جلسه ششم از دوره پنجاه و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی البرز کرج، با استادی راهنمای محترم مسافر فرشاد، نگهبانی راهنمای محترم مسافر مهدی و دبیری مسافر مهرشاد، با دستور جلسه "صورت مسئله اعتیاد" در روز پنجشنبه دهم مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، فرشاد هستم یک مسافر. خدا را شکر میکنم که یک بار دیگر فرصت پیدا کردم در این جایگاه حضور داشته باشم و آموزش بگیرم.
موضوع دستور جلسه امروز در مورد صورتمسئله اعتیاد و سیستم درمانی آن است.
برای اینکه کسی صورتمسئله اعتیاد را متوجه بشود، باید اول بداند که خارج از کنگره ۶۰، آیا اصلاً به درمان اعتیاد اعتقادی دارند یا خیر. بیرون از کنگره ۶۰ معمولاً از لغت درمان استفاده نمیکنند و در تمام مراکز بیرون از کنگره ۶۰ صحبت از ترک اعتیاد میشود.
یعنی اساساً اعتقادی به درمان فرد مصرفکننده ندارند، چه در ایران باشد چه در سادهترین روستاها زندگی کند چه در اروپا، آمریکا یا ژاپن باشد آنان معتقدند فرد مصرفکننده نمیتواند مواد را کنار بگذارد و با اعتیاد خود تا آخر سپری کنند. بنابراین با غول بزرگی مواجهاند که میگویند فقط باید مهارش کرد چون صورتمسئله اعتیاد به این شکل بنیان گذاشته شده هیچ اعتقادی به درمان وجود ندارد.
برای همین، اگر از یک فرد بیسواد بپرسید فرد مصرفکننده چطور باید درمان شود؟ جواب میدهد: باید او را بستری کنیم، ۲۰ یا ۳۰ روز مواد مصرف نکند تا سم از بدنش خارج شود. حتی اگر از متخصصترین فرد در این عالم هم بپرسید که برای درمان اعتیاد باید چه کرد، همان حرف را میزند فقط از راه علمیاش بیان میکند، مثلاً دارویی برای درد بدهند یا دستگاهی درست کنند که خون فرد را تصفیه کند اما در کل بی نتیجه است.
اما در کنگره60 کاملاً متفاوت از افکار گذشته اقدام شده است.
آبروی علم به عملکرد آن علم میباشد و اگراین حرف که در کنگره زده میشود که درمان اعتیاد انجام میشود نشانهاش تمام بچههایی هستند که در کنگره ۶۰ به درمان رسیدهاند و به راحتی در حال زندگی کردناند.
گاهی اگر از آنها بپرسید چند سال است رها شدهای؟ اصلاً نمیدانند! من خودم همیشه اینطور بودهام وقتی میخواهم اعلام سفر کنم، مینشینم و حساب میکنم که چه سال و چه ماهی بوده و شروع به شمردن میکنم.
اما یک فرد بیرون از کنگره ۶0 دائماً در حال شمردن است یک سال دو ماه سه روز، یک هفته و چند ثانیه... چون دائم دغدغه دارد که مبادا دوباره برود و مواد مصرف کند.
در کنگره ۶۰ با مثلثی که آقای مهندس ترسیم کردهاند جسم، روان، جهانبینی و با صورتمسئله اعتیاد، فرد مصرفکننده به وسیله روش DST به راحتی درمان میشود و وقتی نیاز فیزیولوژیک بدنش برطرف شود، اگر هم بخواهد به اعتیاد برگردد، باید خیلی تلاش کند تا دوباره مصرفکننده شود چون دیگر در جسم و فیزیولوژیاش نیازی وجود ندارد.
اصل داستان این است که اعتیاد یک بیماری فیزیولوژیک است که سیستم X بدن را از مدار خارج میکند و تنظیمات کلی فرد مصرف کننده بههم ریخته است.
فرد مصرفکننده دچار مسمومیت مزمن نشده بلکه دچار جایگزینی شده است یعنی مواد مخدر بیرونی جایگزین مواد شبهافیونی داخل بدن او شدهاست.
این جایگزینی به وسیله مواد شبهافیونی انجام شده است حالا برای اینکه این سیستم به تعادل اصلی خود برگردد، فقط کافی است یک سفر منظم ده تا یازده ماهه داشته باشد. داروی OT سر موقع مصرف شود، در جلسات حضور به موقع و منظمی داشته باشد، و بحث جهانبینی هم که برای ترمیم سیستم X حتماً نیاز است مورد توجه قرار گیرد.
درمان اعتیاد در همین خلاصه میشود، یک سفر منظم یازدهماهه
بخش دوم دستور جلسه: تولد یکسال رهائی علی را به خودش، خانوادهاش و همسر محترمش تبریک میگویم. علی با تخریب زیاد وارد کنگره شد واقعاً تخریبش شدید بود اما خوشبختانه همسفر بسیار قویای کنار او بود نمیدانم تأثیر همسفر بود یا چیز دیگر، اما آنقدر به او کمک کرد که توانست راحت سفر کند
یادم هست ماه دوم که آمده بود وارد لژیون درمان سیگار شد این نشان میداد از همان ابتدا دنبال درمان و خدمتگزاری بود. شکر خدا سفر بسیار راحتی داشت و بهراحتی درمان شد به خودش، خانوادهاش و همسرش تبریک میگویم و برایش آرزوی موفقیت دارم. ممنونم که به صحبتهایم توجه کردید.
اعلام سفر مسافرعلی:
آنتی ایکس مصرفی شیشه روش درمان DST داروی درمان شربت OT ورزش درکنگره والیبال مدت ۱۱ماه به راهنمایی آقا فرشاد سفر کردم، اکنون یک سال و ۸ روز هست که آزاد و رها هستم در ضمن سفر نیکونین داشتم با راهنمائی استاد عزیزم آقای دادستان 11 ماه 3 روز سفر کردم مدت 10 ماه 23 روز است که به رهائی رسیدم.
خلاصه سخنان مسافر علی:
خیلی خوشحالم که در جمع شما هستم و خوشحالم که توانستم به این مرحله برسم و این جایگاه را تجربه کنم.
در ابتدا خواستم از مهندس و تمام دستاندرکاران، از تمام کسانی که قدم جلو گذاشتند تا منِ نوعی امروز به اینجا برسم، تشکر کنم.
از آقا فرشاد، راهنمای خوبم، بسیار سپاسگزارم. راهنمایی که یک سال تحملم کرد، یک سال به من درس داد تا آرامش به زندگیام بیاید، واقعاً قدردان او هستم.
از خانم ستاره عزیز خیلی ممنونم. با آموزشهایی که به همسفر من داد، باعث شد در محیط خانه درمان به راحتی انجام شود. از خدمتگزاران کنگره بسیار سپاسگزارم، از مرزبانان که به من انرژی دادند تا به این مرحله برسم، و از همه شما عزیزانی که اینجا حضور دارید ممنونم چرا که انرژی شما باعث شد بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم.
از مادرم نیز بسیار تشکر میکنم. در دوران درمانم، چه از نظر عاطفی و چه از نظر مالی، همیشه پشتیبان من بود. و از همه مهمتر، از همسفرم تشکر ویژه دارم. شاید برای اکثر شما پیش آمده باشد که بعد از ازدواج تازه فهمیدید مسافرتان مصرفکننده است؛، اما همسفر من قبل از ازدواج فهمید که من مصرفکننده هستم. بهجای اینکه مرا ترک کند، کنارم ایستاد. با من ازدواج کرد، پا به پای من آمد و مرا به این مرحله رساند تا امروز یک سال رهایی داشته باشم. واقعاً از او ممنونم و دستش را میبوسم.
میخواهم یک برش کوتاه به گذشته خودم بزنم. زمانی که مصرفکننده بودم افکارم واقعاً پیچیده و ناجور بود. تا جایی که روزی خواستم خانه بخرم، اما خانه را فقط به خاطر انباریاش خریدم یک انباری بزرگ دوازدهمتری داشت و من با خودم گفتم بهترین جا برای مصرف مواد است اینقدر افکار من افیونی بود. اما وقتی در صراط مستقیم قرار گرفتم ذره ذره فهمیدم که ضد ارزشها واقعاً انسان را از افکار سالم و صالح دور میکنند.
دو تجربه از دوران سفر و یک سال رهاییام دارم که امیدوارم به دردتان بخورد،
تجربه اول برای همسفرهاست. اگر واقعاً میخواهید مسافرتان راحت سفر کند، با مشکلات مالی، بیحوصلگیها و سختیهایش بسازید. چون وقتی او در صراط مستقیم قرار گرفت، مطمئن باشید تمام این سختیها از بین میرود و آرامش واقعی وارد زندگی میشود.
تجربه دوم برای مسافران است. اگر میخواهید راحت سفر کنید، بدون دردسر و وسوسه این غول بیشاخودم را کنار بگذارید، خدمت کنید و در کنگره بمانید. وصل بودن به کنگره خیلی کمک میکند تا راحت رها شوید و از این زندانی که برای خودمان ساختهایم آزاد شویم.
خیلی ممنونم که با سکوتتان به صحبتهای من را توجه کردید.
.jpg)
خلاصه سخنان هسمفر فاطمه:
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر؛
خداوند متعال را بسیار تا بسیار شاکر هستم بابت این روز زیبا و قشنگ، از آقای مهندس و خانواده محترمشان بینهایت سپاسگزارم بابت این بستری که فراهم نمودنند، از آقا فرشاد بسیار سپاسگزارم که با راهنمایی ایشان مسافر من را به رهایی رساندند، از خانم ستاره عزیزم بی نهایت سپاسگزارم که در کنارم با عشق همراه بودنند انشالله این برکت عشق در هر لحظه زندگی شان جاری باشد. از خواهر لژیونیهایم بسیار سپاسگزارم در این مسیر همراهم بودنند. از مادر همسرم بسیار سپاسگزارم.
همین طور که مسافرم گفتند در سفر اول خیلی حمایتمان کردنند خصوصاً از لحاظ مالی که کمکمان کردنند واقعا از ایشان تشکر می کنم.از راهنمای تازهواردین خانم لیلای عزیز تشکر میکنم که در جلسه اول با آغوش گرمشان مرا به این راه هدایت کردنند و حضور مستمر داشته باشیم ومسیر را ادامه دهیم. اگر خاطرهای از علی بگویم اینکه رفته بودنند خانه بخرند و با تماس گرفتند و گفتند که خیلی قشنگ است و من گفتم که جه جوری است و جزئیات اش را بگوید، آشپرخانه اش چطوراست؟ گفتند خوب بود انباری اش خیلی قشنگ است، گفتم اتاق خواب هایش چطور بود؟ گفتند نرفتم ببینم مستاجر داشت ولی انباریاش آنقدر خوب بود و بزرگ بود کلاً خانه را به خاطر انباریاش گرفته بود و مصرف اش در انباری بود.
از اینکه به صحبت های من توجه کردید سپاسگزارم.
.jpg)
تایپمتن: مسافرعلیلژیون۱۶_مسافر محمد لژیون 7
عکس: مسافر وحید لژیون ۱۹
ویرایشوبارگزاری: مسافر علی لژیون16 مسافر محمد لژیون7
- تعداد بازدید از این مطلب :
342