انداختم و گفتم هرچه سود آن شد برای کنگره کارت می‌کشم،و رسید به تعهدم دیدم تعهدم مانده و حدود ۱۳۰ میلیون باید بدهم وام گرفتم و تعهدم را پرداخت کردم آقای مهندس می‌گویند که زیبایی به این صورت و ظاهر نیست، اگر من مصرف کننده بودم کی می‌توانستم دندان درست کنم؟ و از همه مهمتر اگر در خانه فرزندم مصرف کننده بود، یا بیمار سرطانی در اعضای خانواده‌ام باشد دیگر کی به فکر دندان درست کردن یا مسائل دیگه است؟،اگر فرزند من بیمار باشد اعتیاد، سرطان، هر چیزی چه زمان به فکر من می‌رسد که بروم دندان ایمپلنت کنم یا کار دیگری انجام بدهم؟اولویت برای من کنگره است.

کنگره گدا نیست به همه شما بگویم و محتاج هیچ کدام از ما نیست، آقای مهندس یک بازی راه می‌اندازد که من بیایم و به حال خوش برسم آقای مهندس تمام روزهای خود را در کنگره می‌گذرانند و کل زندگی آقای مهندس وقف شده است برای من و تو،برای بشریت،من یعنی بشریت.

در کرمان دارد ساخت و ساز می‌شود پول بود،ساخته می‌شود اگر نباشد هیچ.

انجام‌ها انجام می‌گیرد هیچ تردیدی به خود راه ندهید این تردید و شک خیلی خطرناک است باید حواسم باشد که چی به دست آوردم و کجا قدم گذاشتم و این را هم بگویم چه من عضو بشوم چه نشوم،چه وارد بازی بشوم چه نشوم، روزی در این شعبه ما با ۵ نفر لژیون سردار را برگزار کردیم و امروز نگاه می‌کنیم چند شعبه است.اگر آمدم خوش به حالم اگر نیامدم برمی‌گردم به همان سفری که اول صحبت‌هایم گفتم، اگر به خطا رفتی.

خداوند دارد می‌گوید؛ در سی دی عشق، از خودم نمی‌گویم هرچه که من می‌گویم از آقای مهندس است اگر به خطا رفتی ازتو گرفته می‌شود خطا در کنگره ناسپاسی است و نافرمانی 

آقای مهندس می‌گویند؛ برای آنهایی که حال خوشی ندارند دو راه بیشتر وجود ندارد یا به نیروهای راستین که خواستار حق و حقیقت هستند ملحق شوند یا صبر کنند که نیروهای مخرب و بازدارنده آنها را با گردباد عظیم به عمق ظلمات هدایت کند.

ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

 

عکس:مسافر علی لژیون هشتم 

تایپ:مسافر محمد لژیون اول 

ویرایش و بارگذاری:مرزبان خبری مسافر مجید 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .