English Version
This Site Is Available In English

اعتیاد یک بیماری چند‌ وجهی و درمان آن نیازمند شناخت دقیق و علمی است

اعتیاد یک بیماری چند‌ وجهی و درمان آن نیازمند شناخت دقیق و علمی است

جلسه چهاردهم از دوره سی ام کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان، با استادی راهنما مسافر امین، نگهبانی مسافر عظیم و دبیری مسافر جواد با دستور جلسۀ «صورت مسئله اعتیاد» و «تولد اولین سال رهایی مسافر محسن» پنجشنبه ۱۰ مهر ماه  ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان امین هستم یک مسافر، شاکر خداوند و نگهبانانی که وصل‌ها را انجام می‌دهند تا بتوانیم در چرخه خدمت و آموزش قرار بگیریم. از حضور تک‌تک شما عزیزان و از نگهبان و دبیر محترم که اجازه خدمت در این جایگاه را به بنده دادند، همچنین از گروه مرزبانی و ایجنت که این بستر را فراهم می‌کنند تا ما بتوانیم در این مکان آموزش ببینیم، نهایت قدردانی را دارم.
همان‌طور که می‌دانید، امروز دو دستور جلسه داریم: ۱. صورت‌مسئله اعتیاد ۲. اولین سال رهایی آقا محسن عزیز. در رابطه با دستور جلسه اول، یعنی صورت‌مسئله اعتیاد، اشاره‌ای کوتاه دارم و امیدوارم بتوانم حق مطلب را ادا کنم. در جزوه جهان‌بینی، با دو نوع جهان‌بینی آشنا می‌شویم: جهان‌بینی درون و جهان‌بینی بیرون.
جهان‌بینی درون جایگاه فعلی ما را در کائنات مشخص می‌کند و این جایگاه همان صورت‌مسئله اعتیاد است؛ یعنی به ما نشان می‌دهد که دقیقاً در کجای مسیر قرار داریم. سال‌ها اعتیاد غیرقابل درمان تلقی می‌شد، زیرا صورت‌مسئله آن روشن نبود و مبدا حرکت مشخص نشده بود.
اما در دهه ۷۰، زمانی که صورت‌مسئله اعتیاد توسط جناب مهندس دژاکام مطرح شد، هم‌زمان مثلث درمان شامل جسم، روان و جهان‌بینی نیز معرفی گردید. این مثلث نشان داد که هر سه ضلع دچار آسیب شده‌اند و برای درمان، باید هر سه به تعادل برسند.
پیش از این، اگر نزد پزشک می‌رفتیم و می‌گفتیم معتاد هستیم، واقعاً نمی‌دانستند چه پاسخی بدهند. برخی می‌گفتند مشکل در فکر است، برخی دیگر آن را ناشی از خلأ شخصیتی یا کمبودهای روانی می‌دانستند. حتی شنیده‌ایم که افراد نابینا یا فلج شفا یافته‌اند، اما تا به حال نشنیده‌ایم که فردی معتاد با بستن خودش به ضریح امام رضا شفا پیدا کند.
چرا؟ چون اعتیاد یک ضد ارزش است و فرد معتاد مجبور به دروغ، دزدی و رفتارهای ضد ارزشی می‌شود؛ بنابراین شفا در این مسیر معنا ندارد. سه جلسه اول تازه‌واردین از مهم‌ترین آموزش‌های کنگره ۶۰ محسوب می‌شود. در این جلسات، راهنمایان تازه‌واردین، اعتیاد و ساختار کنگره را برای فرد تازه‌وارد تشریح می‌کنند.
اولین قدم برای درمان هر بیماری، تشخیص درست آن است؛ در این جلسات، راهنماها به ما می‌گویند که هدف اصلی کنگره ۶۰ شناخت انسان، شناخت مواد مخدر و انتقال تجربیات به خانواده‌هاست تا مسافران و همسفران بتوانند سفری درست و اصولی داشته باشند.
اما صورت‌مسئله اعتیاد چه می‌گوید؟ در اثر مصرف مواد مخدر، سیستم ایکس بدن از تعادل خارج شده و جایگزینی مزمن رخ می‌دهد. روزهای اول با چند دود نشئه می‌شدیم، اما به‌تدریج مصرف بالا رفت و دیگر تأثیری نداشت. مثل آقا محسن که امروز تولد یک‌سال رهایی‌اش را جشن می‌گیریم؛ روزانه ۲۵ سی‌سی OT مصرف می‌کرد و هیچ تأثیری نمی‌گرفت.
این همان جایگزینی است که در صورت‌مسئله اعتیاد به آن اشاره شده. من خودم برای ترک به ابوالفضل درمانی رفتم. وقتی وارد شدم، دیدم فردی گوشه‌ای نشسته و سوزن نخ می‌کند. کنجکاو شدم و نزدیک رفتم؛ دیدم هیچ نخ و سوزنی در کار نیست، فقط دست‌هایش را تکان می‌داد. این تصویر، نماد بدبختی قشر مصرف‌کننده است؛ هر کسی از راه می‌رسد، ضربه‌ای به آن‌ها می‌زند.
اعتیاد یک بیماری چندوجهی است و درمان آن نیازمند شناخت دقیق و علمی است. و اما دستور جلسه دوم: تولد اولین سال رهایی آقا محسن عزیز. تولدها در ظاهر شبیه هم هستند، اما در جزئیات تفاوت‌های زیادی دارند. این تفاوت‌ها به فلز وجودی افراد و میزان دانایی آن‌ها برمی‌گردد.
یکی می‌آید و دو ماه سفر می‌کند و می‌رود، دیگری لژیون را به بازی می‌گیرد، یکی دیگر واقعاً رها می‌شود، راهنما می‌شود، ایجنت می‌شود. همه چیز به فلز وجودی و اعمال فرد بستگی دارد. آنچه در تقدیر است، به انجام می‌رسد؛ اما اعمال ما در خطوط تقدیر نقش زیبایی دارند و می‌توانند شکل آن را تغییر دهند.
مثلاً ممکن است ۷۰ سال عمر در تقدیر ما باشد، اما اینکه این سال‌ها را در تاریکی یا روشنایی بگذرانیم، به انتخاب‌های ما بستگی دارد. محسن این موضوع را درک کرد؛ هرچند چند سالی در تاریکی بود، اما خدا را شکر که گذشت و با کنگره آشنا شد.
هدف از تولدها چیست؟ تولد برای آقا محسن نیست، بلکه برای کسی است که بخواهد رها شود، بخواهد بفهمد، بخواهد استفاده کند. مثل ابوعلی سینا که امکانات خاصی نداشت، اما مسیر را شناخت و راهش را پیدا کرد. محسن با مصرف بالای OT و تریاک وارد کنگره شد، هفته‌ای یک شیشه کامل OT مصرف می‌کرد، اما به‌تدریج به سه‌دهم رسید.
این همان جایگزینی است که در صورت‌مسئله اعتیاد مطرح شده. این تولد را در رأس خدمت به جناب مهندس، راهنمای سیگارشان آقای مسلم بابایی، اعضای لژیون یکم، اعضای نمایندگی سهروردی و به خود ایشان و کوروش عزیز صمیمانه تبریک می‌گویم. امیدوارم در ادامه مسیر، سایبانی باشد برای آنانی که خواهان رهایی هستند.

اعلام سفر مسافر محسن:

مدت مصرف:  ۲۰ سال
آنتی‌ایکس مصرفی:  اپیوم
روش درمان: DST
داروی درمان: OT
نام راهنما: مسافر امین سواری
مدت رهایی:  ۱ سال

اعلام سفر نیکوتین:

مصرف:  ۲۰ سال
نام راهنما: مسافر مسلم بابایی
روش درمان: DST
داروی درمان: نیکوتین خوراکی
مدت رهایی: ۹ ماه

آرزوی مسافر محسن:

من آرزو می‌کنم همه عزیزانی که سفر خود را شروع کردند به حال خوش و رهایی برسند و آن پیوند عشق و محبت بین همه افراد کنگره برقرار شود.

سخنان مسافر محسن:

سلام دوستان، محسن هستم یک مسافر، در ابتدا از صمیم قلب از جناب مهندس و خانم آنی تشکر می‌کنم که این حرکت عظیم و مقدس را آغاز کردند تا امثال من به حال خوب برسند. همچنین از استاد عزیزم، آقای امین سواری، که برای من نمونه‌ای از صبر، حوصله و عشق واقعی بودند، قدردانی می‌کنم. واقعاً نمی‌توان با کلمات از ایشان تشکر کرد؛ من همیشه مدیون محبت‌های ایشان هستم.
از ایجنت محترم شعبه، مرزبانان عزیز، گروه اوتی، و مسئولین سایت نیز تشکر می‌کنم. همچنین از تمام عزیزانی که در جشن رهایی من حضور داشتید سپاسگزارم؛ حضور شما باعث دلگرمی من شد و انگیزه‌ام را برای ادامه مسیر بیشتر کرد.
اگر بخواهم از خودم بگویم، باید اعتراف کنم که در ابتدا در مشارکت‌ها خیلی فعال نبودم و همیشه با استرس حرف می‌زدم. اما حالا به این نتیجه رسیدم که شما دوستان عزیز، با بزرگواری و انرژی مثبتی که می‌دهید، باعث شدید من هم جرات بیان پیدا کنم.
مثل خیلی‌ها، من هم سال‌ها پیش مصرف مواد را شروع کردم و ترک‌های ناموفق زیادی داشتم. آخرین بار، به بهانه‌ی ازدواجم ترک کردم؛ تجربه‌ای که هم تلخ بود و هم شیرین. خداوند در آن زمان به من توفیق داد که انگیزه‌ای برای ترک داشته باشم. ولی متاسفانه آن ترک به‌صورت سقوط آزاد بود و حدود ۶ یا ۷ ماه طول کشید تا خوابم طبیعی شود. در آن دوران، متادون مصرف می‌کردم و خیلی اذیت شدم.
دوباره مصرف را شروع کردم و نمی‌خواهم حتی خاطراتش را مرور کنم،  چون بسیار تلخ بود و زندگی‌ام به مرور از هم پاشید. در آن زمان، پسرم کوروش که الان اینجاست و کنارم نشسته خیلی اذیت شد. هرچند کوچک است، اما بزرگی و فهمی که خداوند به او داده، واقعاً به من کمک کرد در آن دوران سخت. در کمبودهایی که داشتم، حضورش برایم آرامش‌بخش بود.
من قبلاً هم با کنگره آشنا شده بودم. وقتی آقا عظیم با من تماس گرفت و گفت که بیا، اولش فکر کردم این هم مثل همان ترک‌های قبلی است. اما بالاخره آمدم و تا ماه سوم هنوز باورم نمی‌شد که ممکن است موفق شوم. اما کم کم باورم شکل گرفت؛ دیدم که اینجا مکان مقدسی‌ است، جایی که حتی فردی مثل آقا عظیم را دگرگون کرده، هنوز هم از این تغییرات شگفت‌زده‌ام.
برای همه شما آرزوی حال خوش دارم و امیدوارم بتوانم محبت‌هایی را که در کنگره از شما دیده‌ام، جبران کنم. از اینکه به حرف‌های من گوش دادید، بی‌نهایت سپاسگزارم.

ضبط صدا : مسافر رضا ل۵
تایپ: مسافر محمد و مسافر علی ل۳، مسافر علی‌اکبر و مسافر محمد ل۱۵، مسافر مهدی ق ل۱۷، مسافر مجید و مسافر مهدی ب ل۱.

ویرایش: مسافر علیرضا ل۶، مسافر مرتضی ل۹
عکاس: مسافر ایمان
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل۱۴

مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .