English Version
This Site Is Available In English

مشارکت مکتوب

مشارکت مکتوب

خلاصه سی دی عشق

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر قاسم

مبحث اصلی عشق و محبت است. استاد می‌گوید دوستان همه در این امتداد به کلمه عشق و محبت و تفکر توجه زیادی دارند. بیشترین لغت و بیشترین چیزی که در هستی و بین انسان‌ها صحبت شده کلمه‌ای پیدا نمی‌شود، به‌غیراز عشق و محبت صحبت شده باشد. تمام فیلم‌ها و داستان‌ها(شیرین و فرهاد، لیلی و مجنون) راجع به عشق صحبت کردند و تمام عرفاً و شعرا(مولانا، حافظ، سعدی) همه راجع به عشق صحبت کردند. همه انسان‌ها درگیر همین مسأله عشق هستند و فکرشان مشغول است و مایه حیات است. الحق که این کلمه بیان هستی و آنچه در آن اتفاق افتاده است می‌تواند با سختی‌ها و دشواری ها به آدم می‌آموزد که چه بوده و چه هست و چه در آینده خواهد شد. خداوند که خالق ماست فقط می‌توانیم حس کنیم و آفریده‌هایش را بستاییم، از این‌که نتوانستیم مفهوم واقعی عشق را به دیگران بیاموزیم بسیار تا بسیار متاسفیم. اما ناراحت نیستیم چراکه جهان در حال حرکت است و آنچه باید از این حلقه از عشق و محبت بماند و از خود زایش داشته باشد انتخاب می‌کند. این‌قدر بزرگ است که هزاران سال ما به دنبال هم می‌آییم و این دشواری ها را متحمل می‌شویم تا ذره‌ای از آن اقیانوس الهی را به دیگران برسانیم؛ عشق مثل‌اینکه انسان در سرمای خیلی شدیدی قرار دارد و یک منبعی است که گرم است مثل بخاری یا کرسی یا آتش، و انسان که یخ می‌زند، آن آتش یا بخاری یا گرما می‌تواند به انسان حیات دهد. یا در یک منطقه بسیار گرمسیری است و تشنه و جای خنک و آب روان، گوارا و خنک است. عشق بر سه‌پایه استوار است. یکی سایه، حس، جاذبه...؛ عشق مال کل هستی است و فقط مال انسان نیست. عشق عام و عشق خاص. سایه یعنی باید یک چیزی وجود داشته باشد تا چیزی وجود داشته باشد، تو نمی‌توانی عاشق بشوی. حالا در صور آش کار باشد یا در صور پنهان باشد، باید وجود داشته باشد. وقتی چیزی وجود دارد دوتا خاصیت دارد. یکی خاصیت گیرندگی ویکی خاصیت فرستندگی دارد. گیرندگی یعنی امواج را دریافت می‌کند.
مثل گل که نور خورشید را جذب می‌کند جاذبه دارد، جاذبه برگ‌هایش است. کاری که اکثر ما انسان‌ها امروز می‌کنیم زوم می‌کنیم روی سایه.. نه کاری به جاذبه داریم نه به حس. هزارتا عمل زیبایی انجام می‌دهند تا سایه یا پیکره را درست کنند. کاری به بقیه‌اش ندارند. درحالی‌که هم جاذبه خیلی مهم است و هم حس. همه ما اگر می‌خواهیم عشق و محبت را درک کنیم باید هم روی سایه هم جاذبه هم حس کارکنیم به مرحله پالایش برسانیم. وقتی کسی عشق عام داشته باشد عشق خاص هم دارد و بالعکس. خداوند را ما فقط می‌توانیم حس کنیم درک کنیم نمی‌توانیم ثابت کنیم. آفریده‌هایش را ستایش کنیم.
هر چیزی را نگاه کنیم می‌بینیم برمبنای فرمان خودش حرکت می‌کند. زمین بر مبنای حرکت خودش داره حرکت می‌کند. خیلی‌ها سعی کردند مفهوم عشق را به دیگران برسانند و موفق نشدند یا خیلی کم موفق شدند در سایه انجام شده در جاذبه و حس انجام‌نشده است. از عشق سخن می‌گوید ولی مملو از کینه است. وقتی کسی کمکی از ما می‌خواهد کمکش نمی‌کنیم.. چگونه می‌توانیم مفهوم عشق را برسانیم. ما مالک هیچ‌چیز نیستیم تنها چیزی که برای ما می‌ماند دوست داشتن یا همان عشق است. هیچ‌چیز ابدی نیست و همه از بین می‌رود؛ تنها عشق و محبت یا دوست داشتن می‌ماند. اگر انسان در صراط مستقیم حرکت کند لحظه‌به‌لحظه قدم‌هایش را به گلستان تبدیل می‌کند یعنی در آسایش و آرامش زندگی می‌کند. ظلمت و تاریکی برای او بی‌معنا می‌شود و شاکر آفریدگارش می‌شود سجده می‌کند. وقتی کل هستی را درک کرد. بزرگ‌ترین سرمایه عشق و محبت است.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .