سلام دوستان، جبار هستم یک مسافر
از لژیون پنجم.
من به مدت سیزده سال مصرفکنندهی انواع مواد مخدر بودم؛ هر چیزی که فکرشو بکنید مصرف کردم.
با اینکه خودم کار میکردم و از هیچکس هزار تومان هم بابت مواد نمیگرفتم، اما تو این مدت من خیلی چیزها رو از دست دادم: احترامم بین بقیه، عزت نفسم پیش خودم، ارادهام و غرورم.
وقتی به یاد میآورم برای تهیهی مواد زنگ میزدم به ساقی، و اکثر مواقع من را یک ساعت منتظر میگذاشت؛ وقتی هم میآمد، چیزی نمیتوانستم بگویم و احساس حقارت میکردم و غرورم له میشد.
همیشه فکر میکردم اگه مصرفکنندهی مواد مخدر نبودم، به کسی اجازه نمیدادم غرورم را نادیده بگیره و منو یه ساعت معطل کنه و من واکنشی نشان ندهم...
همچنین ارزش حرفم تو خانواده و خیلی چیزهای دیگه، و از همه مهمتر خودِ واقعیم رو از دست دادم.
کسی که زمان مصرف به جای من زندگی میکرد، منِ واقعی نبود.
من زمان زیادی نیست که تو کنگرهام، ولی در همین زمان کوتاه یه کم معنی زندگی کردن واقعی رو فهمیدم، حس کردم و در آرامش بودم.
از خدا میخواهم نهتنها من، بلکه تمامی همدردهایم که قدم در این مسیر صحیح گذاشتن، کمک کنه که بتوانیم این راه را در کنار هم و دست در دست همدیگر ادامه بدهیم و به پایان راه و حال خوش برسیم؛ و شکرگزار خداوند و قدردان کنگره و خدمتگزارانش باشیم، و بتوانیم با خدمت کردن، بخشی از گذشتهی خودمان را جبران کنیم.
تنظیم خدمتگزاران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
64